در یک هفته گذشته، مهاجم شماره 9 پرسپولیس تهران سوژه اصلی روزنامه های
ورزشی بوده است. مهدی طارمی در ماجرای اعتصاب دوباره در باشگاه، به خاطر
صحبت های عجیبش با خبرنگارها مورد سرزنش قرار گرفت و در کنار تیترهای کنایه
آمیز روی جلد رسانه های ورزشی آغاز شد.
حالا رسانه هایی که در
شروع سال با منعکس کردن شادی گل جنجالی طارمی برابر النصر، عبارت هایی
قهرمانانه برای این بازیکن در نظر گرفته بودند، سعی در تقبیح رفتارهای تازه
این بازیکن داشتند تا یک دوره زمانی دشوار دیگر برای بهترین گلزن این فصل
فوتبال ایران رقم بخورد. مهدی طارمی تنها ظرف 2 سال از ناشناختگی مطلق به
بازی ثابت در تیم ملی و درخشش ویژه در پرسپولیس رسیده و طبیعتا کار ساده ای
برا تطبیق دادن خودش با شرایط جدید ندارد. در فوتبال ایران، همه روی این
بازیکن زوم کرده اند و شاید منتظرند او نیز مثل خیلی از ستاره های دیگر این
سال ها در مسی رمحو شدن قرار بگیرد.
اصلی ترین ستاره های کم سن و
سال حال حاضر فوتبال ایران، چهره هایی هستند که بدون سابقه بازی خاصی در
لیگ برتر، خودشان را به فوتبال اروپا رسانده اند تا در یک اتمسفر
استانداردتر پیشرفت کنند. طارمی شاید یک مثال برای به نمایش کشیدن امکان
پیشرفت در لیلگ برتر باشد اما حواشی پرشمار اطراف این بازیکن جوان در
روزهای گذشته، احتمالا او را نیز مجاب خواهدکرد تا هرچه زودتر و حتی به
قیمت دریافت حقوق کم و بازی در یک تیم معمولی، شانسش را در قاره سبز آرامش
کند. در غیر این صورت ممکن است او هم خیلی زود سر از نفت تهران و صبای قم
در بیاورد.
اروپایی ها
سردار
آزمون قبل از انتقال به فوتبال روسیه، با سپاهان اصفهان قرارداد داشت اما
قبل از آنکه برای تیم بزرگسالان باشگاه به میدان برود، در یک تورنمنت ملی
مورد پسند زوبین کاران قرار گرفت و به اصرار پدرش راهی فوتبال اروپا شد.
نتیجه تصمیم سردار، پیشرفت فوق العاده فوتبال این بازیکن بود. او یکی از
بهترین های تیم ملی در جام ملت های آسیا شد و این روزها نیز درست به اندازه
گوچی برای بازی در ترکیب اصلی تیم شانس دارد.
علیرضا
جهانبخش که ستاره دیگر این روزهای ایران در فوتبال اروپا به شما می رود،
بعد از یک فصل موفق و در خرشان با داماش، از باشگاه های مطرح، پیشنهادهای
میلیاردی داشت اما با دریافت رقم کمتر به فوتبال هلند رفت و حتی بعد از
سقوط، یک سال در دسته پایین تر این کشور توپ زد تا به هر قیمتی دوباره راه
درخشیدن در اردیویزی را پیدا کند.
سعدی عزت اللهی نیز در حضور تیم
سوم آتلتی را به بازی ثابت در لیگ برتر ایران ترجیح داد و تنها در مدت 2
سال، به لیست کارلوس کی روش رسید و یکی از آینده دارترین ستاره های وطنی
لقب گرفت. برخلاف این سه نفر اما بازیکنانی بودند که بازی در لیگ برتر را
به حضور در فوتبال اروپا ترجیح دادند و احتمالا حالا زیاد از تصمیم شان
خوشحال نیستند.
پیام صادقیان
مصداق
بارز یک بازیکن بااستعداد که با تصمیم های اشتباه، فوتبالش را در خطر
نابودی قرار داده است. پیام، ستاره بی بدیل پرسپولیس در لیگ سیزدهم بود و
بعد از درخشش استثنایی در این لیگ، شانس اروپایی شدن داشت اما در لیگ برتر
باقی ماند و یک فصل فاجعه بار را پشت سر گذاشت. بعد از یک سال سرشار از
محرومیت، نفت و صبا تیم های بعدی بازیکنی بودند که دیگر هیچ نشانی از پیام
سابق نداشت. بازیکنی که حواشی اش کمرنگ تر به نظر می رسیدند اما تمرکز
فوتبالی اش را با اصرار اشتباه به ماندن در ایران از دست داد.
رضا حقیقی
هیچ
کس نفهمید بازیکنی که در جام جهانی برزیل برای ایران بازی کرده بود، چطور
یک سال و نیم بعد از یک باشگاه در لیگ فوتبال تایلند اخراج شد! رضا حقیقی
شاندیز، پدیده مورد علاقه کارلوس کی روش بود. بازیکنی که در لباس فجر سپاسی
کشف شد و با قراردادی سنگین به پرسپولیس پیوست. پیشنهادهای اروپایی همان
وقت ها در مسیر رضا قرار گرفتند اما او به پیشنهادهای دیگری پاسخ مثبت داد
تا فوتبالش را تباه کند.
حسین ابراهیمی
در
فصل رویایی جهانبخش در سمت چپ خط هافبک داماش، حسین ابراهیمی نیز درست به
خوبی او در سمت راست خط هافبک تیم شمالی به میدان می رفت. او پدیده مورد
علاقه هوادارها بود و شرایط بسیار خوبی در ترکیب داماش داشت و همان وقت ها،
شایعه ابراز علاقه یک تیم از کشور روسیه به این بازیکن شنیده می شد.
ابراهیمی اما تصمیم گرفت در رقابت های لیگ برتر ماندگار شود. تصمیمی که به
جز نیمکت نشینی، نتیجه دیگری برای این بازیکن ریزنقش و خوش تکنیک نداشت.
شاهین ثاقبی
بعد
از یک فصل رویایی در ملوان، شاهین از یک تیم نظامی به یک تیم نظامی دیگر
منتقل شد تا با تصمیمی جالب، دوران سربازی اش را به جای نیروی دریایی، در
تیم وابسته به نیروی سپاه پشت سر بگذارد. او بازیکن همه کاره ملوان بود و
از این باشگاه به تیم ملی نیز رسید. شاهین اگرچه به تیم بهتری منتقل شده
بود اما دیگر هیچ وقت روزهای استثنایی اش در لیگ سیزدهم را تکرار نکرد. با
توجه به شرایط سنی، این بازیکن هنوز شانس خوبی برای پیشرفت دارد اما بعید
به نظر می رسد فوتبال ایران این ظرفیت را داشته باشد که چنین شانسی را برای
این هافبک خوش نقش مهیا کند.
بختیار رحمانی
«همه
چیز را به فولاد سپرده ام». این پاسخ بختیار رحمانی به پیشنهاد بازی در
فوتبال اروپا بود. او آنقدر خونسردانه با این پیشنهاد برخورد کرد که انگار
قرار است باشگاه های اروپایی هرچند هفته یک بار به این بازیکن پیشنهاد
بدهند! رحمانی در گفت و گوهایش مدام تاکید داشت که به خاطر علاقه به فولاد
حاضر است به پیشنهاد قرارداد اروپایی ها پشت کند و در اهواز ماندگار شود.
او
دو سال قبل، یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران به شمار می رفت.مهره ای ک
اسکوچیچ او را بهترین بازیکن فوتبال ایران و یکی از اصلی ترین دلایل
پیوستنش به فولاد می دانست. بازیکنی که با تیم ملی به برزیل رفت اما در
جریان ماجراهای مربوط به معافیت از خدمت، شرایط بسیار سختی در فوتبال ایران
پیدا کرد.
مهرداد اولادی
شش
سال قبل، اولین تصاویر از مهرداد اولادی در لباس تیم لالیگایی خرز مخابره
شدند. او شانس زیادی داشت که بعد از جواد نکونام و مسعود شجاعی، سومین مهره
لالیگایی فوتبال ایران باشد اما نتوانست کادر فنی این تیم را مجاب کند.
گفته می شد آنها از کیفیت فنی مهرداد راضی هستند اما به توافق مالی لازم با
این بازیکن دست پیدا نکرده اند. اولادی دوباره به امارات برگشت و پول
زیادی به دست آورد و بعد از آن در چند باشگاه لیگ برتری ایران نیز به میدان
رفت و هر سال بیشتر از سال قبل تنزل کرد. در آخرین مقطع حضور در ملوان، او
دست به رفتاری زد که در کنار فوتبال، زندگی اش را نیز به خطر انداخت.
سامان نریمان جهان
از
فرصت بازی در تراکتورسازی به بهترین شکل برای دیده شدن استفاده کرد. سامان
ستاره تراکتور تونی بود و با نمایش های هیجان انگیزش، محبوبیت بسیار زیادی
روی سکوهای یادگار امام داشت. هت تریک او برابر استقلال تهران در آزادی،
هنوز از ذهن طرفداران تراکتور پاک نشده است. اوایل این فصل زمزمه های
پیشنهاد اروپایی برای نریمان جهان مطرح شد اما او در تراکتورسازی باقی ماند
باشگاهی که در نیم فصل، این بازیکن را به گسترش فولاد برگرداند. سامان در
اولین روزهای حضور دوباره در تیم سابقش، یک بازیکن نیمکت نشین به شمار می
رود.
مجتبی شیری
شیری
5 سال قبل در لباس راه آهن به فوتبال ایران معرفی شد. از این مهاجم به
عنوان یکی از پدیده های لیگ نام می بردند. بازیکنی که قرار بود خیلی زود
فرصت بازی برای باشگاه های بزرگ را به دست بیاورد و به پیراهن تیم ملی
ایران نیز نزدیک شود. روند پیشرفت شیری اما به شدت یکنواخت بود. او در همان
روزهای اول درخشیدن در راه آهن، از شانس انتقال به باشگاه های بهتر
استفاده نکرد و نتیجه این اتفاق، فراموش شدن تدریجی بازیکنی بود که آرزوهای
بزرگی در فوتبال ایران داشت.
آرش افشین
کریستیانو
رونالدوی اهوازی ها با گام های بلند و تکنیک منحصر به فردش، یک بار قید
اردوی تیم ملی را زد تا به کشور فرانسه برود و با باشگاه لیل قرارداد امضا
کند. در جریان این سفر، آرش افشین متوجه شد فرانسوی ها اساس برای تیم اول
باشگاه روی او حساب نمی کنند و قصد دارند برای مدتی از این بازیکن
بااستعداد ایرانی در تیم دوم باشگاه استفاده کنند.
آرش این فرصت
ویژه را در اختیار داشت که استعدادهایش را در فرانسه نشان بدهد و به هر
قیمتی خودش را ثابت کند اما نقشه او، بازگشت به فوتبال ایران بود. حالا
دیگر او در لیست سیاه کی روش قرار گرفته بود و همزمان با از دست دادن تیم
ملی، جایگاهش در فولاد را نیز از دست داده بود. با این همه، این بدترین
اتفاقی نبود که می توانست برایش رخ بدهد. کارت معافیت این بازیکن از خدمت
سربازی نیز مدتی بعد باطل اعلام شد و او چاره ای به جز بازی برای ملوان
نداشت. باشگاهی که در نیم فصل لیگ پانزدهم قرارداد افشین را فسخ کرد تا این
بازیکن تا پایان فصل بدون تیم بماند.