پس از آن مهلت ٣ ماهه، باید مدیر اصلی و مسوول واقعی با رای هیاتمدیره یا
حتی به صورت انتصابی انتخاب شود. حالا با این توضیح نگاهی به شرایط دو
باشگاه مردمی پایتخت بیندازید. وقتی پروژه واگذاری سرخابیها کلید خورد،
پرسپولیس و استقلال که نتوانستند در خصوصیسازی شانسی برای فروش سهام
خودشان داشتهباشند دوباره به وزارت ورزش برگشت داده شدند. این موضوع طبق
قانون به این معنا بود که هردو باشگاه باید از بودجه دولتی ارتزاق کنند و
با این وجود، یک نهاد دولتی و در بهترین شرایط، نیمهدولتی به حساب
میآیند. پس به عبارتی ساده قوانین شرکتهای دولتی و نهادهای نیمه دولتی در
مورد این باشگاهها باید به مرحله اجرا برسد. درست است که قانون به صراحت
چنین چیزی میگوید. اما در کمال تعجب شاهد این مساله هستیم که مسوولان
مدتهاست که نتوانستهاند مدیرعامل سرخابیها را انتخاب کنند.
مدیرعامل
پرسپولیس یا استقلال توسط مردم انتخاب نمیشوند. آنها توسط هیاتمدیرهای
انتخاب میشوند که به دلیل دولتی بودن عملا پاسخگو نیستند و تجربه هم نشان
داده که معمولا اختیاری از خودشان ندارند و دستورات مقامات بالا دستی را
اجرا میکنند. از آنجایی هم که ساختار این دو باشگاه در تمام سالهای گذشته
دولتی بوده، تغییرات پیاپی ضربات جبرانناپذیری به ساختار و تشکیلات این
دو باشگاه زده است. وجود مشکلات مختلف به خاطر نداشتن ثبات مدیریتی نقدی
بوده که اکثر کارشناسان در سالهای گذشته درباره سرخابیها روی آن اتفاق
نظر داشتهاند چراکه مرور اتفاقات سالهای گذشته به خوبی نشان میدهد که تا
یک مسوول دولت تغییر میکند، بلافاصله همه ارکان مدیریتی این دو باشگاه را
هم تغییر میدهد. تغییر ١١ مدیرعامل پرسپولیس در چند سال گذشته خود گواهی
بر این ماجرا است.
در چنین شرایطی محمود گودرزی و همکارانش توانستهاند
حداقل در یک سال گذشته با سرپرستی طاهری و افشارزاده تا حدود بسیار زیادی
به مدیریت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس ثبات بدهند. نتیجه این ثبات هم
قدرت گرفتن این دو تیم بزرگ و مردمی در فوتبال ایران است که باعث آشتی مردم
با فوتبال شده است. اما باز هم سوالی که ذهن اهالی فوتبال را به خود مشغول
کرده این است که چرا مسوولان وزارت ورزش برای پرسپولیس و استقلال مدیرعامل
انتخاب نمیکنند؟
نصرالله سجادی، معاون ورزش قهرمانی وزارت
ورزش در کنفرانس خبری هفته گذشتهاش رسما تاکید کرد که به هیاتمدیره
سرخابیها تذکر دادهاند تا هرچه سریعتر مدیرعامل را انتخاب و معرفی
کنند. سجادی در شرایطی این صحبتها را مطرح کرد که وزیر ورزش به عنوان
مثال چندی پیش درباره انتخاب مدیرعامل پرسپولیس تاکید کرده بود که مسوولان
این باشگاه خودشان تمایل دارند که با اداره باشگاه به همین شکل سرپرستی
انجام شود. با این حال وقتی سجادی در مقام معاون بالاترین نهاد ورزشی کشور
آن صحبتها را مطرح کرد، حمیدرضا گرشاسبی معاون حوزه وزارتی باز هم صحبتی
را مطرح کرد که با آنچه سجادی گفته بود تفاوت داشت. حمیدرضا گرشاسبی، عضو
هیاتمدیره پرسپولیس و مدیرکل حوزه وزارتی در این باره گفت: «با توجه به
اینکه هنوز این ٢ باشگاه از نظر قانونی زیرنظر وزارت اقتصاد و دارایی
فعالیت میکنند و انتقال آنها به وزارت ورزش انجام نشده، فعلا نمیتوانیم
مدیرعامل انتخاب کنیم. تمام نامهنگاریها انجام شده و امیدواریم هرچه
زودتر نامه انتقال برسد تا منع قانونی برای انتخاب مدیرعامل برای این ٢
باشگاه وجود نداشته باشد.» البته این تناقضها به همین جا ختم نمیشود.
گرشاسبی که علاوه بر مسوولیت در وزارت ورزش در هیاتمدیره پرسپولیس هم
مسوولیت دارد، در شرایطی این صحبتها را مطرح کرد که جعفر کاشانی، رییس
هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفته است: «هر
چیزی در زمان خودش انجام خواهد شد و مدیرعامل هم به زودی انتخاب میشود»
آنچه
مشخص است قانون در هر جایی حرف و اول و آخر را میزند. قانون صراحتا
میگوید که مسوولان هرچه سریعتر باید برای استقلال و پرسپولیس مدیرعامل
انتخاب کنند. اما نکته قابل تاملی که این روزها ذهن اهالی فوتبال را به خود
مشغول کرده تناقض در همین صحبتهایی است که انجام میشود. چطور میشود
معاون ورزش قهرمانی، معاون حوزه وزارتی، رییس و عضو هیاتمدیره پرسپولیس
درباره موضوع انتخاب مدیرعامل حرفهای متفاوتی بزنند. اگر سجادی و وزارت
ورزش واقعا به سرخابیها برای انتخاب مدیرعامل تذکر دادهاند و انجام این
کار از اولویتهای وزارت ورزش است، چرا صحبتهای گرشاسبی و کاشانی به
عنوان دو عضو هیاتمدیره پرسپولیس با هم تفاوت دارد؟ ضمنا اگر حرف گرشاسبی
درباره موضوع عدم واگذاری سرخابیها از وزارت اقتصاد به وزارت ورزش درست
باشد، طبیعتا این دو باشگاه نمیتوانند مدیرعامل انتخاب کنند. اما اگر
واقعا چنین موردی وجود دارد پس چرا نصرالله سجادی از تذکر به هیاتمدیره
برای انتخاب مدیرعامل صحبت کرده است؟
بهرام افشارزاده و علی
اکبر طاهری این روزها با قدرت اداره باشگاههای بزرگ فوتبال ایران را بر
عهده دارند. هیچ کدام ازآنها هم اصلا تمایلی به قطع همکاری با استقلال و
پرسپولیس ندارند و میخواهند به کار خودشان ادامه بدهند. نکته قابل تامل
دیگر این است که هر دو سرپرست استقلال و پرسپولیس در حال حاضر بازنشسته
هستند و همین مساله باعث شده که وزارت ورزش نتواند آنها را به عنوان مدیران
عامل دو باشگاه انتخاب و معرفی کند. چرا که حضور آنها به عنوان مدیرعامل
منع قانونی دارد. برای نوشتن از تناقضهای مدیریتی در دو باشگاه استقلال و
پرسپولیس مثالهای دیگری هم میتوان زد. در حال حاضر با توجه به مصاحبه
رسمی حمیدرضا گرشاسبی، معاون وزیر ورزش با توجه به عدم عودت نامههای
واگذاری این دو تیم به وزارت اقتصاد و دارایی عملا وزیر ورزش رییس مجمع این
دو باشگاه نیست و به این ترتیب نه تنها حکم سرپرستی افشارزاده و طاهری،
تمدید این سرپرستیها بلکه خود انتخاب اعضای جدید هیاتمدیره هم قانونی
نیستند و این وزیر اقتصاد و دارایی است که طبق قانون باید هیاتمدیره و
مدیرعامل معرفی کند. طبق ادعای معاون وزارتی وزارت ورزش اگر به دلیل عدم
عودت این دو باشگاه به وزارت ورزش، این دو نمیتوانند مدیر داشته باشند،
چطور میتوانند با همین قانون عضو جدید هیاتمدیره داشته باشند یا حکم
سرپرستی تمدید کنند؟
شواهد و قرائن به خوبی نشان میدهد که
مدیران وزارت ورزش جدا از حرفهایی که میزنند در عمل هیچ تمایلی به انتخاب
مدیرعامل برای پرسپولیس و استقلال ندارند. در شرایطی که آنها به صورت رسمی
باید قوانین را اجرایی کنند.
تمام اهالی فوتبال ایران و کارشناسان این
واقعیت را قبول دارند که انتخاب مدیرعامل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس
اصلا نباید کار سختی برای وزارت ورزش باشد. اما تاخیر در انجام این کار و
از طرفی تناقض در صحبتهایی که مسوولان پیرامون این مساله انجام میدهند،
عملا باعث شده عملکرد وزارت ورزش و جوانان زیر سوال برود. در واقع مدل
سیاست وزارت ورزش برای اداره دو باشگاه پرسپولیس و استقلال و بسیاری از
فدراسیونهای ورزشی با سرپرست، درست چیزی شبیه به سیاستهای وزارت ورزش
محمد عباسی در دولت قبل است و همیشه باعث شده حواشی و مشکلات بسیار زیادی
بر سر راه مسوولان به خاطر این داستان سرپرستیها به وجود بیاید.
در حال
حاضر برخی رسانهها خبر دادهاند که به زودی قرار است مدیرعامل استقلال و
پرسپولیس انتخاب شوند. به هر صورت طبق قوانین وقتی مدیرعامل در شرکتی
انتخاب میشود هیاتمدیره، تمام یا بخشی از اختیارات خود را به او تفویض
میکند و این موضوع شامل حال همه شرکتهای تجاری میشود. در شرایط فعلی هم
از نظر قانونی قابل قبول نیست که هیاتمدیره به سرپرست باشگاه تفویض اختیار
کند و به همین دلیل برای اینکه مشکلی پیش نیاید، باید هرچه سریعتر مدیران
عامل استقلال و پرسپولیس انتخاب شوند. پس از انتخاب مدیرعامل، آن فرد
قانونا به ثبت شرکتها معرفی میشود و در آنجا صاحبان امضا و افرادی که
میتوانند اوارق تعهدآور و اسناد مالی را امضا کنند مشخص میشوند و بدین
صورت در آینده مشکلی برای دست اندرکاران باشگاه در هنگام عقد قراردادها و
باز کردن حساب بانکی در بانکها به وجود نمیآید. به همین دلیل بهترین و
دقیقترین کار این است که در نخستین فرصت اعضای هیاتمدیره فرد واجدالشرایط
رابه عنوان مدیرعامل انتخاب کنند تا این حرف و حدیثها به پایان برسد.
لیگ
برتر چهارم مرداد ماه آغاز میشود. اگر قرار است واقعا وزارت ورزش برای
این دو باشگاه مدیرعامل انتخاب کند، چرا این کار را چند ماه قبل انجام
نداد؟ چرا تعیین تکلیف برای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از اواخر فصل قبل
در دستور کار وزارت ورزش قرار نگرفت تا مدیرعامل و هیاتمدیره جدید اقدام
به بستن تیم برای حضور در فصل جدید لیگ برتر کنند؟ اصرار وزارت ورزش برای
اداره این دو باشگاه در عمل با سرپرست چه بود که انتخاب مدیرعامل آنقدر به
تاخیر افتاد؟ اینها سوالات دیگری است که اهالی فوتبال ایران بدشان نمیآیند
پاسخهای قانعکنندهای درباره آن پیدا کنند. چرا که برای آنها سوال است
که چطور برای دو باشگاه بزرگ فوتبال حرفهای ایران، قرار است حالا مدیرعامل
انتخاب شود! این روزها از نامهای مختلفی هم به عنوان مدیرعامل بعدی
استقلال و پرسپولیس در محافل ورزشی نام برده میشود. اما باید صبر کرد و
دید که بالاخره وزارت ورزش و اعضای هیاتمدیره روی کدام نام برای انتخاب
مدیرعامل به تفاهم میرسند. البته اگر واقعا قرار باشد که مدیرعامل انتخاب
کنند.