1- انتخاب ارنج اشتباه
در این بازی غیر از اولادی که مصدوم بود 3 تغییر در پرسپولیس ایجاد شده بود و فشنگچی در یک پست کاملا غیرتخصصی بازی میکرد. در پست دفاع چپ که در آن توجیه تاکتیکی نشده بود حتی تجربه بازی کردن در آن را. در دقیقه 12 آفساید را پر کرده بود که منجر به موقعیت گل برای شهرداری شد. اگر ابراهیم شکوری در بازی قبل اشتباه تاکتیکی داشت باید توجیه تاکتیکی میشد و حتی اگر نمیتوانست بازی کند، مجتبی شیری گزینه بهتری بود نه اینکه به جای وی در یک بازی رسمی فشنگچی امتحان شود! بازی کردن شیث رضایی در پست دفاع راست نیز جای سئوال داشت. بازیکنی که در این پست بکار برده میشود باید از توان هوازی بالایی برخوردار باشد و مدام در کار حمله و دفاع شرکت کند. بدون شک شیث صغرسن دارد و با سن و سال واقعی خودش در این پست نمیتواند بازی کند و همانگونه که دیده شد 2 نفوذ داشت که جای وی مرتبا خالی میماند و نصرتی مجبور بود با شیفت دفاعی و یا خطای فنی جای وی را پر کند. از سوی دیگر او دربازی با ملوان و شاهین نیز اشتباهات فنی داشت که هر کدام منجر به گل برای تیم حریف شده بود. با کدام دلیل باز هم فیکس بازی میکرد. بادامکی در پست هافبک نفوذی چپ بود و آنقدر پرسپولیس آشفته و بدون نظم بازی میکرد که حتی تشخیص سیستم بازی این تیم بسیار دشوار شده بود.
2- بدنسازی ضعیف
ضعف بدنی این تیم کاملا مشهود بود و غیر از بازیکنان ملیپوش در سایر نفرات این مشکل به چشم میخورد. در این مورد فقط کافیست به گفته مایلیکهن اشاره کنم که مربی بدنسازی پرسپولیس یک خط در میان در تمرینات شرکت میکند. حال جای این سئوال است که محمد مولایی اگر بد بود پس چرا در استقلال مشغول به کار است.
3- فواصل زیاد ما بین خط دفاع و هافبک دفاعی و بازیکنان
در بازی فوتبال باید فواصل بازیکنان 10 تا 12 متر باشد و بازی در یک باکس 35 متری دنبال شود. در این بازی فواصل ما بین بازیکنان و هافبک دفاعی غیراستاندارد بود.
4- سردرگم در کار هجومی
اگر تاکتیک پرسپولیس استفاده از عمق دفاع شهرداری بود، باید در 45 دقیقه اول پرسپولیس به گل میرسید و با 2 مهاجم نوک و یک بازیکن پوششی در پشت آنان بازی میکرد و به ارسال مستقیم رو میآورد. در حالی که کلیه توپهای ارسال عمقی زمینی توسط دفاع حریف پوشش داده میشد. از طرفی بعد از 5 بار تکرار بازیکنی وجود نداشت که از توپ برگشت داده شده استفاده کند. از سوی دیگر در نیمه دوم دیگر این طرح نفوذ در عمق هم پیاده نمیشد و براساس خلاقیت کریمی و... پیش میرفت.
5- آشفته در ساختار دفاعی
بسیار عجیب است که پس از 2 هفته کادر فنی هنوز ساختار دفاعی تیمش را نمیشناسد. تغییرات مداوم در این خط ایجاد میکند. این تغییرات نصرتی را برای هماهنگی دچار مشکل کرده بود ضمن اینکه نورمحمدی پر اشتباه ظاهر شد.
6- تعویضهای احساسی
وقتی که پرسپولیس گل دوم را خورد، به یکباره استیلی 2 تعویض کرد و 5 دقیقه بعد تعویض سوم را هم انجام تیمی که دارای طرح تاکتیکی باشد. منتظر گل خوردن نمیماند تا آن موقع تازه تعویض کند آن هم تعویضهایی که تغییری در کسب امتیاز به وجود نیاورد. پرسپولیس 20 دقیقه پایانی بدون تعویض بود که در صورت مصدومیت یا اخراج بازیکنی کار برای آن تیم خیلی سختتر میشد چرا محمد نوری که آمار توپ لودهی بالایی داشت تعویض نشد.
مشکل اصلی پرسپولیس به کادر فنی این تیم باز میگردد. آنالیز ضعیف و انتخاب ارنج یک کار کاملا علمی و تخصصی است. انتخاب طرح و تاکتیک مناسب کار یک مربی با علم و دانش است. کاری که یسیج در شهرداری انجام داد وبه خوبی دقایق بازی را مدیریت کرد با پیشرفت علم و دانش مربیگری دیگر به صرف سابقه بازی یا پیشکسوت بودن در یک تیم نمیتوان کادر فنی را انتخاب کرد.