بغض کرده بود. مگر مى شود خبر درگذشت ناصر حجازى را شنید و بغض نکرد، گریه نکرد. مى گفت صبح که از خواب بیدار شدم، خبر را روى خروجى خبرگزارى ها دیدم و گریه کردم. جواد نکونام کاپیتان تیم ملى کشورمان از برخورد نامناسبى که با اسطوره ها در ایران مى شود، به شدت عصبانى بود و فقط تاسف مى خورد که چرا قدر بزرگان ورزش و آنهایى که با پیراهن تیم ملى افتخار آفریده اند را نمى دانیم.
• خبر درگذشت ناصرخان حجازى را شنیده اید؟
- بله، متاسفانه صبح روى خروجى خبرگزارى ها خواندم و گریه کردم.
• در رابطه با درگذشت آقاى حجازى چه صحبتى دارید؟
- من این داغ بزرگ را به خانواده آقاى حجازى و آتیلا که دوست و همبازى من بوده، تسلیت مى گویم و امیدوارم بتوانیم از این به بعد قدر اسطوره هایى مثل حجازى را بدانیم.
• پس شما هم معتقدید که قدر حجازى را ندانستیم؟
- واقعاً قدر او را ندانستیم و نمى دانیم. اگر آقاى حجازى سالم بود، هیچ کسى در مورد ایشان حریف هم نمى زد. چرا قبل از اینکه ایشان مریض شود کسى در مورد آقاى حجازى حرف نمى زد و تا مریض شد همه به ایشان پست و مقام دادند.سیروس قایقران چرا از بین ما رفت؟ چون در بندرعباس مربیگرى مى کرد و مدام در حال رفت و آمد به انزلى بود. اگر اسطوره هاى مان را دوست داریم، به قایقران یک تیم خوب در تهران یا انزلى مى دادیم نه اینکه کاپیتان تیم ملى و اسطوره فوتبال ایران در راه انزلى و بندرعباس در رفت و آمد باشد و آن اتفاق ناگوار برایش بیفتد و از بین ما برود.
• فکر مى کنید در حق حجازى اجحاف شد؟
- من اطلاعى ندارم که در این مدت چه اتفاقاتى براى ایشان افتاده اما قبل از مریضى اش، کارهایى که صلاح بود را براى آقاى حجازى انجام ندادیم، فقط مى گوییم امیدواریم براى بعدى انجام دهیم اما متاسفانه راه را اشتباه مى رویم.
• به نظر شما حجازى به حقش رسید؟
- بله، ایشان هم در دل مردم جاى داشت و دارد، هم بهترین دروازه بان تاریخ فوتبال ایران بوده و هم در عرصه مربیگرى آخرین مقام آسیایى استقلال با هدایت ایشان به دست آمده است اما مى توانست بهتر و بیشتر عنوان و افتخار کسب کند.
• رابطه شما و آقاى حجازى چطور بود؟
- من شاگرد ایشان نبوده ام اما سال اولى که در پاس تهران بودم، یک جایى بود که نهار مى خوردیم و تیم استقلال هم یک روز آنجا آمد و اولین بار آنجا بود که ایشان را دیدم. آقاى حجازى به من گفت که تو را مى شناسم، بازیکن تیم ملى جوانان هستى و بازیکن با استعداد و آینده دارى هستى. آقاى حجازى در ادامه گفت که پدرت را خوب مى شناسم و از تاجى ها (استقلالى هاى) قدیمى است. براى پدرم آقاى حجازى و روشن اسطوره بودند. من هر وقت با آقاى حجازى برخورد داشتم، لذت مى بردم چون بسیار خوش برخورد بودند.
البته پدرم هر چند تاجى بود اما از پرسپولیسى ها هم خیلى تعریف مى کرد. آقاى حجازى براى برادر بزرگم اسطوره بود و بعد از نایب قهرمانى استقلال در آسیا در استادیوم گریه مى کرد. برادرم همیشه عکس هاى ناصرخان را که در مجله آینه آن زمان چالپ مى شد را جمع مى کرد.
• بزرگ ترین درسى که از ناصرخان گرفتید، چه بود؟
- درس اخلاق و رفتار بود. ایشان با من که در آن زمان خیلى جوان بودم، در اولین برخورد اینقدر خوش برخورد بود که باور نمى کردم آقاى حجازى با کسى که نمى شناسد اینگونه خوش برخورد باشد. این کار ایشان باید براى ما الگو باشد و بدانیم هر کسى که جایگاه بالاترى دارد، باید خوش برخوردتر باشد.
• الان هم پیام تسلیت مى فرستند و در بیمارستان حاضر مى شوند یا در مراسم هستند تا عکس هاى یادگارى شان بیشتر شود. شما نمى خواهید در مراسم درگذشت ناصرخان شرکت کنید؟
- من اگر ایران بودم، قطعاً در مراسم شرکت مى کرد اما نه براى عکس یادگارى و مسائل دیگر، بلکه وظیفه ام است و هیچ منتى هم نیست. برادرم و پدرم مثل هزاران طرفدار دیگر استقلال قطعاً در این مراسم شرکت خواهند کرد. من هم با آتیلا دوست خوبم تماس مى گیرم و به ایشان تسلیت مى گویم.