آنچه تا هفته سیزدهم هنوز در تیم مرفاوی به عنوان یک اشکال اساسی وجود دارد بیبرنامگی در زمانی است که این تیم صاحب ضربههای کاشته میشود! در بازی با صبای قم استقلال در چند موقعیت مناسب صاحب ضربه کاشته شد؛ موقعیتهایی که هر کدام میتوانست با برنامهریزی تبدیل به یک فرصت گلزنی ایدهآل شده و چه بسا توپ مستقیم وارد دروازه شود اما نبود استراتژی مشخص هنگام نواخته شدن ضربات کاشته، استقلال را از رسیدن به گل یا خلق یک موقعیت جدی باز داشت. در بازی با صبای قم در یک صحنه کاملاً واضح و روشن استقلال به سادگی یک فرصت ایدهآل را از دست داد. زمانی که استقلال در حوالی دقیقه 60 صاحب یک ضربه کاشته شد 3 بازیکن پشت توپ قرار گرفتند؛ هاشم بیکزاده، فابیو جانواریو و کیانوش رحمتی مردانی بودند که قصد داشتند همزمان از این موقعیت استفاده کنند و در واقع برنامه مشخصی برای بهرهبرداری از این فرصت وجود نداشت و آنطورکه دیدیم هاشم بیکزاده برای آنکه دیگر رقبا یعنی جانواریو نتواند زودتر از او به توپ ضربه بزند یک آن به سوی توپ حمله برد و ضربه را به سوی دروازه شلیک کرد که اتفاقاً ضربه او هم آنقدر ضعیف بود که به سادگی در اختیار تیم صبا قرار گرفت.
***
نمونه این اشکالها در بازی با صبای قم کم رخ نداده. پیش از آن نیز تیم صمد بیبرنامگی خود را در زدن ضربات کاشته نشان داده بود. بازی با استقلال اهواز میتواند یک مثال واقعی برای مرفاوی باشد. لحظهای که رضا عنایتی برای زدن ضربه کاشته اقدام کرد و پس از آن نیز در بازی با پاس همدان این اتفاق رخ داد. استقلال در حالی روی سیر بیبرنامگی حرکت میکند که در این تیم بازیکنان شاخصی برای بهرهبرداری بهتر از ضربات کاشته وجود دارند که نبود یک برنامه و استراتژی کلی سبب شده نبوغ این بازیکنان هرز برود. صمد مرفاوی میبایست تیمش را در بازیهای آتی از این سردرگمی خارج کند و با تفکیک وظایف در هر نقطه از زمین، مأموران ضربه زدن به توپ را مشخص کند. محض اطلاع آقای مرفاوی باید گفت که معمولاً در جناح چپ خط دفاعی حریف، از بازیکن چپپا برای زدن ضربه کاشته استفاده میشود و در سمت راست بالعکس! اما در استقلال گاهاً شاهدیم هیچ توجهی به این اصول نمیشود و اولین بازیکنی که توپ را برمیدارد خودش ضربه را به سوی دروازه شلیک میکند. البته در این بین قدمت، سابقه و اندکی هم اعمال فشار و زور از سوی برخی بازیکنان باعث ضربه زدن آنها به توپ شده است!
***
تکرار این سناریو جز آنکه شخصیت تیمی استقلال را پایین آورده و باعث لطمه وارد شدن به سیمای استقلال بشود، حاصل دیگری نخواهد داشت. البته این ضعف تنها مربوط به استقلال نیست و دیگر تیمهای بزرگ مثل پرسپولیس را هم در بر میگیرد اما وسعت این اشتباهها در دیگر تیمها هم باعث نمیشود این ماجرا در تیم صمد دوباره تکرار شود و میبایست او و دستیارانش بحران کاشته زدن را از تیم خود دور کرده و از این پس برنامهریزی دقیقی در قبال این موقعیتها داشته باشند چرا که هرگاه استقلال در نزدیکی محوطه 18 قدم حریف، صاحب موقعیت میشود چهار، پنج بازیکن به سوی توپ هجوم میبرند تا شانس خود را برای گل زدن امتحان کنند.
ذکر این نکته هم کاملاً ضروری است که مرفاوی در همه این صحنهها هیچ گاه دخالت مستقیم نداشته و فقط نظارهگر دعوای بازیکنانش برای زدن ضربه بوده است...