شاید یکی از این کلمات، کلید واژههای مرتبط با مدیرعامل هجومی استقلال باشند. اسم واعظ را میشنوید یا جایی با آن روبهرو میشوید یا درگیری رسانهای و ایراد گرفتن از زمین و زمان میافتید.
حاجآقا که پیشبینی میشد پس از بازگشت از خانه خدا رفتاری مهربانانهتر با اتفاقات پیرامونش داشته باشد نه تنها نسبت به قبل از ایستادن برابر کعبه مقدس تغییری نکرده بلکه به راحتی خوردن یک لیوان آب اتهاماتی برای این و آن ردیف میکند و به بندگان خدا نسبت میدهد. خیابانی و فردوسیپور آخرین مصداقهای بارز این رفتارهای واعظ هستند هر چند که ایشان یدطولایی هم در نسبت دادن اتهام به متهمان گمنام و بدون نام دارد و تمام افرادی که حوالی دست او فعالیت کردهاند، از این کنشها بینصیب نماندهاند. واعظ بدون اشاره به فردی خاص از چنبره زنندگان به ثروت میلیاردی در باشگاه استقلال خبر میدهد، جایی که پای فتحا...زادهها، اولیاییها، قریبها، نجفنژادها، پورحیدریها و امثال این چهرهها به میان کشیده میشود. به راستی این همه اتهام نسبت به اطرافیان در محاکم قضایی قابل اثبات است یا صرفا یک بانک کلامی برای عقب راندن منتقدان به حساب میآید. با این مقدمه تاسفبار پارهای از درگیریهای «حاج امیررضا واعظآشتیانی» که هنوز چمدان سفر حجاش را کامل باز نکرده، مرور میکنیم و اگر موردی از قلم افتاده به درگیری خودمان ببخشید!
درگیری با رسانهها
فاز اول درگیریهای واعظ با رسانهها بود. آنجا که او از فضای بیحاشیه رکابزنان وارد گود فوتبال شد و به یکباره برابر 10-12 روزنامه ورزشی و دهها خبرنگار حوزه استقلال و منتقد دست به قلم و صدها کارشناس اهل فن و صدها پیشکسوت استقلال قرار گرفت. واعظ در آن مقطع نشان داد تاب چنین فضایی را ندارد و شروع کرد به لقب دادن به شیاطین دروغنویس... مقاله روی مقاله و یادداشت روی یادداشت در تنها سایت رسمی باشگاه منتشر کرد و پیغام و پسغامهای مختلف از مجاری گوناگون در همان فضای رعب برای خبرنگاران و مدیران رسانهای فرستاده شد. بیانیههای معروف واعظ از همین جا شروع شد و در نهایت هم پس از قهرمانی استقلال عید نیمه شعبان را بهانهای برای دست برداشتن از این شکایتها تشخیص داد. البته او به نوعی سرش را به درگیریهای دیگر گرم کرد و حتی در حاشیه یکی از کنفرانسهای خبری هم درگیری لفظی شدیدی با سردبیر ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان پیدا کرد و شاهدان از ردوبدل شدن جملات درشت خبر میدهند. واعظ البته در همان ابتدا به روزنامه مدیرعامل قبلی استقلال هم گیر داد تا پس از مدتی کوتاه، آدرس جدید سایت رسمی باشگاه را هم تغییر دهد.
درگیری با فتحا...زاده
از نخستین درگیریهای واعظ، حمله به نفر قبلی بود که به محض مستقر شدن روی صندلی ریاست باشگاه صورت گرفت. او به شدت به مدیران پیشین استقلال و باشگاه بینظم و انضباط آنها، ایراد گرفت. اولین حضور او در برنامه نود نیز با تاخت و تاز به مواضع مدیران گذشته و تعریف از شیوه دیسیپلین خودش مصادف شد. در میان سخنانش حداقل یک تشکر خشک و خالی هم از اسلاف خود نکرد و همین رفتار او با واکنش علی
فتحا...زاده همراه شد و درگیریهای معروف زمستان پارسال را رقم زد تا سرانجام روزی با مدیر روابطعمومی جدید باشگاه استقلال به دفتر فتحا...زاده رفت و همه غائلهها را خاتمه داد گرچه بعدها در چند نوبت همان مواضع را تکرار کرد و به گذشتگان پرید.
درگیری با سرمربی سابق
واعظ به محض جدا شدن امیر قلعهنویی که به نوعی طبق میل و خواست باطنیاش بود و آن را از اواخر فصل پیش به شکلی محسوس در دستور کارش داشت، به او حمله کرد. حملات او البته شبیه نوعی جنگ روانی هم بود تا سرمربی سپاهان را به حاشیه بکشاند و تمرکزش را برهم بزند. هر چند که این درگیری تا زمان اعزام به سفر حج تداوم پیدا کرد و سرانجام با حلالیت طلبیدن از ژنرال موقتا به پایان رسید؛ «چطوری پهلوون...!» این جمله را حتما یادتان میآید، اما واعظ در کوبیدن قلعهنویی حاضر به زیر سوال بردن قهرمانی استقلال نیز شد و مسایلی چون قرارداد در مرغداری را به میان آورد.
درگیری با سپاهان و مدیرعاملش
پس از درگیری واعظ با امیر قلعهنویی این باشگاه سپاهان بود که در مقام پاسخگویی برآمد و فصل تازهای از بیانیههای آنچنانی روانه سایت باشگاه واعظ شد. البته این درگیری هم سرانجام با پادرمیانی مهندس رجایی (رییس کارخانه فولادمبارکه سپاهان) نیمه کاره رها شد و دو طرف پرچم سفید را بالا بردند هر چند زخمهای نفاق همچنان سر باز باقی مانده تا با مرور زمان التیام یابد.
درگیری با لیدرها
بخش قابل توجهی از درگیریهای آشتیانی را باید مختص «فصل لیدرها» دانست. واعظ در روزهای اول البته درگیریهایی را هم با لیدرهای باشگاهش داشت. بیرون کردن لیدرها از سفره شام استقلال استارت زننده این فصل بود و با صدور فراخوان برای جذب لیدرهای لیسانسه بند دل لیدرهای سابق را پاره کرد و آن درگیری خونین در طبقه همکف باشگاه میان تعدادی از لیدرها رقم خورد. او در برههای یکی، دو هفتهای هم تعدادی لیدر با کاور سبز را روانه ورزشگاه کرد که در نهایت آن درگیریها هم با بازگشت لیدرهای قدیمی به پایان رسید. واعظ در آن مقطع نتوانست لیدرها را از سکوها حذف کند و جمع قدیمی به مانور روی سکوها ادامه دادند و بعدها با نگارش یک نامه، حتی رییس کانون هواداران را نیز عوض کردند.
درگیری با فدراسیون
درگیری واعظ با کفاشیان و دارودستهاش را هم که حتما به یاد دارید؟ او به کل اساسنامه فدراسیون را معیوب و ناقص دانست و به همه چیز آن مجموعه ایراد گرفت. او در آن برهه به هیات رییسه فدراسیون هم نقد وارد کرد و معتقد بود که اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران باید تغییر کند. او کفاشیان را بیاختیار خواند و امور فدراسیون را در دست نواب رییس دانست. دامنه این انتقادات را در بند بعدی بخوانید.
درگیری با سازمان لیگیها
وقتی حرف از منشور اخلاقی شد، شاه بیت درگیریهای واعظ هم رو میشود. واعظ تا توانست با عزیزمحمدی و دم و دستگاهش درگیری رسانهای ایجاد کرد تا حق بازیکنش را بستاند. البته او در این مورد در نهایت برنده شد و توانست بازیکنش را دو جلسه زودتر از پایان موعد مقرر محرومیت به استقلال برگرداند. حالا هم برای ضرر 130 میلیونی باشگاهش از عزیزمحمدی و منشوریها به دادسرا شکایت کرده و هنوز با آنها درگیر است.
درگیری با عضو هیات مدیره
واعظ وقتی عازم مکه میشد، محمدسعید نفریه را جای خود نشاند و دفتر و دستک را به او واگذار کرد ولی در بازگشت وقتی فهمید اوضاع تیم باشگاهش به هم ریخته است ثابت کرد در چنین شرایطی خودی و غریبه نمیشناسد و به نحوه اداره باشگاه توسط عضو هیات مدیره باشگاه ایراد گرفت. البته نفریه با شناختی که از حاجی داشت همه اشتباهات را به جان خرید تا درگیری بیش از آن ادامه نیابد.
درگیری با بازیکنان استقلال!
حتی یک خبر کوتاه هم بدون هماهنگی واعظ روی سایت باشگاه قرار نمیگیرد. حتما همه به یاد دارید که واعظ چطور با انتشار بیانیهای تند با تیتر «دندانهای پوسیده استقلال» به بازیکنان خاطی حمله کرد و آن را به مطلب چاپ شده در صفحات روزنامههای ورزشی و سیاسی مبدل ساخت. او با این حرکت ثابت کرد با بازیکنانش هم به راحتی وارد دعوا میشود.
درگیری با سازمان صداوسیما
و شبکه 3
واعظ در تازهترین اقدام خود هم به سراغ مدیران شبکه سوم رفت و پخش صدای شعارهای هواداران استقلال از تلویزیون را اقدام تاملبرانگیز مدیران این شبکه قلمداد کرد که با هدف و نیتی سوء انجام شده است. البته او در این مسیر بیرحمانه با خیابانی به شکل غیرمستقیم و فردوسیپور به شکل مستقیم درگیر شد. به کار بردن لحن تند و تهدیدآمیز در هنگام گفتوگوی تلفنی با فردوسیپور در برنامه نود در مصاحبه زنده تلویزیونی را که به یاد دارید. همین دوشنبه (سه روز پیش) اتهام زدن برای واعظ به این و آن از هر کاری آسانتر است و او فردوسیپور را به جهتدار بودن گزارشهای برنامهاش از ورزشگاه آزادی با هواداران متهم کرد.
درگیری با رییس سازمان تربیتبدنی
واعظ که پیش از سفر به مکه به سمت قائممقامی سازمان تربیتبدنی منصوب شد آنجا هم درگیری ایجاد کرد. واعظ پس از آن 25 روز در محل کارش حاضر نشد. در بازگشت از مکه وقتی مطلع شد سعیدلو، رفیق قدیمیاش را از فدراسیون دوچرخهسواری کنار گذاشته است در حمایت از انصاری و در مخالفت با این اقدام رییسش استعفا کرد و پس از آن هم ایراد بزرگی به سازمان ورزشی گرفت و آن را فاقد کارشناسان اهل فن عنوان کرد.
درگیری با روته مولر
البته در این باره که واعظ با روته مولر هم درگیر شده یا خیر؟ خبر دقیقی در دسترس نیست. همچنین راینر کرافت که اتفاقا هر دو این افراد در فاصله زمانی اندکی با هم ایران را ترک کردند و... بیشک در این ارتباط آینده بهترین روشنگر خواهد بود که صحت و سقم نحوه خروج آنها از ایران را مشخص خواهد کرد.