کد خبر : ۸,۷۴۶
ششم اردیبهشت ماه سال 88 گل قهرمانی تیمش را در مشهد به ثمر رساند. همان روز تاریخی بود که فهمید میان هواداران آبی اسطوره شده است!

ششم اردیبهشت ماه سال 88 گل قهرمانی تیمش را در مشهد به ثمر رساند. همان روز تاریخی بود که فهمید میان هواداران آبی اسطوره شده است! خودش هم تصور نمی‌کرد در دقیقه 41 بازی وقتی توپ زیر پایش غلتید و در یک چشم بر هم زدن از زیر طاق دروازه پیام مشهد سر در آورد، به یادماندنی ترین گل زندگی‌اش را به ثمر رسانده باشد. شب رویایی‌ بود! نمی‌توانست چشم‌هایش را روی هم بگذارد. هر آن صحنه گل مقابل چشمهایش پدیدار می‌شد و بعد تکاپوی هوادارانی که روی سکو‌ها خودنمایی می‌کردند تا صدای خوشحالی‌شان را به همه جا برسانند! پیدا کردن بهترین خارجی سال 88 فوتبال ایران چندان سخت نیست. کافی است نگاهی به بازی‌های به یاد ماندنی جانواریو بیندازی تا از عمق وجود این احساس را درک کنی که بهترین خارجی فوتبال ایران مقابلت نشسته است. از مرز 30 سالگی می‌گذرد اما چهره‌اش هر روز جذاب تر به نظر می‌رسد. موهای مایل به قهوه‌ای‌اش و چشم‌های مایل به آبی‌اش توجه‌ات را جلب می‌کند. وقتی می‌خندد دندان‌های سفید و یکدستش در مقابل چشم‌هایت قرار می‌گیرد. باور نمی‌کنی از دیار برزیلی‌ها پا به فوتبال ایران گذاشته است. تصور می‌کنی لحظه‌ای مرز‌های جغرافیایی شکسته شده و بازیکنی اروپایی الاصل روی کاناپه روبرویت لم داده است. خیلی جالب است بدانی جانواریو اصالتا کجایی است اما مدام با خودم کلنجار می‌رفتم چه طور از او بپرسم چگونه مسیر زندگی‌اش به ایران افتاد. نزدیک شدن به روز‌های پایانی سال 88 بهانه‌ای شد تا سراغ فابیو برویم و با زبان فوتبال با ستاره برزیلی استقلال گفت‌وگو کنیم اما این مصاحبه از آنجا شکل متفاوت تری به خود گرفت که بحث به نوروز کشیده شد!
■ ■ ■
شما بر عکس خیلی از خارجی‌هایی که وارد فوتبال ایران شدند، خوش تیپ هستی!
■ ‌(می‌خندد) به نظر من همه آدم‌ها خوش تیپ هستند! شاید چون من دو رگه هستم این‌طور به نظر می‌آید. اجداد پدرم ایتالیایی هستند من هم شبیه آنها شده‌ام.
پس می‌توانی بگویی من هم ایتالیایی هستم درست است؟
■ ‌بله، می‌توانم بگویم ایتالیایی هستم چون رگ و ریشه‌ام به ایتالیایی‌ها می‌رسد. پدرم، پدربزرگم و پدران آنها.
سال 88 برای تو سال متفاوتی بود. گل قهرمانی را زدی و بعد در لیگ نهم نمایش بسیار خوبی داشتی. فکر می‌کنی بهترین خارجی لیگ چه کسی باشد؟
■‌ نمی‌دانم اگر شما می‌گویید من هستم پس حتما درست می‌گویید!
اگر می‌گفتیم ابراهیم توره بهترین خارجی لیگ است باز هم این حرف را می‌زدی؟
■‌ حتما می‌گفتم درست می‌گویید. شما از بیرون بهتر می‌بینید. پس می‌توانید بهتر تشخیص بدهید.
چکار کردی که همیشه در یک سطح قرار گرفتی؟ مسیر فابیو گو اینکه بالا و پایین ندارد، روی یک مدار حرکت می‌کنی. همیشه مثبت ، در خدمت تیم و خب، برای هواداران استقلال جذاب و دوست داشتنی؟
■‌ فکر می‌کنم برای هر کاری که می‌خواهی انجام بدهی باید تمرکز فکری داشته باشی. باید خوب به آن کاری که می‌خواهی بکنی فکر کنی. همه هوش و حواس من به فوتبال است؛ خوب تمرین کردن و بهترین کیفیت را در بازی داشتن. هر وقت تمرکزم بیشتر بود بهتر بازی کردم.
مثل همان شب رویایی که در ورزشگاه ثامن پشت سر گذاشتی. آن شوت خیلی فوق‌العاده بود. هر چند که تا پایان بازی هیچ کس تصور نمی‌کرد گل قهرمانی استقلال باشد.
■ ‌آن گل هدیه خدا بود چون من هم تا زمانی که بازی به پایان رسید، نمی‌دانستم گل قهرمانی را زدم. انگار خدا می‌خواست یک دفعه من را شگفت زده کند. برایم جالب بود چون آخر بازی تازه فهمیدم گل قهرمانی استقلال را به ثمر رساندم.
سال متفاوتی را پشت سر گذاشتی، درست است؟
■ ‌بله خیلی متفاوت بود. فکر می‌کنم سال 88 ایران را هرگز از یاد نبرم. سال 88 شما برای من هر روزش خاطره است.
پس نباید از پایان این سال چندان خوشحال باشی! روز‌های کوتاهی به پایان سال مانده. مثل برق و باد گذشت، درست است؟ چشم بر هم بزنی عید نوروز فرا می‌رسد... راستی چند عید را در ایران بودی؟
■ ‌(لحظه کوتاهی در فکر غوطه ور می‌شود) امسال، اولین سالی است که در ایران هستم و سال تحویل شما را می‌بینم. شنیدم مراسم جالبی دارید. سفره هفت سین شما را دیدم، فکر می‌کنم نشستن کنار سفره هفت سین ایرانی‌ها رویایی باشد.
مثل درخت کاج شما که برای عید کریسمس تزیین می‌کنید. اینها همگی سمبل است و ریشه در تاریخ کشور‌ها دارد.
■‌ بله ، برای شما سفره هفت سین سمبل است اما برای ما آن درخت کریسمس. ما سعی می‌کنیم با لباس‌های زرد و سفید که هر کدام نشانه خوبی‌ها است کنار هم بنشینیم. البته در برزیل اینگونه است. فکر می‌کنم فرهنگ ما و شما در بعضی چیز‌ها شبیه به یکدیگر است.
مثلا؟
■ ‌شما هم مثل ما خیلی میهمان نواز هستید. من این موضوع را در همه روز‌هایی که در کشورتان بودم درک کردم.
در ایران وقتی شمارش معکوس آغاز سال جدید شروع می‌شود حال و هوای همه تغییر می‌کند. شما هم شمارش معکوس دارید؟
■ ‌بله و همگی با هم شمارش معکوس را تکرار می‌کنیم. ما به خیابان‌ها می‌آییم. کنار دریا می‌رویم و مراسم آتشبازی به راه می‌اندازیم اما شما ترجیح می‌دهید در خانه باشید. البته هر دو برای یک هدف است. ما آنطور سال را تحویل می‌کنیم و شما اینطور. من هر دو را دوست دارم...
بهترین خاطره و بدترین خاطره سال 88 برای تو چه بود؟
■ ‌اگر بخواهم به ورزشی‌هایش اشاره کنم، قهرمانی با استقلال و حذف از جام حذفی اما اگر بخواهم از زندگی‌ام بگویم باید به بارداری خانمم اشاره کنم که به زودی پدر خواهم شد و البته بیماری پدرم که در این سال خیلی من را آزار داد.
شب سال تحویل، ایرانی‌ها غذایی طبخ می‌کنند که ریشه در تاریخ ایران دارد. ما خوراک مان سبزی پلو با ماهی است! شما هم از این کار‌ها انجام می‌دهید. یعنی غذای خاصی یا چیزی شبیه اینها؟
■‌ بله! در این یکی خیلی به هم شبیه هستیم اما غذای ما با شما متفاوت است. در برزیل مردم سوپ عدس می‌پزند و قبل از سال تحویل می‌خورند. سوپ عدس برای ما سمبل خیر و برکت است. البته غاز هم کباب می‌کنند اما سوپ عدس طرفداران بیشتری دارد.
اهل خانه تکانی هم هستید؟
■‌ نه مثل شما! اما دکوراسیون منزل را تغییر می‌دهیم. بعد تغییراتی با چراغ‌های رنگی که تا ششم ژانویه ادامه دارد.
می‌خواهم بیشتر درباره نوروز ما حرف بزنی. نوروز ایرانی‌ها را چطور معنی می‌کنی؟
■‌ نوروز در ایران به معنی تغییر طبیعت، تازگی‌ها و زیبایی است. وقتی در برزیل بودم هیچ ذهنیتی درباره نوروز ایرانی‌ها نداشتم اما وقتی اینجا آمدم با نوروز شما آشنا شدم. البته هیچ وقت لحظه سال تحویل اینجا نبودم که امسال تجربه خواهم کرد.
می‌دانم که لحظه سال تحویل ما یک حس دوگانه به تو دست می‌دهد چون تازه لحظه سال تحویل ژانویه را تجربه کردی اما می‌خواستم بدانم در این لحظه با شکوه چه احساسی داری. حس درونی‌ات را بگو؛ همان لحظه که سال عوض می‌شود.
■ ‌همه وجودم در انتظار تغییر است. احساس می‌کنم به یک باره همه چیز تغییر می‌کند. مثل آن لحظه که گل می‌زنم!
گل زدن چه ارتباطی با لحظه تحویل سال دارد؟
■‌ وقتی گل می‌زنی همه چیز در این لحظه تغییر می‌کند و به یکباره متحول می‌شوید. گل زدن هم برای من نوعی تحول است که البته آن را ابتدای سال تجربه کردم.
چگونه شد مسیر زندگی‌ات به ایران افتاد. ایالت پارانا، شهر فوزدو اکواسو کجا و اهواز کجا؟!
■‌ خب من هیچ وقت فکر نمی‌کردم مسیر زندگی‌ام به ایران بیفتد. 2 سال در پرتغال بازی کردم اما پس از آن پیشنهاد بازی درایران توسط مدیر برنامه‌هایم به من رسید. بعد تحقیق کردم و دیدم که می‌شود درایران به زندگی حرفه‌ای ادامه داد.
لحظه سال تحویل چه دعایی برای استقلال و هوادارانش می‌کنی؟
■ ‌من بعد از دوسال زندگی با استقلال خودم را بخشی از هواداران این تیم می‌دانم. لحظه سال تحویل هم خودم را جزیی از شادی و تحول شما می‌دانم. با همه وجود دعا می‌کنم آسمان استقلال در سال 89 آبی باشد. آبی تر از همیشه...
این حرف پایانی تو بود؟
■ ‌بله ! از شما هم ممنونم...

۲۷ اسفند ۱۳۸۸ ۱۰:۵۱

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید