بن همام به ایران آمد. رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا چند روز پیش به ایران آمد تا در مراسم اهداى جام قهرمانى بازى هاى غرب آسیا به تیم ملى شرکت کند. شاید این مورد در ظاهر خبرى عادى باشد اما به نظر شما بن همام هرچند وقت یک بار به تهران مى آید؟ اصلاً او طبق برنامه چند بار مى تواند در طول دوران فعالیت خود به عنوان رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا به ایران سر بزند؟ از این حضور بن همام چه سودى بردیم؟ او آمد که فقط جام بدهد و برود؟ از وى چه انتظاراتى داشتیم؟ طرف مقابل از ما چه خواسته هایى داشت؟ با هم در ذیل به این موارد به نوعى پاسخ مى دهیم؛
علت واقعى حضور در ایران
بن همام فقط به تهران نیامده بود که با حضور در ورزشگاه محل برگزارى ال جى کاپ ( غرب آسیا) در مراسم قهرمانى تیم ایران شرکت کند. او در واقع آمده بود تا با مسئولان ورزشى کشور بخصوص فدراسیون فوتبال اتمام حجت کند. اتمام حجت از بابت اصلاح ساختار کاملاً غلط لیگ به اصطلاح حرفه اى ایران. او به ما گوشزد کرد صدا و سیما از قِبَل پخش زنده رقابت هاى فوتبال در ایران پول خوبى به جیب مى زنند و این در حالى است که شبکه هاى تلویزیونى عربستان، امارات و غیره براى پخش مسابقاتى در این سطح ده ها میلیون دلار به باشگاه ها پرداخت مى کنند. او گوشزد کرد اگر نتوانیم این مورد را برطرف کنیم به طور حتم در لیگ قهرمانان آسیا جایگاهى نخواهیم داشت.
بن همام در طبقه همکف!
بن همام به عنوان رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا با توپ پر به ایران آمده بود اما به خاطر نگاه همیشه توأم با تحسین خود به فوتبال ما نتوانست تهدیداتش را «نزدیک به مرحله اجرا» عنوان کند. او تهدید کرد اما هرگز قاطعانه و قلدرمأبانه با فوتبال ایران سخن نگفت. بن همام که دوران نوجوانى وى به طور حتم با یکه تازى فوتبال ایران در آسیا توأم بوده، در ذهن خود اطلاعاتى را از فوتبال ما بایگانى کرده که او را وامى دارد به دیده تحسین به این فوتبال بنگرد. بنابراین انتقادات وى از یک سو و آرشیو ذهنى اش از سوى دیگر باعث مى شود او به فوتبال ایران نه از بالا به پایین نگاه کند و نه از پایین به بالا. به قولى او در طبقه همکف با سردمداران فوتبال ایران تعامل کرد و هرگز مقابل آنان احساس ضعف یا قدرت خاصى نکرد اما این نوع دید هم در صورت استمرار وضعیت فعلى فوتبال کشور به طور حتم تغییر خواهد کرد و شاید او یک روز بر سر فوتبال ایران خراب شود و این یک روز چندان هم دور نیست.
موضع رئیس در قبال قدرت هاى آسیا
به نظر شما بن همام در قبال قدرت هاى فوتبال آسیا چه مواضعى را اتخاذ مى کند؟ با هم این موارد را مرور مى کنیم؛
۱- عربستان؛ بن همام به فوتبال این کشور یک ایراد اساسى وارد مى کند و آن عبارت است از ممنوع بودن صدور بازیکن به کشورهاى دیگر. فدراسیون عربستان هرچند به باشگاه هاى زیرمجموعه خود اجازه جذب بازیکنان خارجى را مى دهد اما به آنان این حق را نمى دهد که بتوانند در اروپا و حتى آسیا، لژیونر داشته باشند. با این حال رئیس تهدیدى را متوجه فوتبال عربستان نمى کند.
۲- امارات؛ دبیر کل کمبود تماشاگر را در بازى هاى باشگاهى این کشور یک نمره منفى تلقى مى کند. با این وجود تهدیدى را متوجه فوتبال امارات نمى کند.
۳- ژاپن؛ بن همام وقتى پایش به سرزمین آفتاب تابان مى رسد، چاره اى ندارد جز تمجید. او ژاپن را از پیش قراولان فوتبال آسیا مى داند که از هر نظر از فوتبال ایران، امارات و حتى عربستان پیشى گرفته است؛ هواداران پرشمار، حق پخش تلویزیونى باشگاه هاى ثروتمند، بازیکنان مستعد، رد و بدل کردن بازیکن با دنیاى خارج و ...
۴- کره جنوبى؛ هرآنچه درباره ژاپن نوشته ایم مى توان در مورد این کشور تکرار کرد با این تفاوت که بن همام، کره جنوبى را اعتبار فوتبال قاره در جام هاى جهانى نیز معرفى مى کند.
۵- چین؛ شاید گنجاندن چین در قالب قدرت هاى شماره یک آسیا درست نباشد، با این حال امکانات بالا، حرکت به سوى تحقق حق پخش تلویزیونى، تماشاگران قابل توجه و ... باعث شده بن همام چین را هم به دیده تحسین بنگرد. با این حال او به چینى ها هرگز نگفته که مى توانند از اعتبار فوتبال آسیا دفاع کنند بلکه از آنان به عنوان کسانى یاد کرده که مى توانند خود را تا سطح اول فوتبال قاره بالا بکشند.
لابى با رئیس
امیدواریم طى مدتى که رئیس کنفدراسیون در ایران بود، مسئولان فوتبال ایران قفط هاج و واج به او نگاه نکرده باشند. امیدواریم با وى لابى کرده باشند. به او مشکلات داورى در سطح آسیا را یادآور شده باشند. به او گفته باشند که فوتبال ایران در تعاملات بین المللى نیاز به حمایت کنفدراسیون دارد. به او گفته باشند که فقط سخت گرفتن به فوتبال ایران چاره ساز نیست. امیدواریم در لابى با او توانسته باشند در پشت پرده فوتبال آسیا براى خود اهرم هایى را دست و پا کنند تا از پیش باخته نباشیم. به هر حال حضور مجدد بن همام در ایران در آینده اى نامعلوم خواهد بود که شاید بعد از جام جهانى ۲۰۱۰ آفریقاى جنوبى و جام ملت هاى دوره آتى آسیا باشد. مطمئن باشید طى حداقل ۵ ، ۶ سال آینده هرگز مسابقاتى را در این سطوح نخواهیم داشت و ناکامى در این ۲ آوردگاه مى تواند باعث کسر اعتبار فوتبال ایران شود.