دیدار فولاد خوزستان و پرسپولیس هنوز آغاز نشده بود که هواداران حاضر در
ورزشگاه غدیر اهواز که برای حمایت از سرخپوشان پایتخت آمده بودند، از
ستارهی جوان تیمشان با لقب "آتشپاره" استقبال کردند و برای شنیدن صدای
سوت محمدرضا اکبریان لحظهشماری میکردند تا بار دیگز شاهد حرکات چشمنواز
ستاره باشند و با رقص او با توپ نخستین پیروزی فصلشان را جشن بگیرند.
آنها بارها صحنهی کاشتهی ستاره برابر نفت تهران را در ذهن مرور کردند،
صحنهای که پیام صادقیان توپ را به نقطهای از دروازهی علیرضا بیرانوند
فرستاد که عنکبوت تار میبست. مرور این صحنه خلاقیت پیام را به آنها
یادآوری میکرد، خلاقیتی که اگر به ساقهای صادقیان پالسهای مثبت
میفرستاد، تاکتیکهای پرسپولیس عملی میشد و تور دروازهی فولاد انتظار
فرو ریختن را در هر لحظه داشت.
با این وجود امروز، روز شاگردان دائی نبود و آقای سرمربی نیز به این
امر معترف بود. صادقیان نیز دیده نشد و آشفتگی در ساقهایش موج میزد و آن
ستارهای نبود که انتظارش میرفت. هرچه سروش رفیعی و اسماعیل شریفات برای
فولاد یکهتازی میکردند، صادقیان در دادن یک پاس عمقی هم عاجز بود و انگار
خلاقیتش را در تهران جا گذاشته است و در غدیر اهواز بیهوده فقط با توپ
میدوید. اما این پایان داستان هافبک خلاق پرسپولیس در هفتهی دوم نبود. او
گرچه خلاقیتش را در تهران جاگذاشته بود، اما گویا عصبانیت و خشونت همیشه
در آستین پیام است تا لقب "آتشپاره" همچنان برازندهاش باشد.
صادقیان انگار آتش زیر خاکستر است و برای خلق یک حادثه لحظهشماری
میکند، آنهم در حوالی همان نقطهای که موفق شد دروازهی نفت را بگشاید.
یک خطای هند گرفته نشده از سوی داور کافی است تا "آتشپاره" به سوی داور
زبانه بکشد و پس از حملهی لفظی به داور کارت قرمز را مقابل چشمانش ببیند.
حالا اهالی فوتبال یقین خواهند کرد او با آرامش بیگانه است و درگیری و
اعتراض همچون خلاقیت جز شاخصههای پیام است. صادقیان بطری آب را شوت میکند
و شیشهی رختکن را میشکند تا محرومیت را بیخ گوش خود احساس کند و
پرسپولیسی که از شش امتیاز ممکن تنها یک امتیاز دارد را در وضعیت قرمز قرار
دهد.
امروز پس از ضربات آرنج پیام که پذیرفته بودیم جزئی از ضمیرناخودآگاه
اوست، کراماتی جدید از او مشاهده کردیم که اگر زشتتر از درگیری با رضا
حقیقی، همتیمی او در یکبازی دوستانه برابر نفت تهران نبود، همانقدر
زننده بود تا بپذیریم سرکشی صادقیان نهتنها کنترل نشده است، بلکه همچون
آزاد بودن او در مستطیل سبز آزاد و بیپروا نیز بوده است تا خلاقیتی که
باید تیم و نتایج تیم را تحت تأثیر قرار دهد، خود تحت تأثیر حاشیهای زننده
و غیرورزشی قرار گیرد. شاید برجسته بودن از نوع سوآرس جالبتر از ستاره
بودن از جنس رونالدو و مسی است.