ابهام در لیست خروجِ استقلال !/ زنگ ها برای که به صدا در می آیند ؟!

برداشت اول :

منصوریان بعد از سالها انتظار و چشم براهی حالا به آرزویش رسیده وآن چیزی نیست جز هدایت تیم محبوب دوران کودکی و نوجوانی و بزرگسالی اش ، تیمی که در آن بازی کرده و از کنار آن نام و نشان گرفته و حالا با دانش و تلاش مضاعف برگشته تا این بار او از نام و نشان و اعتبارش برای تیم مورد علاقه اش خرج کند و در این مسیر هم بگفته خودش با کسی شوخی ندارد و هدفش برایش ارزش و اهمیت بسیاری دارد تا حدی که اول فصل گفت که هر کسی را که در این مسیر بخواهد سنگ اندازی کند و مانع موفقیتش شود به هواداران معرفی خواهد کرد و اجازه نخواهد داد کسی او را از مسیر موفقیت منحرف سازد.

برداشت دوم :

نیم فصل اول آغازی بود برای پایان ، پایانی که هنوز کسی نمی داند چگونه خواهد بود ؟ چیزی شبیه فیلم های هندی با صحنه های قهر و آشتی و پایانی خوش یا خیلی دردناک و تلخ که البته هرچه باشد تا شروع نیم فصل دوم مشخص خواهد شد و هواداران خواهند فهمید که بالاخره چه اتفاقاتی در استقلال خواهد افتاد و نتیجه این همه کشمکش و حاشیه چه خواهد بود ؟ حالا همه منتظر جلسه های پیاپی در باشگاه هستند ، جلساتی که هر کدامش به تنهایی کافی است تا تن هوادار را بلرزاند! و خلاصه اینکه استرس این روزهای هواداران استقلال را هیچ کسی جز خودشان نمی داند و نمی فهمد .

برداشت سوم :

لیست خروجی استقلال همین روزها معلوم می شود ، اصلا شاید همین حالا که این مطلب را میخوانید این لیست منتشر شده باشد و بالاخره معلوم شود منصوریان برای نیم فصل دوم چه افکار و چه اهدافی در سر دارد . نتیجه هرچه که باشد مهم موفقیت استقلال است و بس ! چرا که برای هوادار موفقیت استقلال از نامها بیشتر اهمیت دارد اما خوب بالاخره دلبستگی هواداران به بازیکنان را هم باید درک کرد و نباید بسادگی از آن گذشت ، از طرفی مربی هم حق دارد خودش بازیکنانش را انتخاب کند تا فرداروز نگوید دست من بسته بود و اجازه انتخاب نداشتم و اگر فلان بازیکن نبود تیم موفق میشد و از این حرفهایی که معمولاً با عنوان بهانه از آنها یاد می شود. پس چه بهتر که دست مربی باز باشد تا هم با فراغ بال و رضایت خاطر در تیم کار کند و هم بهانه ای برای ادامه کار نداشته باشد .

برداشت آخر :

زنگ ها برای که به صدا در میآیند ؟ شاید اگر قبلاً کسی این سوال را مطرح میکرد یکراست سراغ ارنست همینگوی می رفتم و کتابی با همین عنوان که ترجمه اش از استاد مهدی غبرایی است اما حالا فقط پاسخ این سوال را باید از علی منصوریان پرسید آنهم وقتی از جلسه پایانی اش با هیات مدیره و مدیرعامل بیرون می آید ! کسی چه میداند ؟!