علی پروین که سالها در مقابل یا در کنار ناصرخان توپ زد، در گفتوگویی با رادیو فردا گفت: ناصرخان حرفش را رک میزد. همه فوتبالیستها باید حرف رک بزنند، وگرنه ورزشکار نمیشوند که. آقای ناصرخان هم هر چه در زبانش بود میگفت، دلش با زبانش یکی بود.
***
آقای پروین! میتوانیم در مورد آقای حجازی گفتوگوی کوتاهی با شما داشته باشیم؟ کمی در مورد آقای حجازی صحبت کنید، چون نسل ما تصویر شما را همیشه همراه آقای حجازی دیده است.
نسل شما که به نسل ما نمیخورد.
بله، اما نسل ما شما را دوست داشت. شما به عنوان کسی که در تیم پرسپولیس بازی میکردید و ناصر حجازی در مقابلتان بود. او را چطور دروازهبانی میدیدید؟
آقای حجازی بهترین دروازهبان ایران بود و این دیگر شکی شما نمیتوانید داشته باشید.
شما به عنوان کسی که در خط حمله بودید، آیا ناصر حجازی دروازهبانی بود که دردسرساز باشد مقابله با او؟
ببینید، وقتی یک دروازهبان مطمئن در دروازه باشد، اولا دفاعش خیلی راحت بازی میکند، هافبکها و فورواردها هم همین طور. آقای حجازی هم وقتی دروازهبان ما بود خیال ما راحت بود.
سابقه آشنایی شما با آقای حجازی به کی بازمیگردد؟
من حدود ۱۰ سال با آقای حجازی همبازی بودم. دو سال هم در اردوها هماتاق بودیم. زمان آقای مهاجرانی اردوهای تیم ملی دو سه ماه بود مثل الان نبود که ۴۸ ساعته باشد. من حداقل دو سال کنار آقای حجازی در یک اتاق بودم و حدود ۱۰ یا ۱۱ سال در تیم ملی با هم بازی میکردیم. باعث افتخار من است، البته خدا بیامرزد او را چون دیگر از دنیا رفت و خدا بیامرزدشان. خیلیها میگویند شخصیت ناصر حجازی خیلی رک بود و همین باعث ناراحتی بعضیها میشد.
شما شخصیت او را چگونه دیدید؟
بالاخره ناصرخان هم خصوصیاتی داشت و حرفش را رک میزد. همه فوتبالیستها باید حرف رک بزنند، وگرنه ورزشکار نمیشوند که. آقای ناصرخان هم هر چه در زبانش بود میگفت، دلش با زبانش یکی بود.
آقای حجازی هم بازیکن بود و هم مانند شما در کسوت مربیگری ظاهر شد. شما به عنوان کسی که هر دو تجربه را دارید و خودتان جزء اسطورههای فوتبال ایران به حساب میآیید مانند ناصر حجازی، فکر میکنید ناصر حجازی در کدام نقش موفقتر بود، دروازهبانی یا مربیگری؟
آقای ناصر حجازی از نظر دروازهبانی نفر اول ایران است. در کار مربیگری هم موفق بود. به نظر من ناصر حجازی در فوتبال ایران به جایگاهی که میخواست نرسید، یعنی آقای حجازی وقتی مریض شد در بیمارستان پستهای همه تیمها را به او دادند، مدیر فنی شد و عضو هیأت مدیره شد و همه چیز شد، ولی آن موقع که سالم بود چرا این کارها را نمیکردید. ما این گله را از سازمان داریم، چرا میگذارید وقتی طرف مرد به او پست میدهید؟ وقتی زنده است این کار را بکنید.
آقای پروین! الان جمعی از پیشکسوتانی مثل شما هنوز هم هستند و بعضیهایشان وضعیت جسمی نامناسبی دارند. فکر میکنید برای این افراد چه کاری باید کرد؟
پیشکسوتها الحمدالله هیچ کدام نیازی به چیزی ندارند، ولی مثلا آقای همایون بهزادی یا علی پروین میخواهند وقتی از در استادیوم آزادی میآید داخل جلویش را نگیرند. من تنها کسی بودم که به استادیوم آزادی میآمدم هیچ وقت هم کارت نداشتم، ولی فقط من یک نفر میتوانستم از این راه بیایم داخل و جلوی بقیه را میگرفتند. حداقل بیایید احترام بگذارید به این افراد. ولی متاسفانه میگذاریم وقتی یک نفر مرد یک چرخ دور آزادی میزنیم و میبریم بهشت زهرا و مردم میریزند، محبت دارند، شلوغ میکنند و من به شما قول میدهم ۱۰ روز دیگر همه چیز تمام میشود.
آقای پروین! از دورانی که در اردوها با ناصر حجازی بودید یک خاطره شیرین بگویید.
ببینید تمام ورزشکاران زندگیشان خاطره است. بهترین خاطره من و آقای حجازی هم بازی ایران با هلند بود که رفتیم آنجا. از قبل به ما میگفتند ۱۰ یا ۱۲ تا گل میخورید. روزنامههای ایران مینوشتند ۱۰ تا ۱۵ گل میخوریم. اما رفتیم آنجا، آقای ناصر حجازی بهترین دروازهبانی خود را به نظر من در بازی با هلند انجام داد که ۳ گل خوردیم. البته خاطره خیلی داریم، اما همین را برایتان گفتم.