بیرانوند
حالا صاحب رکوردی شده که دستانش سهم زیادی در این رکورد ندارند! دست کیروش بیشتر در
کار است. انتقاد از تیم ملی خیلی سخت است. به خصوص اینکه در دو بازی آخر دیگر خبری
از شانس و لطف داور نبود. انتقاد از تیم ملی به نوعی یک جرم نانوشته است در شرایطی
که ذخیره یک تیم باشگاهی مثل ماه در لباس سفید ایران می درخشد. تیم ملی مسحور کننده
است. آنقدر قرص و محکم است که اگر کیروش امروز دستور تعطیلی چند ماهه لیگ را هم صادر
کند بتوان از این حکم دفاع کرد! تیم ملی ایران آنچنان آسیا را زمین گیر کرده که دیگر
عدم قهرمانی نیم قرنی این تیم به چشم نمی آید و فیفا شستی آسانسورش را میزند و ایران
را در رنکینگ جهانی بالا و بالاتر می برد. شاید آنها که تا دیروز برای بازی با ایران
اکراه داشتند خودشان پا پیش بگذارند و جلو بیایند و درخواست بازی دوستانه با تیم مقتدر
ایران با پرداخت همه هزینه ها را داشته باشند! حق مسلم ماست. حالا دیگر کیروش از بازی
با تیمهای بزرگ دنیا حذر نمی کند. ما شیلی را زمین گیر کرده ایم. باخت به بوسنی و عراق
شاید از اتفاقات بد فوتبال برای ما بود. از باختهای معدود هرچند با وزن بالا.
کیروش
هنوز مجوز صعود به جام جهانی را کسب نکرده اما فاتح دلها شده است. حتی قرمزها باخت
به قشقایی و انتساب این باخت به کیروش را فراموش کرده اند. استقلالی ها هم انگار فقط
یک سهمیه در تیم ملی دارند و آن کسی نیست جز علی منصوریان رفیق و حامی کیروش که نه
تنها از تعطیلات تیم ملی دلخور نبوده که اتفاقا از این فرصت استفاده کرده و تیمش را
به "فرشینگ" لازم رسانده است! تیم ملی آنقدر خوب است. آنقدر دشمن ترسان است
که حتی این رفیق امتحان پس داده کیروش ، علیرضا منصوریان و نقش اش در این موفقیت از
چشم همه پنهان مانده است.
رجوع
میکنیم به فصل پیش. سر نخواستن سید جلال دعوا شد. خیلی ها فکر کردند بازیکنی که از
لیگ تنبل عربی برگشته دیگر حال و حوصله ندارد. برانکو او را پس زد و بنگر را ترجیح
داد. منصوریان برای سید جلال کارت دعوت فرستاد. سید جلال هر روز در تمرینات و بازی
های نفت آماده تر شد. در آن بازی معروف پرسپولیس و نفت تهران با هر ضربه سری که از
صخره های دفاعی نفت میزد برانکو یک آه میکشید. اما با وجود از دست دادن جام و علم به
اینکه پرسپولیس به خاطر ضعف یکی دو مدافع و گلرش از رسیدن به قهرمانی محروم شده باز
هم برانکو دلش به سمت جلال نرفت که نرفت تا اینکه توصیه پشت توصیه آرام آرام او را
نرم کرد تا انعطاف بی نظیر این فصل برانکو در کنار ماجراهای طارمی و رضاییان به عنوان
"فصل انعطاف های شیرین" در تاریخ ثبت شود. وقتی هوداران پرسپولیس جدایی بنگر
و جذب سید جلال را اشتباه بزرگ برانکو قلمداد کردند انگار فقط خود سید جلال می دانست
که به زودی همه را به یک هیس بزرگ دعوت خواهد کرد. هر کس هم که به روی خود نیاورَد،
سید جلال میداند که بر او چه گذشت و چگونه از نفت به اوج برگشت.
حال
نوبت بیرانوند است. دو سال شاگرد منصوریان بود. در مقطعی راه را کج رفت. چند بازی نیمکت
نشین شد. اما در نهایت به ترکیب نفت برگشت. خوب برگشت. با آمادگی کامل و انگیزه ای
دو چندان. در اوج بی پولی نفت چه کسی این آمادگی و انگیزه را نزد بیرانوند حفظ کرد؟
نقش علیرضا منصوریان در این هیبت بیرانوند و این خروجهای بلند پروازانه اش چیست؟
وحید
امیری؛ چه رقابتی بین کیروش و منصوریان برای حفظ آمادگی امیری ایجاد شد. امیری در تیم
ملی آماده تر از نفت بود و در نفت آماده تر از تیم ملی. در آن بازی عجیب پرسپولیس و
نفت، منصوریان ابزارش را برای یکی از مهمترین روزهای مربیگری اش انتخاب کرده بود. وحید
امیری قرار بود ضربه نهایی را بزند که زد. جای خالی رامین رضاییان را فقط یک منصوریان
شطرنجباز خوب میفهمید و یک امیری. وحید امیری ندای قلبش را از سرزمین سرخ فوتبال شنید
اما قلب او شهادت میدهد که در این دو سال طلایی اش در تمرینات علیرضا منصوریان به کجاها
که نرسید. از نفت بی پول تا قرارداد بالای یک میلیارد و نیم با پرسپولیس، تا ترکیب
ثابت تیم ملی
مرتضی
پور علی گنجی؛ کیروش بر اساس مهره های موجود مجبور بود تغییراتی در پست پورعلی گنجی
ایجاد کند. این نیاز به همکاری منصوریان داشت. یار باوقای کیروش پورعلی گنجی را یک
خط عقب تر آورد و این جابجایی اتفاقا نتیجه مثبتی هم برای نفت به همراه داشت. چه کسی
میتواند نقش شاگرد سابق منصوریان را در این انسجام خطی دفاعی تیم ملی کتمان کند؟
علیرضا
منصوریان پیشنهاد کذایی انگلیسی ها را پیش می کشد. میگویند میخواهد خودش را تبلیغ کند.
انگار منصوریان هم در تعارفات خود با استاد کارلوس فراموش کرده است که برگ برنده های
او در لیگ جزیره پهن نیستند. ابزار تبلیغاتی منصوریان حالا عصای دست کیروش محسوب می
شود. حتما آن کس که از کیروش فوتبال بلد و رقم زننده سرنوشت ما یک اسطوره ساخته در
گوشه ذهنش یک علیرضا منصوریان را کنار گذاشته است حتی اگر نخواهد آن را جار بزند. مردی
که با وجود همه انتقاداتی که این روزها متوجه اوست تمریناتش کمترین خاصیتی که داشته
این بوده که بستری مهیا کرده تا این سه مهره
خوب را تحویل تیم ملی بدهد.که به برانکو ثابت کند سید جلال ، جلالی دارد برای خود!
بیرانوند از انتخاب کروات برانکو خیلی خیلی خیلی بهتر است! یک تیم آماده را با وجود ریزش پنجاه درصدی و شاید
بیشتر تحویل علی دایی بدهد و حتی خودش برای استقلالش یک قربانی را غربال کند که حالا
یکی از امیدهای اصلی او در خط حمله است.