سرمربی تیم فوتبال استقلال پس از دیدار با ذوبآهن تاکید کرد تیمش در ۱۲ بازی از حریف پیش افتاده اما یا مساوی کرده یا باخته است. حالا سوال این است که چرا کادر فنی استقلال این ایراد را برطرف نکرده است؟
برای پیدا کردن مشکلات یک تیم باید ابتدا پذیرفت که آن تیم مشکل دارد و در مرحله دوم به دنبال آن مشکلات گشت. استقلال بنا به گفته امیر قلعهنویی ۱۲ بازی است که از حریف خود جلو می افتد اما در نهایت یا بازی را می بازد و یا مساوی می کند که اگر تنها دوبازی از همین ۱۲ گانه ای که امیر قلعه نویی به آنها اشاره دارد چنین فرجامی نداشت، استقلال همین حالا در کورس قهرمانی بود و امید اول آن.
امیر قلعه نویی درست می گوید که اشتباهات استقلالیها نباید ۱۲ بار تکرار شود اما باید از خود امیر قلعه نویی پرسید که برای جلوگیری از آن اشتباهات خود سرمربی چه کرده است؟ آیا اشکال را یافته و برای رفع و تعمیر آن تمریناتی در نظر داشته یا اینکه تازه بعد از ۱۲ بازی و در انتهای لیگ متوجه شده که اشکال استقلال همین تعداد تکرار شده است؟
به مصاحبههای امیر قلعهنویی دقت می کنیم. او در تمام این دوازده گانه های تکراری اشکال را در استقلال نمی دید. یک بار داور از دید سرمربی استقلال اشتباه کرده بوده و پیروزی استقلال را گرفته، بار دوم او کرار و خسرو را نداشته است، بار سوم برنامه ریزی لیگ فشرده و غلط بوده، بار چهارم کی روش مقصر بوده است، بار پنجم، اشتباهات فردی داشته اند که مطلقا به کادر و تمرینات ربطی نداشته است، بار ششم ملی پوشان خسته بوده اند، بار هفتم، عمروعاص مقصر بوده، بار هشتم رسانه ها توطئه کرده اند، بار نهم، فردوسیپور از کی روش حمایت کرده و نظرسازی کرده ، بار دهم...
در تمامی این مصاحبه ها امیر قلعه نویی هرگز نگفت که خودش هم در آن شکستها یا تساویها نقش داشته است، قبول نکرد شاید خریدهایش خوب نبوده اند، نپذیرفت که تاکتیکهایش برای حمله از کنارهها دیگر جواب نمی دهد، هرگز نگفت که نبودن بدنساز برای یک نیم فصل حتما در این افت و مصدومیت های پیاپی نقش داشته است و از آن بدتر اینکه او هرگز به این موضوع فکر هم نکرد که چرا بازیکنانی که به خدمت می گیرد، در ابتدای خرید بازیکنان بهتری از آنچه در ادامه می بیند هستند؟
فرزاد حاتمی، ایمان موسوی، ایمان مبعلی، جاسم کرار، میلاد فخرالدینی و ... تقریبا همه خریدهای امیر قلعه نویی در ابتدا بازیکنان بهتری از انتها هستند. امیر قلعه نویی اما این موضوع را در نظر نمی گیرد و چون این موارد را نمی بیند نمی تواند این مشکلات را حل کند.
امیر قلعه نویی حتی نمی بیند که ملی پوشانش وقتی از اردوی تیم ملی برمی گردند نتایج بهتری را برای استقلال رقم می زنند. نمونه اش بازگشت از جام جهانی بود و پیروزی در شش دیدار از هفت دیدار.
نمونه دیگرش بازگشت تیم ملی از جام ملتهای آسیا بود و پیروزی های پی در پی استقلال اما هرچه از تیم ملی دورتر شدیم ملی پوشان در تمرینات استقلال تضعیف شدند اما سرمربی این تیم هرگز قبول نکرد که اشکالی وجود دارد و همیشه سعی کرد مشکل را برگردن داور و کی روش و بخت و اقبال و ... بیندازد که در چنین حالتی استقلال با معایبش همچنان ادامه می دهد.