عادل فردوسیپور مجری استثنایی سیما در نبرد لفظی و استدلالی در برابر شریفی (رییسکمیته داوران فدراسیون فوتبال) نه فقط کمآورد، بلکه برای اولین بار در تاریخ دهساله این برنامه، کاملاً مچاله شد.
در این برنامه که به موضوع عملکرد کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال اختصاص داشت، عادلفردوسیپور همه هنر و توانش در لفاظی و هوچیگری و مغالطه را بکار بست اما حریف استدلال محکم و مبتنی بر مقررات شریفی نشد.
دست آخر هم برای اینکه باخت فاحش خود را توجیه کند، حریف را به مغالطه و لفاظی متهم کرد، حال آنکه آنچه باعث پیروزی بلامنازع شریفی شد، نه قدرت بیان وی، بلکه تسلط وی بر قانون و مقررات و بیان براساس منطق و استدلال بود.
در واقع تیغ برنده و نقطه قوت همیشگی فردوسیپور یعنی لفاظی و مچگیری، برایش کارساز و کارآمد نبود چرا که حریفش در لفاظی کم نمیآورد و اعتماد بهنفساش بیشتر از آن بود که مچش خوابانده شود. در عوض آقای شریفی نقطه قوتی داشت که نقطه ضعف فردوسیپور بود یعنی تسلط بر علم حقوق و قوانین و مقررات انضباطی فوتبال. در اینکه برنامه90، جذابترین و پربینندهترین برنامه سیماست کسی تردید ندارد. همچنین تسلط، قدرت بیان و تیزهوشی آقای فردوسیپور هم غیر قابل انکار است.
جذابیتهای بصری، نوآوریهای استثنایی 90، استفاده بجا از چاشنیهای با مزه و مناسب بصری ـ کلامی و بکارگیری هوشمندانه ابزارهای تعاملی (مانند مسابقه پیامک و تصویر ارسالی بینندگان)، موفقیتی رویایی نصیب این برنامه تلویزیونی کرده است.
با این حال، تهیه کننده مجری دوست داشتی 90 و مدیران محترم مربوط در شبکه 3 و معاونت سیما یک نکته را نباید فراموش کنند که جایگاه و هدف یک برنامه تلویزیونی، بر خلاف آنچه نود اخیراً بسوی آن رفته، «قضاوت» نیست.
آقای فردوسیپور مکرراً در طول برنامههای اخیر میگویند: «من قانع نشدم» جملهای که علاوه بر رگههای غرور و تکبر بیجا، مناسب جایگاه مجری یک برنامه تلویزیونی نیست. آقای فردوسیپور اخیراً به اشتباه هدف خود را «شکستدادن» طرف مصاحبهاش قرار داده و برای غلبه بر حریفانش، انواع تصاویر و بریده جراید قدیمی و جدید را ردیف میکند. این کار خوب، بلکه عالی است اما اگر با هدف «شکست دادن» مصاحبه شونده انجام شود، حتماً برای یک برنامه تلویزیونی، اشتباه است و نتیجه آن میشود که مانند برنامه دیشب یک نفر با چپ قویتر از نظر تخصص و استدلال میآید و مجری محبوب برنامه را له میکند. البته آقای شریفی اخلاقی رفتار کرد و قصد له کردن عادل را نداشت اما فردوسیپور با وجود دستخالیاش از استدلال و تخصص، مدام حمله میکرد و هر بار شکست می خورد.
تهیهکننده محترم و محبوب 90 و مدیران مربوطهاش باید بدانند که وظیفه و هنر مجری برنامه 90، درست و به جا و منطقی سوال کردن است. کاری که آقای فردوسیپور در آن استاد است. تبدیل برنامه نود به دادگاهی که در آن مجری برنامه هم دادستان است، هم قاضی، ضربهای سخت به این برنامه محبوب جذاب وارد میکند.
بعید است آقای فردوسیپور حداقل مانند گذشته، مقام قضاوت را به بینندگان بسپارد و خود به ردای دادستانی بسنده کند و هنر خوب سوال کردنش را بکار گیرد نه هنر قضاوت کردنش را. ضمناً در سوال کردن هم هدف را شفافسازی و ابهام زدایی قرار دهد نه مچگیری و محکوم کردن حریف.
نکته پایانی درباره 90 اینکه اخیراً چاشنی حاشیهسازی و اغراق و هوچیگری در این برنامه محبوب زیاد شده است. کارشناس فوتبال، حاشیهسازی و بزرگنمایی حاشیهها را برای فوتبال و تیمها سم کشنده میدانند. حاشیه پردازی برای یک کار رسانهای البته سم نیست، بلکه برعکس باعث جذب بیشتر مخاطب میشود اما افراط در هوچیگری و بزرگنمایی حاشیهها نه زیبنده متانت رسانهملی است و نه برای فرهنگ عمومی ما مفید است.
برنامه 90 آنقدر جذاب و پربیننده هست که برای جذب بیننده بیشتر نه نیازی به محکمهسازی دارد و نه حاشیهسازی.