هنوز هم که هنوز است مشخص نیست که افشین قطبى چگونه و توسط چه کس یا کسانى براى فوتبال ملى ایران انتخاب شد.مربى آزمون پس داده پرسپولیس، در زمانى که براى یافتن یک تیم در امارات روزگار مى گذراند، بناگاه سر از تیم ملى ایران درآورد، تا افتخارى بزرگ را در کارنامه مربیگرى اش به ثبت برساند.قطبى در نخستین سال حضورش در ایران و در پرسپولیس ، به لطف گل ثانیه هاى پایانى سپهر حیدرى به مقام قهرمانى لیگ فوتبال ایران دست یافت، عنوانى که در کسب آن تلاش نفراتى چون حبیب کاشانى و حمید استیلى اگر بیشتر از قطبى نبود، قطعاً کمتر از او هم نبوده است.بعد از قهرمانى پرسپولیس ، قطبى در شرایطى که مى توانست در فوتبال احساسى ایران با رفتن همیشگى اش به یک اسطوره تبدیل شود، بعد از قهرمانى از ایران رفت تا نامش براى مدتها ورد زبان علاقمندان به فوتبال در ایران شود اما سال بعد از آن و با اصرار مدیران وقت پرسپولیس افشین قطبى یکبار دیگر به پرسپولیس آمد اما این بار شرایط با گذشته فرق مى کرد.
این بار دیگر پرسپولیس حبیب کاشانى و حمید استیلى را نداشت و همین مساله هم باعث شد تا قطبى عیارش بیش از پیش مشخص شود.قطبى در شرایطى که با پرسپولیس وارد بحران تازه اى شده بود، همزمان با سفر تیم ملى به امارات در حالیکه همه نگاهها معطوف تیم على دایى شده بود، شبانه پرسپولیس را به قصد امارات ترک کرد تا بدینوسیله جدایى اش را از این تیم پر طرفدار اعلام کرده باشد.قطبى رفت و فوتبال ایران هم با توجه به عملکرد دوگانه اش مى رفت که براى همیشه او را فراموش کند اما در چنین شرایطى تیم ملى ایران با على دایى و در پیش چشمان یکصد هزار تماشاگر در ورزشگاه بزرگ آزادى به عربستان باخت تا همان هایى که مدعى بودند، دایى را در هر شرایطى تا پایان قراردادش حفظ خواهند کرد، شبانه حکم به برکنارى او بدهند.شکست ایران در مقابل عربستان ، راه رسیدن فوتبال ایران به جام جهانى ۲۰۱۰ آفریقاى جنوبى را تا حدود زیادى طولانى تر کرد، ضمن اینکه فدراسیون فوتبال ایران نیز مى خواست تا به هر شکل ممکن و در کمترین زمان نسبت به انتخاب جانشین على دایى اقدام کند.
محمد مایلى کهن گزینه بعدى مربیگرى تیم ملى بود. او توسط مدیران فدراسیون به عنوان سرمربى تیم ملى فوتبال ایران انتخاب شد اما هنوز کارش را با تیم ملى آغاز نکرده ، به خاطر شرایط حاکم بر آن روزهاى فوتبال، از کار برکنار شد، تا یک بار دیگر فوتبال ایران با یک دوره بحرانى دیگر مواجه شود. در آن روزها حرف از مربیان بزرگ بسیارى مى شد اما اینکه نام افشین قطبى چگونه از جمع کاندیداهاى مربیگرى تیم ملى بیرون آمد، این همان روال غلطى است که تا امروز هیچ کس پاسخى براى آن یافت نکرده است.افشین قطبى در شرایطى که بدون تیم در امارات روزگار مى گذراند ، با دیدن چنین شرایطى در فوتبال ایران در میان نا امیدى بسیار، تیرى را رها کرد و اعلام کرد که با توجه به شناختش از ۲ کره قول بردن ایران به جام جهانى را مى دهد و همین ادعا هم باعث شد تا مدیر وقت کمیته تیمهاى ملى و دیگر اعضاى فدراسیون حکم به سرمربیگرى او در تیم ملى را بدهند.
قطبى که اصلاً انتظار حضور ۳ باره اش را در ایران نداشت ناگهان ادعایش مورد موافقت قرار گرفت و بار دیگر به فوتبال ایران آمد تا بلکه بتواند ایران را با خود به جام جهانى ببرد ، که این اتفاق هرگز نیفتاد.بعد از آن دیدارها ، هنگامه بازیهاى مقدماتى جام ملتهاى آسیا پیش آمد و ایران درگروهى که قهرمانى اش از قبل هم مسجل به نظر مى رسید، ادامه بازیهایش را با قطبى از سر گرفت. تا بار دیگر قطبى با یک وعده دیگر در فوتبال ایران ماندنى شود.او در زمانهایى که شرایط حضورش متزلزل به نظر مى رسید، در فوتبال ایران ماند تا نتایجى را با تیم ملى ایران در بازیهاى مقدماتى جام ملتهاى آسیا به دست آورد که در فوتبال ایران، هر مربى دیگرى هم موفق به انجام آن بود اما حالا شرایط به طور کلى فرق کرده است و چنین به نظر مى رسد که همانطور که از پیش هم به دفعات اعلام شده بود، قطبى باید از فوتبال ایران برود و یک مربى بزرگتر از او سکان هدایت تیم ملى را به دست گیرد. کارى که چنین به نظر مى رسد تمام مقدماتش انجام شده و به زودى زود اتفاق خواهد افتاد.