خوشحالم که صمد مرفاوی هستم. نه ژنرالم، نه سلطانم و نه امپراطور. این القاب متعلق به خداوند است. من نمیخواهم ژنرال، سلطان و امپراطور باشم. کارشناسانی در تلویزیون علیه من موضع گرفتند که مشاور تیمهای دیگر بودند. همه میخواستند من را خراب کنند و چون با من مشکل داشتند علیه استقلال موضع میگرفتند اما به عنوان یک خدمتگزار میگویم که دیگر سرمربی استقلال نیستم و استعفا میدهم. با این حال برای هر کسی که بعد از من هدایت استقلال را به عهده میگیرد آرزوی موفقیت میکنم و چوب لای چرخش نمیگذارم چون دلم با استقلال است
این جملات آخرین جملات مرد بی ادعا فوتبال ایران در استقلال است مردی که پاک بودنش زبانزد خاص و عام است
آقای آشتیانی علاقه خاصی به فوتبال پاک دارند وپافشاری زیادی بر این موضوع دارد شاید همین مهم باعث تمدید قرار داد مرفاوی بود ولی در طول فصل او و صمد تنها بودند ومرفاوی به جرم سالم بودن باید با این فوتبال خداحافظی کند
زمانی که مرفاوی برای فصل بعد قراردادش را تمدید کرد به ناگاه پیکان های انتقاد به سوی او روانه شد ناگهان همه چیز برای او تمام شد کسانی که آقای آشنیانی رو تشویق به حمایت از او میکردند نظر خود را 180 درجه چرخش دادند واز همه انتقاد کردند حتی اعضا هییت مدیره هم پشت مدیرعامل را خالی کردند و از انتخاب مرفاوی احضار بی اطلاعی کردند
صمد که یک فصل گوشش از حیا کن و رها کن پربود چرا به یکباره تصمیم به جدایی از تیم مردمی وپرطرفدار استقلال گرفت؟
او از ابتدا فصل یا مشکلات زیادی وارد استقلال شد تحویل تیم قهرمان کار ساده ای نیست ولی این کار را قبول کرد و بجای ژنرال آبی پوشان مرد اول نیمکت استقلال شد از همون زمان زمزمه هایی چون بستن تیم توسط مربی آلمانی وبازیکن سالاری و ... او را آزار میداد ولی میدونست برای دستیابی به اهدافش باید یک گوش را در و دیگری را دروازه کند
برای سرمربی فصل به بهترین نحو شروع شد وبه بدترین حالت ممکن برای او و استقلال تمام شد پیروزی مقابل سپاهان در اولین دیدار مرفاوی را در مصدر قدرت قرار داد ودر هفته های آتی همه چیز برای تکرار قهرمانی آماده بود و استقلال با بازی زیبای که انجام میداد همه را بوجد آورده بود حضور 8 بازیکن در تیم ملی گواه این قضیه بود. در همان زمان سکه روی دیگرش را به مرفاوی نشان داد و اشتباهات فاحش داوری و مصدومیت بازیکنان کلیدی وحاشیه و ... گریبانگیر سرمربی شد و شعار روی سکو بلند تر شده بود و واضح به گوش سرمربی میرسیدو ناکامی در سه جام او را هرچه بیشترمحکوم به جدایی از استقلال میکرد
شخصیت مرفاوی بگونه ای است که حس ترحم مخالفان و منتفدانش را هم بر می انگیزد مصاحبه های بعد از بازیها و مبارزه با ناپاکی فوتبال او را هفته ها روی سکو ها بیمه میکردو منتقدانش هم میگفتند حمله به این انسان با این مظلومیت انصاف نیست
لیگ نهم برای مرفاوی بستر مناسبی داشت او علاوه بر بازیکنان کلیدی که نقش پررنگی در قهرمانی فصل گذشته داشتند دست به تقویت تیم هم زده بود زمین تمرین مناسب وحمایت بی چون و چرای واعظ هم مزید بر علت شده بود تا هواداران بیش از پیش از تیمشان خواسته قهرمانی داشته باشند و مرفاوی را پلی می دیدند برای رسیدن به آرزوهایشان که همان قهرمانی در یکی از جام ها بود
واگذار کردن بازی دربی مرفاوی را در بین هواداران فنا کرد وموفقیت در بازی های گروهی آسیایی هم نتوانست از خشم آنها بکاهد و همین مسائل باعث تشدید شعار روی سکوها بود.
هیچ کس نفهمید در طول فصل در پشت درهای بسته رختکن در بین او و بازیکنان چه گذشت که بسیاری از اوقات بازی برده را واگذار کرد و همین مهم باعث ناکامی در نیمه مربیان بود.
ولی ازحق نباید گذشت که نشانه های بازی تیمی و هدفمند در استقلال بیشتر از هر زمانی در تیم مرفاوی بچشم میخورد پس از مدت ها تیمی را دیدیم که برای حفظ فاصله استاندارد بین خطوط و بازی تک ضرب واجرای برنامه های ترکیبی تلاش میکند و صرفأ به هیاهوی تماشاگران و بازی مستقیم تکیه نمی کند. پیشرفت تاکتیکی استقلال در طول فصل ملموس بود و در 10 بازی آخر از هربازی حدود 2/3 امتیاز کسب کرد.
در استقلال صمد بازیکنانی که با پاس دادن بیگانه بودند عادت جدیدی به نام از خود گذشتگی را به نمایش میگزاشتند و استقلال در مصاف با تیم های آسیایی دیگر آن تیم ناتوان نبود.
این فصل هم برای استقلال با فرازو نشیب فراوان به پایان رسید . فصلی که وقتی آنرا مرور میکنیم پر از شادی و ناراحتی و افسوس و کامیابی بود.
حال با ین تفاصیر قضاوت را بشما واگزار میکنیم و امیدوار آینده را می نگریم .