انریکه
پس از مدتى دورى از باشگاه متوجه نیاز باشگاه در مقایسه با دوران بازیگرى
اش گردیده و بخوبى متوجه گردیده که مدیریت "روابط انسانى و شرایط کلیدى "
مهمترین وظیفه یک مربى در باشگاه بارسا است که آرام آرام در حال تغییر به
مکتب بارسا است .
بارسا
خیلى زود موفق شد فوتبال تیمى و روان خود را به حریف دیکته کند و به گل
برسد و براى این مهم به مانند تیکى تاکاى سابق از عرض زمین تنها براى کنترل
جریان بازى و جابجایى نفرات در زمین استفاده کرد اما در تیکى تاکاى
نوین بیشتر فرارهاى خطى مهاجم نوک و کات بک و حرکات مورب مسى و نیمار و
مهاجم-هافبکهاى کنارى جهت به پایان رساندن عملیات مورد توجه است اما همچنان
نقطه ضعف بارسا در منطقه D وجود دارد .
در
بارساى گواردیولا کانالهاى ١،٣،٥ بسیار مهم بودند که در مقابل تجمع و دفاع
اتوبوسى به مشکل میخوردند اما در سیستم جدید کانالهاى ٢،٤ حیاتى میباشند و
بعضا با بازى مستقیم حریف که کاملا گیج شده آرایش دفاعى و تمرکز خود را
از دست میدهد و هنوز حریفان بسان سابق تجمع در منطقه ٣ را در دستور کار
دارند و بارسا در حال حاضر از منطقه ٣ در نیمى از دقایق مسابقات بعنوان تله
استفاده میکند .