درست زمانی که امیر قلعهنویی هدف خود را انتخاب بازیکنان نامی لیگ گذاشت و بیتفاوت به این که کدام تیم در صدر جدول قرار دارد، فهرست خود را تنظیم کرد.
دایی همان زمان در نقش مربی و بازیکن سایپا از دعوت نشدن بازیکنان جوان صدرنشین لیگ (که اتفاقا سایپا هم بود) گله کرد و این شیوه گزینشی سرمربی تیم ملی را با عدالت در منافات دانست.
دومین ایراد مردی که میخواست به منتقدانش پاسخ بدهد و هم در لباس مربی و هم در نقش بازیکن، اولین و آخرین قهرمانی را در 2 مقام متفاوت کسب کند، به اردوهای آمادهسازی تیم ملی برمیگشت.
در حالی که قلعه نویی هرگز با دعوت از بازیکنان تیمهای باشگاهی، لیگ را به تعویق نینداخت و با تصمیماتش موجب برهم خوردن فرصت بازیهای تیمهای مختلف نشد، اما دایی معترض شد که چرا باید در فاصله بین 2 نیم فصل، بازیکنان لیگ از تیمهای خود جدا شوند و همراه تیم ملی به امارات بروند.
اعتراض دایی با موافقت دیگر مربیان لیگ همراه بود. او در حقیقت موجی به راهانداخت و خود کنار رفت و از دور نگریست که چگونه امیر قلعهنویی مورد هجوم و انتقاد دیگر منتقدان قرار میگیرد.
دایی که تا حدودی حافظه تاریخی خوبی هم دارد، در بدو ورودش به محدوده کادر فنی تیم ملی ایران ادعا کرد حاضر به برهم زدن نظم لیگ نخواهد بود و با برپا کردن اردوهای تیم ملی، نظم موجود در لیگ را بر هم نخواهد زد. او چقدر به حرف خودش و به تمامی اعتراضاتی که بر مربیان وقت تیم ملی روا میداشت، پایبند است؟
امروز علی دایی تا حدودی تمامی آنچه ماهیت اعتقادات شفاهیاش را تشکیل میداد، میشکند و زیرپا میگذارد تا به عبارتی رفتار مربی پیشین تیم ملی را به شکلی شدیدتر تکرار کند.
امیر قلعهنویی با وجود تمامی انتقادهایی که به شکل و سبک مربیگریاش وارد بود، با دعوت از بازیکنان استقلال (که همان زمان میان ردههای اول تا چهارم لیگ بود) این تیم را به استراحت و البته هیچ گاه لیگ را با خودسری به تعطیلی نفرستاد.
امروز دقیقا این اتفاق برای تیمهای باشگاهی ایران میافتد. استقلال مثل صباباتری از بابت نداشتن بهترینهای خود به شکلی ملموس متضرر میشود و دایی حاضر نیست به خاطر دیدار با تیمهای نهچندان جدی و باارزشی مانند فلسطین و قطر ، ملیپوشان خود را برای مدت 48 ساعت در اختیار باشگاهها قرار دهد.
آیا سفر 48 ساعته غلامرضا رضایی و محمد نوری با صبا به مشهد یا همراه شدن وحید طالبلو و کاظمی با استقلال در رشت، ضربهای به تیم دوم ایران میزد؟ وقتی میدانیم نه این تیم، تیم اصلی علی دایی است و نه ارزش و سطح رقابتها چندان دلنشین است که از دست دادن بازیکنان برای 48 ساعت هیچ لطمهای به این تیم بزند.
باید در عین تاسف پذیرفت که علی دایی دچار لجاجتی سخت شده است. وقتی میشنویم سرمربی تیم ملی به دلیل تمایلش برای لغو بازیهای سایپا و سپاهان و به استراحت رفتن این دو تیم ملیپوشان را آزاد نکرده است، میترسیم. آیا این لجاجت سرانجام دامن فوتبال ملی ایران را نخواهد گرفت؟