محمد مایلى کهن مدیر فنى سابق باشگاه پرسپولیس انتقادات تازه اى را از برخى چهره هاى فوتبالى و فدراسیون فوتبال مطرح کرد. بخشى از صحبت هاى مایلى کهن با خبرگزارى برنا را مى خوانید:
عیار تیم ملى و کوئیروش مقابل قطر مشخص مى شود
بازى تیم ملى مقابل اندونزى را دیدم و به نظرم براى شروع نتیجه خوبى بود اما واقعیت این است که در یکسرى از نقاط ضعف داریم. این تیم حداقل باید
یکى، دو تغییر در آرایش ابتدایى خود داشته باشد. گلهایى زدیم که دو تاى آنها از روى ضربات ایستگاهى بود و بهترین گل مان همانى بود که تیموریان به ماهینى پاس داد و سپس یک کار شکیل فوتبالى صورت گرفت و ماهینى توپ را به بیرون زد تا خود تیموریان که توپ را تعقیب مى کرد، گلزنى کند.یک مساله دیگر این است که خط دفاع ما در این بازى محک نخورد هر چند معتقدم زوج عقیلى و سید جلال حسینى زوج خوبى است و در بازى هاى قبلى محک خوردند و سال ها در کنار هم بازى کرده اند. ضمنا قدرت توپ گیرى در مرکز زمین کم بود و ممکن است در بازى با یک تیم دونده به مشکل بخوریم . دفاع هاى کنارى ما در این بازى بیشتر به فکر حمله کردن بودند. نکته دیگر اینکه قدرت سرزنى مان در مرکز زمین کم بود که این را نیز باید تقویت کنیم. با این حال بنده معتقدم عیار نسبى تیم ملى و کوئیروش در بازى با قطر مشخص مى شود.
از قلعه نویى خوشم آمد
بنده از آنجایى که در فوتبال مسئولیتى ندارم به جلسه کمیته انضباطى نرفتم، ضمن آنکه دعوتنامه اى از فدراسیون به دستم نرسید و چه بسا اگر دعوت مى کردند شاید به آنجا مى رفتم اما آقایان اگر مى خواهند برخورد کنند با آنهایى برخورد کنند که هر روز علیه افراد مصاحبه مى کنند و اتهام
مى زنند. سازمان لیگ اگر واقعا قدرت دارد و شعار نمى دهد، قوانین خودش را زیرپا نگذارد. وقتى سقف قرارداد مى گذارند نگویند X ، Y مى توانند اینقدر بگیرند و... در دعواهاى اخیر مشخص شد که بعضى باشگاه ها سال گذشته بیش از
۲۰ میلیارد هزینه کرده بودند، خب دود چنین مسایلى در چشم باشگاهى مثل سایپا مى رود که سال قبل ۴ میلیارد و ۱۰۰ میلیون خرج کرد. وقتى سازمان لیگ نمى تواند قانون خودش را اجرا کند، دیگر از باشگاهها چه انتظارى باید داشت. بنده با آقاى قلعه نویى اختلاف سلیقه دارم اما از ایشان خوشم آمد چون مقابل سازمان لیگ ایستاد و گفت هر کارى مى خواهید بکنید و اجازه ندهید کار کنم اما دروغ نمى گویم.
عشق لاتى در ۷۰ سالگى!
برخى اتفاقات اخیر فوتبال دلم را
مى سوزاند و قلبم را به درد مى آورد. آقایانى که از این مملکت فرار کردند و حتى در مقاطعى مى ترسیدند برگردند امروز صاحب تیم شده اند. افرادى که مى دانیم گماشته چه کسانى بودند و در آن سوى آبها مربیگرى تیم یک مهد کودک را به آنها نمى دادند امروز نه تنها تیم دارند و جاى آدم هاى سالم و معلم را مى گیرند بلکه قلدرمآبانه حرف مى زنند و در سن ۷۰ سالگى عشق لاتى دارند و ...
جالب آنکه اینها کلى ادعاى علمى بودن دارند اما اخیرا تمرینات آبگوشتى براى تیم خود راه انداخته اند. شما ببینید اینها طى سالهاى اخیر چند تیم را بدبخت کردند و پولشان را هم تا قران آخر گرفتند!اینها همان هایى هستند که آبگوشتى از ایران رفتند و آبگوشتى تر برگشتند، آنوقت یکى مثل محمد خاکپور که براى کسب علم به آمریکا رفت باید در خانه بماند!
جالب اینکه در آن برنامه ورزشى عدالت محور(!) یکى مثل این آقا که بعد از انقلاب فرار کرده بود را آوردند تا درباره باشگاه پاس صحبت کند و حتى سراغى از یک پاسى اصیل و با اخلاق بنام همایون شاهرخى نگرفتند و این هم لابد کاملا خودجوش بوده و ربطى به دلال ها نداشته است!
بنده هاج و واج مانده ام از مدیران گروه صنایع مس ایران و نمایندگان محترم مجلس که به این مسائل ورود نمى کنند. برخى از این نمایندگان وقتى که هنوز راى نیاورده اند نماینده مردم هستند اما وقتى که به مجلس رفتند دیگر امثال بنده نماینده آنها مى شویم.
بلاژویچ بهترین تیم ملى ما را حذف کرد
آقاى بلاژویچ ۱۰ سال قبل که سن کمترى داشت بهترین تیم ملى ما را حذف کرد، آخرین کارنامه اش هم که در چین ناکامى تیم المپیک این کشور بوده است. خب چگونه مى شود که ایشان دوباره سر از فوتبال ما در مى آورد؟ معلوم است که دلال ها او را آورده اند. در بحبوحه مشکلات اقتصادى اروپا امثال بلاژویچ حاضرند با ۵۰ هزار یا نهایت صدهزار دلار به ایران بیایند حالا شما تصور کنیدکه ما این مربى را با کلى سلام و صلوات به ایران مى آوریم این آقا یک لحظه نمى تواند سیگار نکشد و یقینا نمى تواند روى پایش بایستد. ایشان هنوز نیامده به قول «خداداد» سیاه بازى را شروع کرده و گفته است: «من چیرو هستم؛ چیرو یعنى قهرمانى!» آخر کدام قهرمانى؟ به جز یک سومى جام جهانى کجا موفق بوده است؟ پول مملکت رامى گیرند و مى روند.
مثل بعضى ها ترسى
از این آقا ندارم
با وجود اینکه تصمیم داشتم درباره آقاى x حرفى نزنم اما ایشان ول کن نیست و اخیرا در یک شبکه تلویزیونى صحبت کرده و اسم بنده را آورده است. اگر بعضى ها از آقاى x حساب مى برند بنده اینگونه نیستم و ایشان هم بهتر است این پنبه را از گوشش در آورد. ایشان در همه صحبت هاى خود مقیاس پول را در نظر مى گیرد. مثلا مى گوید حرفهاى مایلى کهن برایم «دوزار» ارزش ندارد و یا درباره پرسپولیس و سرپرست آن مى گوید: «پس پژو ۲۰۶ ما چى شد؟» در حالى که ایشان ۷۰ درصد پول خودش را از باشگاه گرفته بود و ۲۲ میلیون نیز بابت ۳ بازى آخر جام حذفى پاداش دریافت کرد بدون آنکه به خاطر نتایج تاریخى اش در لیگ ریالى جریمه شود.
آقاى X
دیگر اسم مرا نیاورد
این آقادر مصاحبه اخیر خود گفته است «براى رئیس فدراسیون شدن باید سیاسى بود که من نیستم» ایشان درگیرى اش با شیث رضایى در بازى پرسپولیس- سایپا را یادش رفته، کسى نمى تواند اینها را از ذهن مردم پاک کند. ایشان را چهار جلسه محروم کردند و رفت پیش نماینده هاى مجلس و محرومیتش شد ۲ جلسه؛ لابد ایشان سیاسى نبوده و من سیاسى هستم.
لابد من بودم که وقتى در دادگاه بدوى شکایت از مایلى کهن علیه خودم راى صادر شد نزد رئیس وقت قوه قضاییه رفتم و افطارى خوردم و راى را برگرداندم.
لابد بنده بودم که اسمم در لیست کاندیدهاى سرمربیگرى تیم ملى نبود و حتى در برنامه نود مدعى شدم که هر کسى لابى قوى ترى داشته باشد سرمربى مى شود اما ناگهان سرمربى شدم و بعد هم گفتم که با خدا لابى کردم!
سرپرست باشگاه پرسپولیس ایشان که پس از اخراج از تیم ملى از نظرها پنهان شده بود را به محبوب ترین باشگاه کشور آورد. روزهاى اول ایشان مى گفت من با کاشانى رفاقت ۲۰ ساله دارم اما بعدها دشمن او شد. این آقا ضعیف ترین نتایج تاریخ پرسپولیس را رقم زد و در پنج بازى پشت سرهم باخت و تیمش ۱۵ گل خورد؛ حتى کار به جایى رسید که پس از شکست سنگین پرسپولیس در بوشهر، بازیکن تیم بوشهرى در برنامه نود وقتى مجرى از او پرسید: چرا پس از گل چهارم به کارهاى نمایشى روى آوردى؟ پاسخ داد: «نمى خواستیم بیشتر گل بزنیم» آن شب عرق شرم بر پیشانى من نشست.
این آقا مى گوید که سیاسى نیست آنوقت معلوم نمى شود چرا آقاى بهتاش فریبا مربى استقلال که در دوران خودش جز بهترین فوتبالیست ها بود براى نشستن روى نیمکت به دلیل نداشتن مدرک A مشکل دارد اما این آقا بدون مدرک روى نیمکت تیم ملى و پرسپولیس مى نشیند و در نهایت رئیس دائم سفر کمیته آموزش از سهمیه خود به ایشان مدرک A تقدیم مى کند! ایشان دچار خود بزرگ بینى شده است.
بروید تحقیق کنید ببینید چرا در زمان حضور ایشان در سایپا، یک هواپیما با بیش از ۱۰۰مسافر روى زمین نگه داشتند!
مشکل دیگر ایشان این است که کینه از دلش خارج نمى شود. على کریمى چون در سالن فوتسال گیشا به ایشان لایى انداخته بود باید محو مى شد. ایمان مبعلى به خاطر یک تکل بده شد و جواد کاظمیان هم چون به جاى آقاى x به کریمى پاس داده بود باید کنار مى رفت؛ داستان شیث را هم که مى دانید.
اخیراً در یک برنامه تلویزیونى گفته اند مایلى کهن به مغازه ما آمده و معذرت خواهى کرده است.اولا بنده اگر رفتم به مغازه ایشان در اوج بودم و مسوولیت تیم ملى را داشتم و در واقع مردانگى کردم، بخصوص در آن روزها که ایشان جرات نمى کرد از خانه خارج شود. ثانیاً مگر وقتى از من شکایت کرد و ۳۰۰ هزار تومان جریمه و یکسال ممنوع المصاحبه شدم رفتم بگویم مرا ببخشید؟!
بنده قصد داشتم دیگر جواب این آقا را ندهم، من آدمى هستم که زود گذشت مى کنم و تا دیروز هم سعى مى کردم در مسابقات وقتى با این فرد روبرو مى شوم احترام بگذارم اما از امروز به بعد این کار را نخواهم کرد و براى اولین بار در زندگى ام از او نخواهم گذشت .ضمن اینکه از آقاى X مى خواهم دیگر اسم مرا نیاورد وگرنه مجبور مى شوم ماجرا «لیدرپرورى» این آقا و یک بازیکن دیگر در زمان بگوویچ براى حمله به على پروین را بازگو کنم و ضمناً به موضوعات دیگرى که به زمان مربیگرى خودم در تیم ملى مربوط مى شود اشاره خواهم کرد.اگر ایشان باز هم اسم مرا ببرد مجبور مى شوم بگویم چه کسى در اردوى تیم ملى در زمان آن سرمربى معروف بود که بازیکنان به او مى گفتند «آقا شیره» و کسى جرات نمى کرد از خواب بیدارش کند!