ماموران به اتاق کفاشیان ریختند و اسناد و مدارک را بردند؛ خبر این بود، بدون جزئیات بیشتری. حالا هم بعد از گذشت نزدیک به یک هفته، نه کسی می داند این ماموران از کجا بودند و نه کسی می داند چرا این کار را کرده اند. آخر قصه هم کسی نمی فهمد چه اتفاقی افتاد و اصلا ماجرا چه بود و چه شد. در فوتبال ایران از این اتفاقات کم نیفتاده و بخشی از آنها را که آخرش بی نتیجه باقی مانده، بررسی می کنیم.
کفاشیان در اوین
علی کفاشیان در اوین؛ این خبری بود که در آذرماه سال 91 مثل بمب در رسانه ها صدا کرد. خیلی زود اخبار تکمیلی رسید. اینکه کفاشیان ساعت 9 صبح برای ادای توضیحات به اوین رفته و تا ساعت 17 توضیحاتی را ارایه کرده است. رئیس فدراسیون خیلی زود به حرف آمد و گفت، به عنوان مطلع احضار شده است. او این اتفاق را غیر طبیعی ندانست: «این برای نخستین بار نیست که من بهعنوان مطلع احضار شدهام و شاید آخرین بار هم نباشد. قوه قضاییه برای پارهای از توضیحات من را بهعنوان مطلع احضار کرد و من هم وظیفه داشتم که برای رفع این ابهامها بروم و پاسخ بدهم. قوه قضاییه هر کسی را می تواند احضار کند و وقتی این اتفاق می افتد، وظیفه هر کسی است که برای پاسخگویی برود. کسی که کار می کند، باید انتظار این اتفاقها را هم داشته باشد..» او خبر بازداشتش را هم تکذیب کرد: «من بازداشت نشده بودم، تنها به عنوان مطلع حضور یافته بودم، جلسه از ساعت 9 صبح آغاز شد و تا ساعت 17 ادامه داشت که پس از اقامه نماز مغرب از اوین خارج شدم.» در پایان این داستان هم معلوم نشد اصلا چه اتفاقی افتاد و چرا کفاشیان با کفالت آزاد شد؟
پورشه های بدون سند!
در دورانی از مدیریت باشگاه پرسپولیس، پورشه هایی به بازیکن داده شد که بعدها جنجال ساز شد. در دوران مربیگری دایی در پرسپولیس، روزی از روزها بازیکنان ناراضی در تمرین این تیم جلسه ای برگزار کردند و گفتند که طلبکاران حتی به دنبال ماشین هایشان آمده اند. 12 بازیكن پرسپولیس می گفتند پورشه ها و ماشین های دیگری که گرفته اند سند ندارد و حتی نمی توانند آنها را از خانه خارج کنند. بعد از گذشت ماهها از این اتفاق هنوز کسی نمی داند چه بلایی بر سر پورشه ها آمد و آخرش چه اتفاقی افتاد.
چه کسی مقصر بازی سه بر صفر بود؟
تیر 90 و بازی جنجالی امیدهای ایران و عراق. تیم ملی به اشتباه از یک بازیکن دو کارته و محروم استفاده می کند و در کمال ناباوری بازی رفت را که برده بود، سه هیچ بازنده می شود. ساعاتی قبل از بازی برگشت در ورزشگاه آزادی، امیدها تازه می فهمند چه اتفاقی افتاده است و باید 4 گل به عراق بزنند تا صعود کنند. کمال کامیابی نیا بازیکنی است که به با وجود محرومیت برای ایران بازی کرده و حالا برای همه ابهام است که چرا مسئولان از این موضوع خبر نداشته اند. اصغر حاجیلو سرپرست تیم امید می گوید که این یک خیانت است چون نه کمیته بین الملل، نه کمیته جوانان و نه پرهیزگار سرپرست قبلی تیم امید به آنها این موضوع را نگفته بودند. ترابیان رئیس کمیته بین الملل هم واکنش نشان داد و گفت در این زمینه اطلاع رسانی کرده بودند: «ما نامه AFc درباره محرومیت کامیابی نیا را به آقای پرهیزگار دادیم و ایشان باید به آقای حاجیلو می داد.» پرهیزگار هم در مصاحبه ای گفت: «بنده از نامه محرومیت کامیابی نیا مطلع بودم و به جز من کمیتههای بین الملل و جوانان هم از آن خبر داشتند و پذیرفته نیست که کسی نمی دانسته بازیکن تیم امید دو اخطاره است.»
هرکس در این داستان خود را تبرئه می کرد و در پایان اصغر حاجیلو، پرهیزگار و فریدون معینی سرپرست کمیته جوانان از کار برکنار شدند. جالب اینجاست پرهیزگار چندی بعد در اتاق کفاشیان دیده شد و به فعالیتش در فدراسیون ادامه داد. معینی هم که از جایش تکان نخورد!
کارت به کارت!
ماجرای کارت به کارت هم در لیگ برتر سر درازی داشت. به خاطر اشتباه عجیب محسن قهرمانی در بازی پرسپولیس و سپاهان، پای راه آهن به پرونده جنجالی داوری باز شد و در نهایت معلوم شد از باشگاه راه آهن، پولی کارت به کارت شده است. اما رای صادر در این پروند بسیار عجیب بود. کسی که فقط نقش اجرا کننده داشت و از جایی دستور گرفت مبلغی را به حساب فردی بریزد و اتفاقا از داستان بی خبر بود، 2 سال محرو شد و عاملان اصلی 8 ماه! این هم شاهکاری بود...
زیر سقف!
سازمان لیگ ایران قانونی عجیب وضع کرد؛ اینکه بازیکنان زیر سقف قرارداد بندد. بعدها این تصمیم شد یک شوخی. اینکه بازیکنان می گفتند به خدا زیر سقف(سقف دفتر یا سقف خانه) قرارداد بسته اند. این وسط زیر میزی های زیادی رد شد و خیلی ها گفتند که به اشکال مختلف قانون دور می خورد. هنوط سقف قرارداد ابهام هایی را دارد و ابعاد آن ناشناخته باقی مانده است؛ اینکه میل گردها، لوازم ساختمان سازی، خودروها، خانه ها و... را چه کسی داد و چه بازیکنانی گرفتند.