زکیپور درباره برد تیمش مقابل نساجی و شهرآورد 85 حرف زد.
*حرکت تکنیکی میزنی؟
یک سال بود میخواستم این حرکت را در زمین فوتبال اجرا کنم ولی فرصتش پیش نمیآمد.
* صبر کردی تا به تیم مازندرانی برسی؟ مگر خودت مازندرانی نیستی؟
اصلاً این حرکت ربطی به حریف نداشت. تا آن شب فرصتش را پیدا نکرده بودم
ولی در آن صحنه بازیکن روبهروییام طوری مقابلم قرار گرفت که حس کردم
میتوانم حرکت را بزنم و شکر خدا خوب هم زدم ولی مرا زد...
*...یعنی توقع داشتی خطا نکند؟
نمیدانم ولی بد جایی قرار داشتم. شاید اگر فضا بیشتر بود راحتتر کار میکردم. با این همه خودم راضی بودم.
* چرا این کار را کردی؟
خب من در تمرین دائم از این حرکات میکنم و بچههای تیم هم میگویند در بازیهای رسمی از این کارها بکن.
* متوجه شدی فردوسیپور هم از این حرکتت تعجب کرد؟
فیلم آن صحنه را دیدم. فکر کنم در فوتبال ایران خیلی کم از این اتفاقات
میافتد و برای همین باعث شد همه تعجب کنند. اتفاقاً فکر میکنم
فوتبالیستها باید بیشتر از این حرکات بزنند تا جذابیتهای فوتبال بیشتر
شود.
* بازی چطور بود؟
تنها چیزی که از این بازی یادم میآید خطاهایی است که روی من انجام
میدادند. من هم که در بازی دوستانهمان با نساجی بیهوش شده بودم با این
کابوس بازی میکردم. در یک صحنه ضربه محکمی به قفسه سینهام خورد که
نمیتوانستم نفس بکشم و یک صحنه هم با لگد به عضله دوقلوی پایم ضربه خورد
که پیش خودم فکر کردم دیگر شهرآورد را از دست دادهام.
* بازی سنگینی بود؟
کلاً بازی روبهروی تیمهای مازندارنی سنگین است. همه بچههایشان محکم
بازی میکردند و ما هم سابقه بازی دوستانه با آنها را داشتیم. البته برای
همه دقایق بازی برنامهریزی کرده بودیم که در نهایت هم برنده شدیم. فکر
میکنم بازی خیلی خوبی انجام دادیم و مستحق این برد بودیم. اگر بچهها
بیشتر دقت میکردند شاید بیشتر هم گل میزدیم.
* برای شهرآورد چه برنامهای دارید؟
بازی مهم و سختی است ولی تا روز بازی نمیتوان هیچ حرفی دربارهاش زد.
* خیلیها پیشبینی کردهاند استقلال بازنده شهرآورد 85 است؟
پارسال هم همین پیشبینیها را میکردند ولی در نهایت برعکس شد. باز هم از
الان نمیتوان درباره شهرآورد حرف زد. فقط امیدورام بتوانیم با یک نتیجه
خوب بازی را تمام کنیم چون حتماً نتیجه این بازی در ادامه کارمان تأثیر
مستقیم خواهد داشت.