اگر شهامت دارند اسم بیاورند!
قصد داشتم تا پایان لیگ مصاحبه نکنم اما دیدم که بعضى ها میدان را خالى یافته و یکطرفه به بازیکنان استقلال اهواز حمله مى کنند. امیدوارم رسانه هاى گروهى انصاف را رعایت کنند و به بازیکنان تیم ما فرصت پاسخگویى به اتهامات دروغ داده شود. آقایانى که در هنگام پیروزیها، من من مى کردند و به لطف گل میلاد میداودى مقابل پرسپولیس تهران، از استاندارى خوزستان لوح تقدیر گرفتند، امروزه حتى یک درصد از ناکامى تیم را گردن نمى گیرند و با مظلوم نمایى قصد فریب مردم را دارند. کسى که به بازیکن اتهام کم کارى مى زند، باید شهامت ومردانگى داشته باشد و اسم بازیکن را بیاورد تا در مراجع قانونى، اتهامات را ثابت کند. البته منظورم شهرام شفیع زاده نیست. ایشان هفته قبل مرا به دفترش دعوت کرد ودر حضور سایر مسئولان باشگاه گفت با هر یک از بازیکنان مشکل داشته باشد، شهامت آوردن اسمش را دارد.
حضور در ترکیب
یعنى تأیید عملکرد بازیکن
اگر بازیکنى در مسابقه کم کارى کند یا در تمرین حاضر نشود و باز هم در ترکیب قرار بگیرد نشانه ضعف سرمربى است. حضور بازیکن در ترکیب اصلى، به معناى تأیید عملکرد اوست. همچنین وقتى بازیکنان تیمى متوجه شوند که سرمربى در تیم هیچ کاره است، به حرفهایش اهمیت نمى دهند. براى شما ۲ مثال مشخص مى آورم.
ترکیب شفیع زاده
و تعویضهاى باقرى نیا
۲ شب قبل از بازى مقابل صباى قم، تمام بازیکنان استقلال اهواز مهمان مدیرعامل بودند تا در غیاب مربیان، حرفهایشان را بزنند. ۳ بازیکن به نامهاى محمد فعال، محمد کوتى و جواد رزاقى اعتراض داشتند که حق آنها ضایع شده و باید بازیکن ثابت تیم باشند.
شفیع زاده حرف آنها را تأیید کرد و روز بعد که ترکیب اعلام شد، هر ۳ نفر در ترکیب اصلى قرار گرفتند! عبدالمجید باقرى نیا که مى دانست موضوع دخالت مدیرعامل علنى شده و همه بازیکنان واقعیت را فهمیده اند، تمرکزش را از دست داد. این مربى از ابتداى مسابقه مقابل صباى قم با ۳ بازیکن مذکور جنگ اعصاب راه انداخت و هر ۳ بازیکن را در اوایل نیمه دوم تعویض کرد! بازى که تمام شد، شفیع زاده با عصبانیت به رختکن آمد و بعد از کوبیدن دو مشت محکم به جعبه تقسیم برق، حرفهایى نثار سرمربى کرد که قابل گفتن نیست. مطمئنم هر مربى دیگرى بود، شأن مربیان را حفظ مى کرد و همانجا استعفا مى کرد اما باقرى نیا گوشه رختکن نشسته بود و از جایش تکان نمى خورد.
پخش واقعیت در برنامه ۹۰
ماجراى بازى با ذوب آهن هم در برنامه ۹۰ پخش شد وهمه دیدند که بصورت تلفنى دستور تعویض
مهدى دغاغله صادر گردید. چون این دستور با چند دقیقه تأخیر به اجرا رسید و بازى را باختیم، در رختکن جنجال ایجاد شد. مدیرعامل بار دیگر از خجالت سرمربى درآمد و با فریادهاى بلند از باقرى نیا مى خواست تا دست از سر تیم استقلال اهواز بردارد که این بار موفق به تحقق این کار شد. در همان لحظات، ۲ بازیکن باتجربه تیم قصد کتک زدن سرمربى را داشتند که
شفیع زاده مانع آنها شد.
یک شکست مشکوک داشتیم!
تنها شکست عجیب استقلال اهواز، در اهواز و مقابل تراکتورسازى اتفاق افتاد که اولین باخت در زمان حضور باقرى نیا بود. ظهر روز قبل از مسابقه، بازیکنان ما مطلع شدند که کادر فنى و مسئولان تراکتورسازى در منزل باقرى نیا مهمان هستند و ضمن صرف ناهار، جلسه اى برگزار کرده اند. عصر همان روز آقاى سرمربى براى نخستین بار با کت و شلوار در محل تمرین حاضر شد و از تمرین دادن بازیکنان خوددارى کرد! روز بازى هم در کمال تعجب دیدیم ترکیب تیم نسبت به بازى قبلى که سایپا را در کرج با چهارگل شکست داده بودیم، تغییرات اساسى کرده است! جالب بود که در همان
۲۰ دقیقه ابتدایى ۳ گل عجیب وغریب خوردیم و تا
۲ گل را جبران کردیم، نفرات مطثر تیم تعویض شدند و بعد از تعویضها حتى یک فرصت گلزنى پیدا نکردیم.
مدیرعامل گفت با لگد بیرونش مى کنم!
زمانى که در برنامه ۹۰ دیدم شفیع زاده از باقرى نیا حمایت کرد، تعجب کردم. آقا شهرام چشم دیدن باقرى نیا را نداشت و بارها در جلسه با بازیکنان و هواداران این موضوع را گفته بود. البته سرمربى سابق هم براى تخریب مدیرعامل در بین بازیکنان و هواداران از هیچ کارى کوتاهى نمى کرد. قبل از بازى با پرسپولیس تهران که ۲۴ امتیازى بودیم، درخصوص مطالبات مالى ام جلسه اى با شفیع زاده داشتم که ایشان گفت: «منتظرم ۲ بازى دیگر را ببرید و ۳۰ امتیازى شوید تا کمى خیالم از ماندن تیم در لیگ راحت شود و سپس باقرى نیا را با لگد از تیم بیرون مى کنم!» آقا شهرام مى گفت براى فصل آینده فیروز کریمى را مى آوریم و اگر ۲ بازى دیگر را ببریم، حشمت شیخ رباط (کمک مربى سابق) بازیکنان را تمرین خواهد داد و خودش هم بالاى سر تیم هست. در واقع، اگر بازیکنان قصد خالى کردن زیرپاى باقرى نیا را داشتند، نیازى به کم کارى نبود و با کسب ۲ پیروزى مى توانستند زمینه اخراج سرمربى را فراهم کنند، چرا که همه بازیکنان از هدف باشگاه اطلاع داشتند.
از رؤیاى قهرمانى تا سقوط تیم!
شفیع زاده درخصوص دلایل ناراحتى اش از باقرى نیا گفت: «از روزى که این آقا آمده، بحث دوپینگ درخصوص استقلال اهواز ایجاد شد و آبروى باشگاه زیر سطال رفت. از نظر فنى هم من به شدت نگران وضعیت فنى تیم و ادامه روند نزولى بازیکنان هستم.» آقاى شفیع زاده حتى بعد از پیروزى مقابل پرسپولیس نیز به درستى نگران بود اما باقرى نیا که براى اولین بار درلیگ برتر حضور یافته، در رطیا بسر مى برد و یک روز قبل از بازى بعدى مقابل مس کرمان در کرمان به بازیکنان گفت: «من مطمئنم که من استقلال اهواز را در لیگ برتر وجام حذفى قهرمان مى کنم!» این حرف ها و غرور کاذبى که به بازیکنان جوان و در حال افت استقلال اهواز تزریق شد، روز به روز تیم ما را بدتر کرد. حتى در همان چند هفته اى که نسبتأ خوب نتیجه مى گرفتیم، فراز و نشیب فاحشى داشتیم. به عنوان مثال، استقلال را در تهران بردیم اما بلافاصله در اهواز مقابل فولاد و مقاومت سپاسى متوقف شدیم. سایپا را در کرج بردیم و هفته بعد در اهواز به تراکتورسازى باختیم. استیل آذین را در تهران مغلوب کردیم و بازى بعدى را به ابومسلم باختیم. پرسپولیس را شکست دادیم وهفته بعد به مس کرمان باختیم و....! در واقع، بازیهاى ۳ امتیازى مقابل بالاجدولى ها یا بقیه بازیهاى روى آنتن را پیروز مى شدیم اما مقابل تیمهاى پایین جدول، بازیهاى ۶ امتیازى را شکست مى خوردیم!
بحث دوپینگ تصادفى نبود!
در خصوص بحث دوپینگ مسائلى وجود داشت که باعث مشکوک شدن جامعه فوتبال نسبت به تیم استقلال اهواز شد. شما ببینید، ۳ روز بعد از معرفى باقرى نیا به عنوان سرمربى تیم ما بود که خبرگزارى ها و روزنامه ها خبر دادند نتیجه تست دوپینگ رضا نصیرى بازیکن فصل پیش کوثر لرستان مثبت اعلام شده و این بازیکن به همراه پزشک کوثر از سرمربى وقت آن تیم اسم برده و او را به مشارکت در انجام این کار متهم کرده اند. براى بازى با شاهین بوشهر نیز نگذاشتند روى نیمکت ما بنشیند که در نهایت رایزنى هایى انجام و پرونده بسته شد. بعد که استقلال را شکست دادیم، سیامک رحیم پور مربى استقلال که در اهواز بچه محل و بازیکن باقرى نیا بوده، بحث دوپینگ را درخصوص استقلال اهواز مطرح کرد و بعد از وى نوبت به مجیدجلالى رسید. الان هم اگر دقت کنید، متوجه مى شوید بازیکنى که اخیرا بعلت دوپینگ ۲ سال محروم شده، سال قبل بازیکن کوثر لرستان بوده وچند هفته قبل، همزمان با یک مربى به تیم فعلى رفته بودند! رخ دادن این اتفاقات در تیمهاى تحت هدایت یک مربى حتى اگر بصورت اتفاقى باشد، باعث مى شود سایر مربیان مشکوک شوند و اتهاماتى نیز وارد کنند.
کارنامه باقرى نیا بهترین شاهد است
اگر باقرى نیا در سالهاى گذشته کارنامه موفقى داشت، مى توانست ادعا کند که در استقلال اهواز قربانى شده است. متأسفانه ایشان در هرتیم خوزستانى حضور یافته، آن تیم یا به دسته پایین تر سقوط کرده، یا مدیران باشگاه مجبور به انحلال آن تیم شدند و یا هم سقوط کرده و هم منحل شده است. مى خواهم بپرسم آیا بازیکنان فعلى استقلال اهواز در سقوط یا منحل شدن تیمهایى نظیر جنوب اهواز، گروه ملى اهواز، پگاه خوزستان، دیهیم اهواز، عملیات غیرصنعتى ماهشهر، فولادخوزستان سال ۸۶ و.... نقش داشتند؟! یا استقلال اهواز را در سال ۷۶ به دسته پایین تر بردند؟! عموى من و چند بازیکن بازنشسته دیگر که در گذشته بازیکن باقرى نیا بودند، خیلى از مسائل را برایم گفته اند. البته شنیده ام که باقرى نیا ۲۱ سال قبل با شاهین اهواز جام حذفى را برده اما همان تیم نیز بلافاصله به خاک سیاه نشسته است...
تبریک رضائیان براى سقوط فولاد
یک روز بعد از سقوط فولاد خوزستان به لیگ دسته اول در سال ۸۶ باقرى نیا که همان سال مشاورفنى فولاد بود، در یک برنامه پخش زنده تلویزیون خوزستان شرکت کرد و در حالى که مشغول ابراز دلسوزى براى تیم فولاد بود، مسعود رضائیان مدیرعامل سابق باشگاه فولاد وارد استودیوى برنامه شد و بلافاصله گفت:«آقاى مجید باقرى نیا! من قصد داشتم به شما تبریک بگویم که بالاخره به هدفت رسیدى وفولاد سقوط کرد اما مى بینم که اینجا مظلوم نمایى مى کنى و به مردم اطلاعات غلط مى دهى و...!» به نظرشما چرا مدیر تحصیلکرده و انسان خونسردى مثل رضائیان باید در یک برنامه پخش زنده تلویزیونى چنین حرف هایى بزند؟ آیا غیر از اینست که مى دانست چه بلاهایى بر سر تیم فولاد آورده بودند؟! دوست دارم از حسن رضایى منشى قائم مقام سابق فولاد خوزستان بپرسید چه اتفاقاتى در آن فصل افتاد که مجبور شد به وسط زمین تمرین فولاد برود وجلوى چشمان بازیکنان ومربیان، باقرى نیا را به بیرون هدایت کند و سپس قفلهاى زمین تمرین را عوض کنند؟!
حاشیه سازى کمک مربى تراکتورسازى
در شرایطى که ۳ بازى به پایان لیگ مانده وشانس بقا داریم، کمک مربى تراکتورسازى با زدن اتهام کم کارى به بازیکنان استقلال اهواز وحاشیه سازى براى تیم ما، انگیزه بچه ها را از بین برد! این آقا مصاحبه مى کند و مى گوید سقوط استقلال اهواز قطعى است و شفیع زاده باید از الان به فکر لیگ دسته اول باشد و یک تیم پاک، سالم و جوان براى لیگ یک آماده کند. احتمالا منظور باقرى نیا از تیم پاک، سالم وجوان، مثل همان تیمى است که خودش سال قبل براى شاهین اهواز بست و آن تیم بین ۱۲ تیم گروهش دوازدهم شد.
تهدیدم مى کنند که حرف نزنم!
آقاى شفیع زاده بهتر از هر کسى مى تواند شهادت بدهد که من ۱۵ مسابقه ابتدایى لیگ برتر را بدون دریافت حتى یک ریال براى استقلال اهواز بازى کردم. قسط اول قراردادم روز پانزدهم آبان ماه ۸۸ پرداخت شد و قطعا هیچ بازیکنى در لیگ برتر پیدا نمى کنید که ۱۵ مسابقه بدون دریافت حتى یک ریال از قراردادش بازى کند. من در همین فصل که تیمم خوب نتیجه نگرفته، ۹ گل زده و ۱۱ پاس گل داده ام و نفر ششم جدول مؤثرترین بازیکنان لیگ برتر هستم. اتفاقا ۸ گل را در زمان حضور باقرى نیا زدم که اکثر آنها روى حرکات فردى و شوتهاى از راه دور مقابل پرسپولیس، سایپا، راه آهن، استیل آذین، پیکان و.... به ثمر رسید.اما بعضى ها که در آن روزها جلوى من دست به سینه مى ایستادند و با همین گلها معروف شدند، حالا قیافه طلبکار به خودشان گرفته اند! متاسفانه باید بگویم برخى افراد که نمى توانم اسم آنها را بگویم، پیغام مى فرستند که حرف بزنى، برایت مشکل درست مى کنیم و نمى گذاریم در ایران فوتبال بازى کنى. این افراد عنوان میکنند که با سردبیران و خبرنگاران چند روزنامه ورزشى رابطه دارند و اگر علیه آنها مصاحبه کنم، روزگارم را در روزنامه ها سیاه خواهند کرد... حتى چند روز پیش، یکى، دوبار این کار را انجام دادند تا به قول خودشان از من زهرچشم بگیرند! وقتى آبدارچى سابق یک تیم اهوازى که ۳ کلاس درس نخوانده، به یک باره از راه زد وبند با یک مربى، صاحب چندین خانه وثروت کلان میشود، باید هم سینه سپر کرده و میلاد میداودى را چنین تهدید کنند. من هم تصمیمم را گرفته ام و در خاتمه لیگ برتر، در یک برنامه زنده تلویزیونى تمام مسائل را خواهم گفت تا مشخص شود چه کسانى به فوتبال خوزستان خیانت کرده اند. البته کاملا مطمئنم که برایم مشکل درست مى کنند اما حتى به قیمت رفتنم از لیگ ایران، حرفهایم را خواهم زد واین فوتبال به قول خودشان ناپاک را براى مدعیان پاک بودن مى گذارم!