همین اختلافنظرها باعث جدایی او از استقلال در لیگ
دوازدهم پس از قهرمانی با استقلال شد. جباری ٣٢ساله این فصل پس از چهار سال
جدایی به استقلال برگشت. از او در قواره یک قهرمان استقبال شد. جباری اما
موفق نشد دوره طلایی خود با پیراهن آبی را تکرار کند. نتایج ضعیف با اختلاف
او و مدیریت باشگاه همراه شد تا از تیم کنار گذاشته شود. کنارگذاشتنی که
حالا تبدیل به یک جدایی شد. مجتبی جباری میخواست با پیراهن آبی از فوتبال
خداحافظی کند اما به آرزویش نرسید و پایان تلخی برایش رقم خورد، مگر اینکه
در آینده با تغییر مدیریت استقلال دوباره او موفق به بازی در استقلال شود.
جباری اولین ستارهای نیست که نمیتواند فوتبالش را آنطور که دلش میخواهد
به پایان برساند. در فوتبال ایران از این نمونهها به راحتی یافت میشود:
علی کریمی
شماره
هشت محبوب قرمزها دوست داشت با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کند
اما نشد. او هم چوب اختلافاتش با مدیریت پرسپولیس را خورد. علی کریمی پس از
هشت سال جدایی در سال ١٣٨٧ به پرسپولیس برگشت، اتفاقی که پرسپولیسیها
رؤیای آن را داشتند، اتفاقا با بازیهایی درخشان هم برگشت. یکسری اتفاقات
در سال ١٣٨٨ موجب شد تا کریمی از پرسپولیس دیپورت شود. او راهی استیلآذین و
شالکه شد و پس از دو سال جدایی دوباره به تیم محبوبش برگشت. برگشتی که باز
هم به جدایی منجر شد. جادوگر پس از دو سال محمد رویانیان و علی دایی را
مقابل خود دید، از پرسپولیس طرد شد و به تراکتورسازی پیوست. او در سال ١٣٩٣
در ٣٦سالگی کفشهایش را آویخت. نامه وداع او نشان میداد که آرزو داشته با
پیراهن پرسپولیس خداحافظی کند اما نتوانسته است.
کریم باقری
این
اسطوره تیم ملی و پرسپولیس هم وداع تلخی با فوتبال داشت. او پس از سالها
بازی در اروپا و آسیا در ٩ سال آخر بازیاش پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد
اما وداع او هم شیرین از آب درنیامد. علی دایی، سرمربی وقت پرسپولیس در لیگ
دهم در اکثر بازیها کاپیتان تیمش را نیمکتنشین کرد، باقری هم در تصمیمی
غیرمنتظره یکباره رفت و دیگر پیدایش نشد. او موقع خداحافظی ٣٧ سال داشت.
باقری البته در تیم ملی وداع آبرومندی داشت و در بازی ایران-برزیل خداحافظی
کرد.
جواد نکونام
پس
از بازگشت به استقلال صراحتا از استقلالیبودنش گفت. عنوان کرد که به
استقلال برگشته تا با پیراهن این تیم خداحافظی کند. اختلافاتش با امیر
قلعهنویی اما چنین اجازهای به او نداد.
محرم نویدکیا و هادی عقیلی
این
دو اسطوره سپاهان هم نتوانستند پایانی شیرین برای خودشان رقم بزنند. محرم
نویدکیا پس از یکی، دو بار قهر و آشتی با مربیان و مدیران سپاهان در اوایل
فصل قبل کفشهایش را آویخت. نویدکیا سابقه پنج سال قهرمانی با سپاهان را
دارد اما در شرایط ضعیف این تیم از فوتبال خداحافظی کرد. شاید بهتر بود او
پس از قهرمانی در لیگ چهاردهم در سال ١٣٩٤ از بازیکردن دست برمیداشت و آن
یک سال جنجالی برایش پیش نمیآمد.
هادی
عقیلی شرایط بهمراتب بدتری پیدا کرد. او حدود دو سال پیش توسط ایگور
استیماچ، سرمربی پیشین سپاهان از تیم کنار گذاشته شد و پس از آن هم موفق به
بازگشت نشد. عقیلی هم با شرایط ناخوشایندی از فوتبال کنار رفت. بارها با
مدیران و سرمربیان سپاهان درگیری رسانهای پیدا کرد و سرانجام ترجیح داد
نامه خداحافظی بنویسد.
آرش برهانی و رضا عنایتی
این
دو گلزن برتر تاریخ باشگاه استقلال علاقه داشتند با پیراهن تیم محبوبشان
از فوتبال خداحافظی کنند اما نتوانستند. عنایتی با سقوط به همراه صبا
کفشهایش را آویخت، برهانی هم با نیمکتنشینی در پیکان.
سایر ستارهها
پیش
از این بازیکنان هم بازیکنان دیگری بودند که موفق نشدند سال پایانی
فوتبالشان را در تیم محبوبشان تمام کنند. علی دایی به دلیل اختلاف با علی
پروین راهی صبا شد و در نهایت با پیراهن سایپا خداحافظی کرد. قهرمانی سایپا
بازنشستگی دایی را باشکوه کرد اما او موفق به خداحافظی با پیراهن پرسپولیس
نشد.
محمود فکری، افشین پیروانی، احمدرضا
عابدزاده و... هم پایان خاطرهانگیزی نداشتند. عابدزاده در فروردین ١٣٨٠
یکباره از سوی علی پروین از پرسپولیس کنار گذاشته شد. فصل بعد به سایپا رفت
و پس از چند هفته نیمکتنشینی برای همیشه دستکشها را آویخت.
در
دهههای قبل حتی بازیکنانی مثل علی پروین و ناصر حجازی هم موفق نشدند
وداعی باشکوه داشته باشند، مانند آنچه برای اسطورههایی مثل فرانچسکو توتی،
رایان گیگز، خاویر زانتی و... رقم خورد.
در
سوی دیگر باید به بازیکنانی اشاره کرد که با پیراهن تیم محبوبشان خداحافظی
کردند؛ فرهاد مجیدی (استقلال)، علیرضا منصوریان (استقلال)، فرشاد پیوس
(پرسپولیس)، مهدی مهدویکیا (پرسپولیس).
درست
است که باخت پرسپولیس به سپاهان خداحافظی «موشک» را تلخ کرد اما او حداقل
این فرصت را پیدا کرد که با پیراهن تیم محبوبش چهار گوشه زمین را ببوسد.