برکناری افشارزاده از مدیریت باشگاه استقلال بررسی
عملکرد دو سال و نیمه وی را به جهت تنویر افکار عمومی الزام میبخشد. امروز
لازم است افکار عمومی بدانند که مدیر عزل شده طی دو سال و اندی فعالیت در
باشگاه استقلال به چه دستاوردهایی رسیده است. از این رو مانند دیگر مدیران
که عملکردشان پس از برکناری و استعفا مورد کنکاش قرار گرفته نگاهی گذرا
میاندازیم به آنچه افشارزاده از ابتدای فصل چهاردهم تا هفته دوم فصل
شانزدهم رقم زد. بدون شک نگاهی به نکات مثبت و منفی کارنامه افشارزاده
میتواند هواداران میلیونی باشگاه استقلال را با آنچه او در باشگاه استقلال
رقم زد به خوبی آشنا کند.
بهرام افشارزاده پس از برکناری علی
فتحا...زاده به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال انتخاب شد. وی که هرگز در
طول دوران مدیریتش بر ورزش با تیمهای فوتبال کار نکرده بود با اعتماد
وزیر ورزش و جوانان سر از مدیریت تیمی درآورد که آرزوی خیلیها بود.
افشارزاده در قدم اول با هدف قهرمانی در لیگ چهاردهم گام به باشگاه استقلال
گذاشت اما آرامآرام وقتی نتایج به گونه دیگری رقم خورد افشارزاده
هدفگذاریها را تغییر داد و اعلام کرد که کسب سهمیه نیز با استقلال نتیجه
خوبی است اما در نهایت او و زیر مجموعهاش نتوانستند استقلال فصل چهاردهم
را به هیچ جامی برسانند و سهمیهای هم به دست نیامد. اسفبارتر اینکه
استقلال افشارزاده هر دو شهرآورد را در فصل چهاردهم به رقیب سنتیاش باخت
تا در این میدان نیز بازنده باشد. فصل پانزدهم اما برای مدیر یا همان
سرپرست سابق فرصت تازهای بود تا شانسهایش را برای رسیدن به قهرمانی
آزمایش کند.
افشارزاده که امیر قلعهنویی را
پس از فصل چهاردهم برکنار و سکان هدایت استقلال را به پرویز مظلومی سپرد،
امیدوار بود که با آن تیم تمام ناکامیها جبران شود تا علاوه بر فراموش شدن
فصل چهاردهم که منجر به از دست رفتن دو جام و سهمیه لیگ قهرمانان و نیز
شکست در دو شهرآورد شده بود، فصلی رویایی برای هواداران رقم بخورد. فصل
پانزدهم نیز اما برای او و زیرمجموعهاش هیچ ثمرهای به همراه نداشت و
استقلال تنها سهمیه حضور در پلیآف لیگ قهرمانان آسیا و نه خود سهمیه را به
دست آورد. در عین حال تیم کاری افشارزاده در کسب جامهای قهرمانی ناکام
بود و علاوه بر آن نه تنها نتوانست شکستهای پی در پی در شهرآوردهای فصل
چهاردهم را جبران کند بلکه با شکست تحقیرآمیز دیگری در آخرین شهرآورد
پایتخت کارنامه بسیار ضعیفی را از خود برجا گذاشت. با این حال وزیر ورزش و
جوانان که ظاهرا سابقه افشارزاده را ملاک قرار داده بود به وی اعتماد کرد
تا استقلال فصل شانزدهم را هم سازماندهی کند، بلکه شاید دوباره استقلال سر و
سامان بگیرد اما در دو هفته آغازین لیگ شانزدهم نتایجی رقم خورد که جای
هیچ دفاعی را از افشارزاده باقی نمیگذاشت و سرانجام در تصمیمی غیرمنتظره و
در حالی که خیلیها انتظار داشتند افشارزاده لااقل تا پس از شهرآورد
سکاندار مدیریت استقلال باشد، وی از کار برکنار شد.
این
برکناری درست در ایامی که بازرسان به باشگاه استقلال رفتند و سپس حسابهای
این باشگاه به دلیل پرداختهای نامتعارف به برخی بازیکنان درجه 3 بسته شد
نشان میداد که ظاهرا این مسائل و فعل و انفعالات در برکناری مدیر باتجربه
ورزش ایران نقش غیرقابل انکاری داشته است. مدیری که بیتعارف هرگز با محیط
پرحاشیه و پر رمز و راز فوتبال و باشگاه استقلال آشنا نبود و حتی اخراج دو
مربی در عرض دو فصل از این باشگاه نیز نتوانست نتایجی در خور نام این
باشگاه را رقم بزند.
با برکناری افشارزاده از
باشگاه استقلال شاید خیلیها به پاسخ این سوال فکر کنند که اساسا دلیل
برکناری علی فتحا...زاده و انتصاب افشارزاده که با محیط فوتبال هیچ
آشنایی نداشت چه بود و آیا قرار است باز هم مدیری از سوی وزارت ورزش
برگزیده شود که مانند افشارزاده قواعد بازی در استقلال را نمیداند و
مهمتر از همه مشاورانی را کنار خود قرار میدهد که با سازماندهی برخی
نشستهای شبانه اسباب ناکامی و سقوط استقلال را فراهم میآورند؟ بدون شک
کارنامه افشارزاده و تصمیمهای اشتباه او میتواند درسی برای تاریخ فوتبال
ایران در رده باشگاهی باشد.