کد خبر : ۷۹,۹۸۰
وقتی خبر فوت ناگهانی مهرداد اولادی در نیمروز ۳۱ فروردین ماه منتشر شد فوتبال ایران بار دیگر به خود لرزید.
ف مثل فوتبــال مثل فاجـــعه

وقتی خبر فوت ناگهانی مهرداد اولادی در نیمروز ۳۱ فروردین ماه منتشر شد فوتبال ایران بار دیگر به خود لرزید. در کمتر از یکسال این دومین شوک بزرگ به فوتبال ایران بود. یک ستاره پرید قبل از آنکه کفش‌هایش را آویزان کرده باشد، پیش از آنکه به عدد ۵۰ رسیده باشد و حتی آنقدر زود که یکی از موهایش سپید شده و لرزه به دستانش افتاده باشد. مرگ‌هادی نوروزی و مهرداد اولادی از آن دسته اتفاقاتی به شمار می‌رود که تا سال‌های سال در ذهن فوتبال ایران می‌ماند چون همه مرزهای عادی بودن را بی رحمانه در نوردیده بود. ماجرای این دو اما از روز گذشته و بعد از صحبت‌های  سخنگوی قوه قضاییه متفاوت شد.

حجت‌الاسلام غلامحسین اژه‌ای با اشاره به نظر پزشکی قانونی درباره پرونده مرگ مهرداد اولادی، گفت: بنابر نظر پزشکی قانونی مرگ مهرداد اولادی خودکشی نبوده و علت آن مصرف مواد و الکل عنوان شده است. او در ادامه گفته: پس از فوت مهرداد اولادی پرونده‌ای تشکیل شد و علت فوت را پزشکی قانونی مصرف مواد و الکل دانسته و موضوع خودکشی را صحیح ندانست. ماجرای مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در بین ورزشکاران موضوعی است که سال‌هاست رخ می‌دهد و تقریبا تمام خبرنگاران از آن مطلع هستند. بارها اخبار دستگیری ورزشکاران مخصوصا فوتبالیست‌ها در مهمانی‌های شبانه یا اماکن دیگر به دست اهالی رسانه افتاده که در بعضی موارد حتی حکم دادگاه هم ضمیمه پرونده بوده است اما به‌خاطر حفظ آبرو، رسانه‌ها هرگز نامی‌از کسی نبردند یا اگر زردها برای جذب مخاطب این کار را کردند فقط کد آوردند تا خواننده با اطلاعات قبلی اش بتواند نام ورزشکار متخلف را حدس بزند.

مدتی قبل شایعاتی درباره مرگ اولادی منتشر شد و حتی دادستانی در نامه‌ای سرگشاده به وزارت ورزش خواستار مبارزه این وزارتخانه با بعضی مسائل از جمله مصرف الکل شد. بعد از این نامه انتظار می‌رفت حراست وزارت ورزش و جوانان، موضوع را جدی بگیرد. جناب حسنی‌خو که پیش‌تر بر سر مسئله حفظ کی‌روش بین اهالی فوتبال شناخته شده است، در مصاحبه با خبرنگاران عنوان کرد: حق ورود به زندگی شخصی ورزشکاران را نداریم. طبیعتا کسی هم چنین انتظاری را از وزارت ورزش ندارد چرا که قانون اساسی کشور در این مورد، فصل الخطاب است و هیچ نهادی بدون اجازه قوه قضا نمی‌تواند وارد زندگی شخصی شهروندان شود. از این رو کسی از وزارت ورزش و جوانان انتظار کار غیر عرف و قانون را ندارد اما قطعا راهکارهای کاملا قانونی و موجهی وجود دارد که وزارت ورزش می‌تواند با عملیاتی کردن آن، بیش از پیش از ساحت ورزش و جان ورزشکاران صیانت کند. همان‌گونه که در باشگاه‌های اروپایی که کلا شرب خمر نه غیر قانونی است نه غیر شرعی، باشگاه‌ها قوانین بسیار سختگیرانه‌ای برای فوتبالیست‌ها وضع می‌کنند و حتی در قراردادهای حرفه ای به ساعت خواب و نوع تفریحات آنان هم اشاره‌هایی می‌شود.

  زنگ خطری به نام پیشکسوتان

افت‌های ناگهانی در دوران ورزش حرفه ای، بیماری‌های عجیب که پس از بازنشستگی بلافاصله سراغ ورزشکاران می‌آید و ده‌ها عارضه دیگر، همه و همه محصولات شوم سبک زندگی جدید است. وقتی پول بر خلاف گذشته خیلی راحت و میلیاردی وارد زندگی ورزشکاران می‌شود آنها به خودی خود در معرض بسیاری از آسیب‌ها قرار می‌گیرند. نمی‌شود انتظار داشت همه علی دایی و مهدی مهدوی کیا باشند که تا روز آخر به‌خاطر زندگی پاک‌شان در اوج بودند. در همین فوتبال پیشکسوتان متعددی هستند که به راحتی هر چه تمام در دام اعتیاد افتادند و اسفبارتر از همه اینکه بعضی از آنان در مصاحبه‌های خود اعتراف می‌کنند در دوران اوج فوتبال شان، مواد مخدر مصرف می‌کردند. مدیران بالادستی ورزش و فوتبال اگر زنگ خطری را که قوه قضا آن را به صدا درآورده، شنیده باشند از همین امروز می‌توانند با ده‌ها روش قانونی و اخلاقی از ورزشکاران مراقبت کنند. همان‌طور که کنترل دوپینگ به شدت پیگیری می‌شود و جای هیچ گله‌ای نیست، آزمایش‌های مشابهی برای تست الکل و مواد دیگر هم وجود دارد که انجامش به منزله دخالت در زندگی شخصی ورزشکاران نیست.

همیشه بعد از یک حادثه تلخ همه به دنبال مقصر و عامل اصلي می‌گردند اما بدون شک هیچکس به اندازه خود فرد در موفقیت و شکستش نقش ندارد.آنچه بر سر مارادونا به عنوان بهترین و محبوب ترین فوتبالیست همه دوران‌ها آمد، آنچه امروز بر سر پل گسکوئین آمده و او را مست و بطری به دست در خیابان‌های لندن نشان می‌دهد و در سوی دیگر اگر بکن بائر را همچنان سالم و سرزنده آن بالا بالا‌ها می‌بینیم و ده‌ها نمونه منفی و مثبت دیگر همه و همه عاملی دارد به اسم «من». از این رو وظیفه اطرافیان و دیگران است که مراقب این «من»‌های ارزشمند باشند ، قبل از آن‌که آنقدر دیر شود که نشود کمتر از گل به آن «من» از دست رفته گفت و نوشت.

  مهردادها را دریابیم

ماجرای مهرداد اولادی تمام شد و احتمالا اعلام این خبر دردناک به خانواده اش موجی از فشارهای روانی را به آن‌ها تحمیل خواهد کرد ولی نباید فراموش کنیم در همین یک‌سال گذشته چه خبرهایی از ورزش منتشر شده است؛ از دستگیری سوشا مکانی تا صحبت‌های جنجالی مهدی‌هاشمی‌نسب که در «قانون» منتشر شد. ‌هاشمی‌نسب در آن مصاحبه گفته بود: « ببینید من بازنشسته این فوتبال هستم. ببینید من و شما داریم درباره چه چیزهایی حرف می‌زنیم. از مشروب، گل، ترامادول، متادون و... حرف می‌زنیم. آخر فوتبال جای این چیزهاست؟ باید تاسف خورد. بیشتر از این نمی‌توان حرفی زد.

به خدا با یک لودر می‌شود این چیزها را با خاک یکی کرد و از نو ساخت. باید آدم‌های دلسوز جوان‌ها و فوتبال بیایند، کسانی که به فکر جیب خودشان نباشند. همت می‌خواهد ولی فکر نکنم با این وضعیت شدنی باشد چون آدم‌هایی که الان سری در سرها و دستی در دست‌ها دارند، دنبال حل کردن این چیزها نیستند. وزن رابطه از قانون در فوتبال ما سنگین تر است. به خدا باید فاتحه فوتبالی را خواند که در آن ترامادول و گل و مشروب و این جور چیزهاست». این‌ها نمونه‌هایی از واقعیت‌های ورزش ما هستند و البته نباید فراموش کنیم ورزش هم نمونه کوچکی از جامعه است.

هنوز پرونده قتلی که یکی از قهرمانان پرورش اندام مرتکب شد، بسته نشده و پرونده دیگری از اشتباهات جوانان ورزشکار باز شده است. سلبریتی‌ها بیشتر در معرض رسانه‌ای شدن اشتباهات‌شان هستند و به همین دلیل ممکن است بخش اعظمی‌از فساد در جامعه دیده نشود. مهرداد اولادی‌های فراوانی هنوز در جامعه حضور دارند که نمی‌دانند چه بلایی سر خودشان می‌آورند. مهردادها را دریابیم که روزی خبر مرگ عزیز دیگری را منتشر نکنیم، این جا هنوز هم مهرداد هست.

۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۱۵

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 
مسعودی
۱۳۹۵/۰۲/۲۰ Iran
0
2
8

متاسفانه کسی که نام ورزشکار روی خود گذارده و بدنبال آن است که کوچک بودن و حقارت خود را با با پناه بردن به الکل و موادمخدر بزرگ نماید نمی داند که چه ضربات هولناکی به پیکره جامعه خصوصا نسل جوانی که آنها را الگوی خود قرار داده اند خواهد زد واز همه بدتر رسانه
ها و مسئولینی که با پرده پوشی و سکوت اجازه میدهند اینگونه مرگها در ورزشگاه ها برخلاف اتفاق افتاده بزرگ جلوه کند وحتی بعنوان سمبل از آن یاد شود که در یکی دو مورد گذشته شاهد آن هستیم و واقعیت را آنطور که باید برای مردم نگفتیم .


تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید