در فوتبال ایران ستارههایی بودند که در عین جوانی به بالاترین سطوح رسیدند
اما در ادامه با مشکلاتی روبهرو و در نهایت خیلی زود محو شدند. از این
دست بازیکنان بسیار وجود دارند. از علیرضا واحدینیکبخت گرفته تا رضا حقیقی
و خیلیهای دیگر. مرور نام این بازیکنان و کمی توضیح درباره آنها بهانه
نوشتن این گزارش است.
پرویز برومند
درست
است که تا دو سه فصل قبل بازی میکرد اما وقفهای چند ساله در فوتبالش به
وجود آمد و حدود چهار پنج سال از دروازهبانی به دور بود. برومند که پس از
درخشش در ترکیب فجرسپاسی به عضویت استقلال درآمد با حواشی بسیاری در این
تیم روبهرو شد که از جمله آنها میتوان به درگیری با رأفت در دربی اشاره
کرد. برومند از حدود 32 سالگی تا 38 سالگی بدون تیم بود اما سال 1391 توسط
مهدی پاشازاده به فوتبال برگشت و پیراهن پارسه را بر تن کرد. برومند یک فصل
بازی کرد و سپس برای همیشه فوتبال را کنار گذاشت!
علیرضا واحدینیکبخت
در
18 سالگی پیراهن ابومسلم را پوشید و در لیگ برتر درخشید. نیکبخت خیلی زود
چشم مربیان استقلال را به خود خیره کرد و پیراهن این تیم را بر تن کرد.
سپس
نیکبخت راهی تیم ملی شد و بعدها هم پیراهن پرسپولیس را پوشید. او تا همین
یکی دو سال قبل نیز بازی کرد اما در 32 سالگی کفشها را آویخت و فوتبال را
کنار گذاشت. هرچند در تازهترین مصاحبه تاکید کرده که تمرینات خود را کنار
نگذاشته!
علی بداوی
دفاع
چپ تیم ملی در جام ملتهای آسیا 2004، مشخص نیست که کجا است و چه میکند.
بداوی که پس از بازی در تیمهای پایه فولاد به عضویت تیم ملی جوانان با
مربیگری مهدی مناجاتی درآمد بعدها پیراهن تیم ملی بزرگسالان را پوشید و به
یکی از بازیکنان اصلی برانکو بدل شد. بداوی سپس چند سالی در فولاد، استقلال
اهواز و نفت آبادان بازی کرد و در حدود 27 سالگی کفشها را آویخت. آخرین
خبر از بداوی هتلداری این بازیکن در دبی است.
مجاهد خذیراوی
در
16 سالگی در ترکیب نفت آبادان دو گل به استقلال زد، آن هم در ورزشگاه
آزادی. او 18 سال بیشتر نداشت که پیراهن استقلال را بر تن کرد و در خط حمله
این تیم به میدان رفت. خذیراوی که به «مجاهد مایکل اوون» شهره شده بود به
پیراهن اصلی تیم ملی نیز رسید و مورد توجه بلاژویچ قرار گرفت. بازی در
ترکیب تیم ملی در مقدماتی جام جهانی 2002 قسمتی از رزومه خذیراوی است.
بعدها اتفاقهایی حاشیهای برای مجاهد به وجود آمد تا از فوتبال دور شود.
خضیراوی تا 31 سالگی بازی کرد و برای نفت آبادان و فولاد به میدان رفت.
محسن خلیلی
در
سایپا درخشید و نامی برای خود دست و پا کرد. سپس راهی پرسپولیس شد تا
پیراهن پرطرفدارترین تیم ایران را بر تن کند. خلیلی با پرسپولیس و زمان
مربیگری افشین قطبی به عنوان قهرمانی لیگ برتر دست یافت و آقای گل لیگ برتر
شد. او حتی در تیم ملی نیز بازی کرد اما با آسیبدیدگیهای متوالی مواجه
شد و دو سه فصل کجدار و مریز به میدان رفت تا اینکه در 32 سالگی برای همیشه
کفشها را آویخت. آخرین تیم خلیلی صبا بود که او پس از نیمکتنشینی توسط
مرفاوی تصمیم گرفت فوتبال را کنار بگذارد.
امیدرضا روانخواه
بازیکنی
که در 16 سالگی برای فجرسپاسی بازی کرد و سپس پیراهن استقلال تهران را بر
تن کرد خیلی زود فوتبال را به صورت حرفهای کنار گذاشت. امیدرضا روانخواه
که در دربی تهران نیز دو گل سرنوشتساز به ثمر رساند به دلیل
آسیبدیدگیهای بسیار تصمیم گرفت برای همیشه کفشها را بیاویزد و رو به
مربیگری بیاورد. روانخواه که متولد 1367 است در سال 1390 وقتی تنها 23 سال
داشت از فوتبال رفت تا دوران بازیگریاش به پایان برسد. آخرین تیم روانخواه
سایپا با مربیگری مجید صالح بود.
امیرحسین اصلانیان
یک
مهاجم قدرتمند و گلزن. اصلانیان خیلی زود با حضور در پرسپولیس چهره شد و
به ترکیب اصلی این تیم رسید. او گلهای حساس برای پرسپولیس به ثمر رساند
اما خیلی زود اسیر مصدومیت شد. مصدومیتی که نه در فوتبال که در یک تصادف
برایش به وجود آمد. او در راه شمال تصادف کرد تا برای همیشه فوتبال را کنار
بگذارد. همه گل به یادماندنی اصلانیان به میرزاپور، زمانی که در پرسپولیس
بازی میکرد را به یاد دارند. اصلانیان بعد از پرسپولیس پیراهن پیکان را بر
تن کرد و سپس کفشها را آویخت. امان از جادههای پرپیچ و خم.
سبو شهبازیان
وقتی
تنها 17، 18 سال داشت برای تیم ملی جوانان بازی میکرد و شاگرد رحیم
میرآخوری بود. سپس به پاس تهران رفت و خیلی زود در خط دفاع این تیم به یک
بازیکن ثابت تبدیل شد. حضور در تیم ملی موفقیت بعدی این مدافع جسور و
یارکوب بود. شهبازیان که تیمهای متعددی را خواهان خود میدید با
مصدومیتهای متوالی روبهرو شد تا در پاس نیمکتنشین شود و از حضور در
استقلال هم موفقیتی به دست نیاورد. شهبازیان پس از بازی در استقلال چند
فصلی برای صبا به میدان رفت و سپس فوتبال را کنار گذاشت. آن هم در حدود 25
سالگی!
رضا شاهرودی
الان
که او را میبینید آنقدر چاق شده که خودش هم باورش نمیشود. رضا شاهرودی
عشق اول و آخر طرفداران پرسپولیس در دهه ۷۰ بود. چهره فتوژنیک او باعث شده
بود تا درکنار بازی بسیار خوبش محبوب فوتبال ایران باشد و به رضا مالدینی
شهرت پیدا کند. او در زمین هم ستاره بود. بازیکنی که متولد ۵۱ بود. همین که
لیگ حرفهای شد در سال ۸۱ از فوتبال خداحافظی کرد. او هم به لیست
بازیکنانی اضافه شد که در دهه چهارم زندگی شان، دیگر ستاره نماندند. رضا
حالا در سیاه جامگان مشغول فعالیت است و دستیاری کاظمی را بر عهده دارد.
حمید مطهری
اما
بازیکن دیگری که به دلیل تصادف فوتبالش به پایان رسید، حمید مطهری بود که
به عقیده یورگن گده مربی که در دهه ۷۰ وارد فوتبال ایران شده بود، تنها
بازیکن استاندارد و درجه اول ایران به شمار میرفت. مطهری در یک تصادف
نخاعش آسیب دید. نکته عجیب در مورد مطهری اینکه اصرارهای این بازیکن به
پروین در مورد مشکلات مربوط به تنگی کانال نخاعش و اینکه مجبور است کمتر
تمرین کند تا بتواند به بازی کردن ادامه بدهد، در نهایت بی ثمر باقی ماند و
مطهری در ۲۵ سالگی از فوتبال خداحافظی کرد. او حالا مربی سایپا و دستیار
جلالی است.
رضا جباری
او
حتی به استقلال هم گل زد. یک جباری دیگر. سرگذشت تلخ رضا جباری در
بازنشستگی زودتر از موعد، گریبان دوست نزدیکش حسن خان محمدی را هم گرفت. در
هر حال رضا جباری پرسپولیس هم جزو آن دسته از بازیکنانی است که عمر
فوتبالی شان خیلی به درازا نکشید و حتی نتوانستند پا به توپ از سی سالگی
بگذرند. پروین دربارهاش گفته بود که جباری تنبل است و به همین دلیل از
فوتبال خداحافظی کرد. جباری در سال ۵۶ به دنیا آمد و در ۲۹ سالگی و پس از
جدایی از پرسپولیس دیگر خبری از او منتشر نشد.
داود فنایی
دروازهبان
سابق پرسپولیس کسی بود که توانست احمدرضا عابدزاده را نیمکتنشین کند. این
دستاورد باشکوه، در حالی در واپسین سالهای دهه ۷۰ از آن داود فنایی شد که
او نیز متولد سال ۱۳۵۴ است و برخی میگویند حتی تا همین دو سه سال قبل
میتوانست سنگربان یکی از تیمهای ایرانی باشد. فنایی در ۲۷ سالگی با پارگی
رباط صلیبی مواجه شد و با پای مصدوم هم برای استیل آذین بازی کرد. او
البته خیلی زود دورههای مربیگری را گذراند و در تیمهای ملی نوجوانان و
جوانان مربی دروازهبانها شد و کارش را در سایپا و ذوبآهن ادامه داد.
حامد کاویانپور
او
حسابی چاق شده و تغییر کرده. شاید بسیاری بر این باور باشند که عصر فوتبال
حرفهای حامد کاویانپور، پس از ماجرای اتهام وی به استفاده از مواد نیروزا
که حدود 6 سال پیش اتفاق افتاد به پایان رسید. او در استیل آذین بازی
میکرد و بازیکنی بود که همه او را خوش فکر میدانستند. حامد با یک افت
مواجه شد و در ۲۸ سالگی دچار مرگ زودرس حرفهای در فوتبال شد. هر چند برخی
میگویند که او قبل از دوپینگ فوتبالش تمام شده بود. کاویانپور که در 18
سالگی پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد و به تیم ملی هم رسید در 30 سالگی از
فوتبال کنار رفت.
نیما نکیسا
خودش
میگوید زود از فوتبال رفته و میتوانست سالهای سال باشد و بازی کند.
نکیسا متولد ۱۳۵۴ بود و در سال ۸۴ از فوتبال خداحافظی کرد و دلیل این کار
را ورود به جرگه مربیگری دانست اما در مربیگری هم زیاد موفق نبود. در هر
حال چهره و صدای خوب او از وی یک خواننده ساخت که چند آلبوم را هم منتشر
کرد. نکیسا میتوانست سالهای سال دروازهبان ایران و یک باشگاه باشد اما
او هم خیلی زود خداحافظی کرد. نکیسا زمانی مثل برومند گفته بود که میتواند
رکورد پیتر شیلتون را بشکند اما هر دو نتوانستند و خیلی زود از فوتبال
ایران محو شدند.
مهرداد میناوند
درخشش
او در لیگهای 73 و 74 در پیراهن پاس باعث شد تا به پرسپولیس برود و سپس
توسط مایلیکهن در جام ملتهای آسیای 1996 حاضر شود. مدافع- هافبک چپ پای
پرسپولیس و تیم ملی در دهه ۷۰، متولد سال ۱۳۵۴ بود که نتوانست بیشتر از سال
۸۳ و ۲۹ سالگیاش به حضور در فوتبال ایران ادامه دهد. او بازی در اروپا و
تیم اشتروم گراتس اتریش و شارلوای بلژیک را هم تجربه کرد. وی در سالهای
پایانی فوتبالش در تیمهای سپاهان اصفهان و راهآهن هم بازی کرد و در سال
۸۴ از فوتبال خداحافظی کرد.
نکته: جواد
منافی، جمشید امیرخانلو، علی اکبریان، آرش نوآموز، حسن خانمحمدی، فرد
ملکیان، محمد برزگر، مهدی حاجمحمد، بهنام طاهرزاده، ژورس غازاریان و محمد
دستجردی سایر بازیکنانی بودند که به دلایل مختلف با فوتبال وداع کردند و
کفشها را آویختند.