«علی پروین، علی دایی، امیر قلعه نویی، افشین قطبی، فیروز کریمی، محمد علی آبادی، برادران شفیع زاده و علی فتح الله زاده». تنها حلقه واسط میان اعضای این فهرست، آن است که هرکدام روزگاری مورد انتقاد مایلی کهن قرار گرفته اند. جنجال تازه ای که مایلی کهن صبح جمعه در برنامه ورزش و مردم راه انداخت، انگیزه ای شد که 20 جمله تاریخی این مرد همیشه جنجالی فوتبال ایران را در دو سه سال اخیر مرور کنیم.
صیغه بانو یوروم
مایلی کهن ( درباره زندگی شخصی افشین قطبی): زن و دو دخترش را در آمریکا رها کرده و با دوستش جهانگردی میکند .... صیغه یوروم را در تهران برایش جاری کردند
ریشه و بوته
مایلی کهن (با انتقاد از عملکرد علی آبادی به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی): به ایشان میگویند فلانی را چطور منصوب کردی؟ میگوید طرف ریشهدار است! ببخشید مگر من مایلیکهن از زیر بوته به عمل آمدهام؟!
تاج و تام کروز
(انتقاد به فدراسیون بعد از کنارگذاشته شدن از تیم ملی) وقتی تاج با من صحبت میکرد از شهید باکریها و شهیدان دیگر برایم میگفت که مرا بارها تحتتاثیر قرار میداد. من مطمئنم آقای تاج برای افشین قطبی از تامکروز و بازیگران هالیوودی مثال میزند. فدراسیون چرا اینقدر رنگ عوض کرده؟
قهرمانی با کمک خدایان!
(بعد از قهرمانی پرسپولیس در جام حذفی سال 89): آقای دایی که نه ماه به خاطر حذف تیم ملی فوتبال جرات بیرون امدن از خانه را نداشت به خاطر یک جام حذفی که با بردن تیمهای لیگ یک و دو فوتبال ایران بدست آمد دوباره همان کبر، غرور و خودخواهی دامنش را فراگرفت. تیم پرسپولیس سال گذشته بدترین نتایج را همراه با دایی گرفته و من به عنوان یک پرسپولیسی از این موضوع خجالت زده و شرمگینم .چهار گل از شاهین بوشهر خورد و احمد پوری مهاجم شاهین آمد توی نود و اعلام کرد نمی خواستیم بیشتر از این به آنها گل بزنیم، به این مورد باخت مقابل ابومسلم و تیم خود من را هم اضافه کنید در نهایت هم با کمک خدایان ! جام حذفی فوتبال ایران را بدست آورد و امیدوارم اقای کاشانی بتوانند بابت اعمالشان در آن دنیا پاسخگوی بردار شهید خود باشند.
من داروغه ام
(اختلافات دامنه دار با علی دایی): به علی دایی می گویم، بله! من داروغه فوتبالم چون چکیده این فوتبال هستم و ایشان که معتقدند کشور قانون داره می بینند که بعضی ها که قلدر می شوند قانون را هم زیر پا می گذارند. شما به من بگویید این اقا که مدرک مربیگری A فوتبال را ندارد با کدام مجوز روی نیمکت پرسپولیس در لیگ برتر نشسته است ؟
توقف اتوبوس در اتوبان
(یادآوری یک موضوع قدیمی): آقای دایی در بازی برگشت پرسپولیس در زمان مربیگری وینکو بگوویچ مقابل پگاه گیلان تا زمانی که چک او در بانک نقد نشد اتوبوس تیم را در اتوبان قزوین - رشت نگه داشته بود. به هرحال علی دایی علاقه زیادی به پول دارد و عیبی هم ندارد ولی طلبکاری او به جای عذر خواهی از مردم قابل تحمل نیست.
دایی به پرسپولیس پول بدهد
(اشاره به قرارداد علی دایی در پرسپولیس): در اول همه چیز به خاطر اقای کاشانی است و جای مبلغ قرارداد، سفید است و بعد از شش ماه یک دفعه می شود ۵۰۰ میلیون تومان ! در حالیکه به نظر من اقای دایی در آن مقطع باید پولی هم بابت سرمربیگری تیم پرسپولیس به این باشگاه می پرداخت.
آقا قلدره
(با اشاره به شکایت علی دایی از فدراسیون درباره رقم قراردادش): برخي از مردم محروم در شهرستانها یک وجب جا برای زندگی ندارند؛ اما آقا قلدره در برنامه تلویزیونی قرارداد یک و نیم میلیاردی اش با فدراسیون را ناچیز می داند!.
فیروز کریمی دلقک
(درباره فیروز کریمی و پس از اینکه او را یکی از عوامل دوپینگ در فوتبال دانست): این آقا محیط مقدس فوتبال را با باغوحش اشتباه گرفته است. برخورد و لحنش در شان فوتبال ایران نیست. فیروز کریمی دلقک است . شما تلویزیونیها هم تبلیغ او را میکنید و عکس و تصویر و صحبتهایش را پخش میکنید. من نام همه را افشا میکنم چند نفر دیگر هم در فوتبال ایران هستند که نام آنها را هم افشا خواهم کرد.
بی مقدار نجف نژاد!
(پس از اخراج استعفا گونه از تیم ملی): در مجلس دوستان در مورد تیمملی صحبت کردهاند و اعلام آمادگی کرده بودند تا از من حمایت کنند متاسفانه این اتفاقات افتاد. من نمیدانم چطور آنها نام خود را نماینده مجلس این مملکت میگذارند؟ من به مقداد نجفنژاد میگویم«بیمقدار» نجفنژاد! او حرفش را 180درجه تغییر داد، با استقلال همان کاری را کرد که همه ما میدانیم.
اوباما پارتی قطبی
(خطاب به خبرنگاران): شما رفیقهای قطبی هستین. پارتی قطبی، اوباما است و طرفدارانش تامکروز. رفیق من احمدینژاد است وهر روز هم ارادتم بیشتر میشود دلتان بسوزد. قطبی از این مملکت با آن وضع رفت، همه را با لحن بد خطاب کرد، خارج از کشور علیه ما صحبت کرد اما با سلام و صلوات به ایران بازگشت و تیمملی این بزرگی را به دستش داد. برای مسئولان سازمان و فدراسیون متاسفم. آدمها چه زود رنگشان را عوض میکنند.
اگر دیوانه نبودی
(واکنش به حرف های افشین قطبی بعد از کناره گیری از پرسپولیس): آقای قطبی! اگر شما دیوانهی عاقل مات کن نبودید در کشور بزرگی چون ایران عزیز و دوست داشتنی آن هم در هزارهی سوم و آن هم در عرصهی مربیگری فوتبال نمیتوانستید به ناگاه بدون کوچکترین سابقهی مربیگری، به غیر از آنالیزوری که جزء مربیگری محسوب نمیشود، سکان هدایت یکی از بزرگترین، بهترین و محبوبترین تیمهای تاریخ میهنمان را با بهترین بازیکنان و بالاترین مبلغ دریافتی و کلیهی امکانات رفاهی جانبی که رقمی معادل هشتصد میلیون تومان میشود و در فاصله 48 ساعت مانده به شروع مسابقات لیگ فصل قبل را برعهده بگیرید
آجر روی آجر نگذاشتند
(حمله به عملکرد عابدینی در دوره مدیریتش در پرسپولیس): کسی که 6 ماه یا یک سال در پرسپولیس بوده اسمش پیشکسوت نیست. من از شخص خاصی نام نمی برم اما مدیرانی داشتیم که در سال های 96 و 98 مهدویکیاها، شاهرودیها، میناوندها، باقریها، داییها و خیلی دیگر را ترانسفر کردند اما وقتی از پرسپولیس رفتند یک آجر روی آجر نگذاشته بودند و یک برگ پرونده از زمان حضورشان باقی نمانده بود.
خوشحالم که نیست
(خوشحالی از غیبت خبرنگار شبکه خبر): خوشحالم که ایشان در این برنامه حضور ندارند زیرا برخی خبرنگاران فقط یک سوال بلدند بپرسند و آن هم در مورد اخراج من است آنها کم لطفی میکنند و این سؤال را از مدیرعامل و سایر مسئولان باشگاه سایپا نیز میپرسند. یک خبرنگار وظایفی دارد.
من قاق هستم؟
(خطاب به فردوسی پور که هنگام یادآوری کاپیتان های پرسپولیس از او یاد نکرده بود): پس از 14 سال بازی کردن در پرسپولیس بازوبند کاپیتانی را به بازو بستم اما فردوسیپور فکر میکند من «قاق» هستم و این مسائل را نمیگوید.
گله از ده نمکی
(خطاب به مسعود ده نمکی): آقای ده نمکی.یادت هست که چگونه در نشریه شلمچه ات پشت من را پس از حمایت کوتاهت در مقابل انتقادهای تند و بی رحمانه خالی کردی؟!
تاتی تاتی
خطاب به شفیع زاده، وقتی مجید جلالی را به عدم تعادل روانی متهم کرد): زمانی که شما "تاتی تاتی" می کردید، جلالی یک معلم آبرودار بوده است.
گروهبان قندلی
(بیانیه مشهورخطاب به امیر قلعه نویی): به این آقایان کوتوله و عوام فریب (کل یوم) که حتی فاقد مدرک تحصیلی برای گروهبان قندلی شدن هستند اما لقب ژنرال را یدک میکشند میگویم که از گل دقیقه 90 سایپا و پیامی که آن گل به پهنای ایران عزیز اسلامی داشته؛ پند گرفته و هر چه سریعتر دست از نوچه بازی و نوچه پروری برداشته از کارهای ناصواب و عوام فریبی دست بردارند. بدیهی است هیچ دستی برتر و بالاتر از دست خداوند عزوجل نیست و اوست که اگر بخواهد کسی را خوار نماید، خوار و اگر کسی را عزیز بداند عزیز خواهد کرد. این مطلب شامل حال گنده باقالیهایی که به عنوان نوچه در کنار این آدم کوتوله هستند نیز میشود.
تماشای فوتبال از کانال همسایه
(بخش هایی از بیانیه مشهور شماره 2 که منجر به اخراج او از تیم ملی شد): ای مردک عقبمانده در هزاره سوم با کدام جسارتی این همه اتحاد و همدلی بین تماشاگران را نادیده گرفته و درصدد آن هستی تا در بین آنها فاصله انداخته و اختلاف به وجود آوری. چگونه است که چشمانت را بستی و بهترین تماشاگران دنیا را نمیبینی. ای بدبخت فلک زده، ای مردک عقب افتاده، بیشتر این عقبافتادگیات به خاطر این است که نمیخواهیم تماشاگرنماهای واقعی را از کانال تلویزیونی همسایه ببینیم، هر چند چند بار دعوت شدی و دیدی که تماشاگرنماها چگونه بازیکنانشان را وقتی گل میزنند میروند و در بغل آنها قرار میگیرند. اگر تماشاگرنماها نبودند که میبایستی تکه بزرگ بازیکن، گوش او میشد. بیچاره در به در از آن جا مانده، از این جا رانده. اگر او تماشاگرنما نبود که فاصله سکوهای تماشاگران با زمین مسابقه از بین نمیرفت و می بایستی بین آنها خندقی کنده میشد....
پشه کوره
(انتقاد دوباره از علی دایی در برنامه ورزش و مردم): یکی از مشکلات ما آدمی است که همیشه بیشترین ساعات تلویزیون در اختیارش بوده. این آدم که مدام دارد علیه مدیریت باشگاه ما حرف میزند کارش به جایی رسیده که به صداوسیما هم توهین میکند. هی میگویند اسطوره، اسطوره. اگر ایشان اسطوره هستند که پس ما کجا هستیم. نتایجی که من با تیم ملی کسب کردم در تاریخ سابقه نداشته آیا ما پشه کوره بودیم؟