در چند سال اخیر هیچ تیم پرسپولیسی مثل پرسپولیس این فصل دایی مستعد شکست در داربی نشان نداده است. تیمی که دایی این روزها به زمین میفرستد آماده ذبح شدن مقابل حریف ابدی است.میخواهم بگویم مظلومی مربیخوش شانسی است که در بهترین زمان ممکن به این پرسپولیس میرسد.
پرسپولیسی که خط دفاعیاش چون ژلهای سرخ رنگ هر مهاجمی را گرسنه گلزنی میکند. حالا از بد حادثه این ژله سرخ رنگ روز جمعه قرار است روی میز مهاجمان تند و تیز استقلال سرو شود. این یعنی جفت شدن نقطه ضعف پرسپولیس با نقطه قوت استقلال. آرش برهانی و میلاد میداوودی با آن سرعتها و تکنیک خیره کننده شان بعید است جلوی مهاجمان کند و بیآزار پرسپولیس برای گلزنی مشکلی داشته باشند.
تازه به این جمع گرگ باران دیدهای چون فرهاد مجیدی را هم اضافه کنید که چه در گلسازی و چه در گلزنی این روزها در لیگ برتر رو دست ندارد. دایی برای خنثی کردن این مثلث مرگبار چه تدابیری اندیشیده و اساسا چه ابزاری در اختیار دارد.
دایی یک بار در درابی سال قبل استقلال را شکست داد.آیا آن برد شیرین را باید به حساب قدرت مربیگری دایی نوشت یا گلهای پرسپولیس را به یاد آورد که یکی روی اشتباه امیرآبادی و دیگری روی ضربه بینظیر باقری بدست آمد؟ واقعیت این است که دایی در این مدت به وضوح نشان داده که نه تنها مربی خارق العادهای نیست که در مواقع حساس از قدرت ریسک و تصمیم گیری پایینی برخورداد است.
شکست پرسپولیس برابر ملوان به طرز آشکاری در شطرنج مربیان رقم خورد. فرهاد پور غلامی سرمربی ملوان تیم خود را با بیشترین انگیزه و بهترین تمهیدات فنی برابر پرسپولیس آرایش داده بود و با توجه به اینکه چهار عنصر تهاجمی به نامهای مهران جعفری، محمد حیدری، محمد نزهتی و مهرداد اولادی را جلوتر از دو هافبک میانی تیم (پژمان نوری و محمد رستمی) در ترکیب داشت، کاملاً مشخص بود تیم خود را برای گل زدن و امتیاز گرفتن به میدان فرستاده است، اما گویا دایی شناخت چندانی از ملوان نداشت و هرگز هم در طول مسابقه فکری به حال پر کردن فضای میان یک سوم دفاعی و میانی تیمش نکرد.
ملوان سه گل به پرسپولیس زد و دست کم سه فرصت گل دیگر هم داشت که با سراسیمگی آن را از دست داد وگرنه چه بسا شکست خانگی پرسپولیس فاجعه بار می شد؛ آن هم در آستانه داربی تهران که پیامدهای آن بسیار سنگینتر میشود.
هافبکهای میانی و بالهای کناری ملوان به آسانی در نیمه زمین پرسپولیس جولان می دادند و به هجده قدم میزبان می رسیدند، بیآنکه مهرههای میانی پرسپولیس بر سر راه آنان سدی ایجاد کنند. در همین گیر و دار به نظر میرسید مهرههایی مثل محمد پروین و فشنگچی کارایی لازم برای اثرگذاری در این نبرد سنگین را ندارند و محمد نوری هم از جریان بازی خارج بود، اما دایی تعویض مؤثری برای ترمیم این ضعف نکرد و به میدان فرستادن مهره هایی مثل هادی نوروزی و اشپیتیم آرفی را هم باید تعویضهای احساسی برای زدن گل تساوی قلمداد کرد که البته به جایی هم نرسید.
مقابل استقلال هر کدام از این اشتباهها تاوان سنگینی دارد و البته شکست در داربی را میتوان به منزله باز شدن درهای خروجی باشگاه مقابل دایی بر شمرد.
در هر صورت ناکامیهای اخیر پرسپولیس آنقدر زجرآور بودهاند که شکست در داربی کاسه صبر آنها را لبریز کند و شعارهای کلی را به شعارهای فردی تبدیل کند. پرسپولیس به قدرت عمل، جسارت بیشتر و نیز برنامه ریزی فنی بهتری برای ادامه فصل نیاز دارد و این را فقط علی دایی میتواند به تیم خود اضافه کند. آن هم پس از درک واقعیتهای موجود در تیم...