تا قبل از اینکه ماجرای قهر فرهاد مجیدی و آن جریمه 30 میلیون تومانی پیش بیاید همه چیز آرام بود. حتی مشکلات مالی حاصل از خالی بودن حساب باشگاه نیز نمیتوانست سد راه آبیها باشد. بازیکنان ناراحت بودند، بین خود پچ پچ میکردند و از نداریها گلهمند بودند اما کسی دم نمیزد اما ناگهان همه چیز تغییر کرد آن هم از جانب کاپیتان استقلال!
چه کسی باور میکرد فرهاد مجیدی به یکباره از حضور در تمرینها خودداری کند؟ چه اتفاقی افتاده بود؟ چه کسی مجیدی را سر شوق آورد که خانه نشینی را به تمرین کردن ترجیح بدهد؟! بعد از آن هم مصاحبههای رگباری حاجی فتحاللهزاده شروع شد. او از جریمهای که برای مجیدی در نظر گرفته بود دفاع کرد و گفت: «کاپیتان باید جریمهاش بیشتر از دیگران باشد.» بعد مجیدی تیم را در اردوی قشم هم همراهی نکرد تا اوضاع حادتر از قبل شود ... به سرعت برق و باد آرامش استقلال از دست رفت. امروز دیگر هیچ کس دنبال این نیست که مظلومی میخواست در اردوی قشم به چه اهدافی برسد. کسی در فکر این نیست که استقلال نیم فصل دوم با چه تاکتیکی وارد میدان خواهد شد. آیا اشکالهای بازی استقلال از بین خواهد رفت؟ خط دفاع سر و سامان خواهد یافت و جناح راست ترمیم خواهد شد؟ پرسیدن این سوالها و حلاجی آن در ذهن به موضوعی درجه 2 تبدیل شده و اکنون همه دنبال یافتن این سوال هستند که ماجرای فرهاد مجیدی و استقلال چه خواهد شد. این یعنی بازگشت به عقب. یعنی دور شدن از اصل و پرداختن به فرعیات.
***
فارغ از اینکه چه کسی مسبب این ماجرا بود، استقلال با هر ابزاری شده باید این ماجرا را ختم به خیر کند. معمولا میان باشگاه و بازیکنان بزرگ چنین اختلافهایی پیش میآید که صد البته مشکلاتی درون خانوادگی است. استقلال تا قبل از فرا رسیدن بازی حساس خود با استیلآذین که فرصت بسیار کمی باقی مانده باید این مشکل را برطرف کند وگرنه ممکن است دامنه اختلافها گستردهتر شده و به جاهای دیگر سرایت کند. منصور پورحیدری در مصاحبه خود خبر از بازگشت مجیدی ظرف روزهای آینده داده است اما باید گفت برای از بین بردن حاشیه باید همین امروز اقدام کرد. البته برخی خبرگزاریها پرده از تلاش اطرافیان باشگاه استقلال برای آشتی دادن فتحاللهزاده و فرهاد مجیدی برداشتهاند. اگر این خبر صحت داشته باشد، زودتر از آنچه پورحیدری وعده داده میهمان ناخوانده خانه استقلال بار سفر میبندد و میرود ...