محسن قهرمانی، داور لیگ برتر قصد دارد
بعد از قضاوت امروز در بازی تراکتورسازی و استقلال برای
همیشه از داوری خداحافظی کند. او که به دلیل
محرومیت مدتی دور از داوری بود، سرانجام پس از
مدتها با قضاوت دربی اصفهان بین ذوبآهن و سپاهان به لیگ
برتر برگشت. او چند هفته قضاوت کرد و حالا قصد
دارد در تبریز برای همیشه از دنیای
داوری خداحافظی کند و پا به عرصه اجرایی
بگذارد. قهرمانی در فضای مجازی برای دوستانش نوشت:
«خدا رو شکر که همیشه در شادی و غم کنارم
بودید و از همان ابتدا قصدم برگشت به
داوری نبود نه اینکه نتوانم، نه دلم رنجیده و
شکسته بود. با تشویق عزیزانم برگشتم و داوری کردم تا
مخالفانم بدانند بیگناه بودم و توانستم و همان که
بخواهم میشود که در سایه آقا امام رضا (ع) شد.
قصدم اطاله کلام نیست الان هم قصد خداحافظی از
داوری را دارم تمام و کمال با رضایت خودم و با
شادی و طیب خاطر، که سلامتیام مهمتر است. انشاءا... در
کار اجرایی موفق باشم و پاسخگوی لطف دوستانم. به موقع در
برنامه تلویزیونی حاضر خواهم شد و از عزیزانی که در حقم لطف
داشتند به اسم تشکر خواهم کرد دست تک تک شما
را میفشارم».
محسن قهرمانی قرار است امروز و در بازی
تراکتور و استقلال متنی هم زیر لباسش با این مضمون بنویسد: «یا علی
ابن موسی الرضا آنها را به خدا واگذار میکنم و میروم». علی خسروی
در اینباره به «قانون» میگوید: «قهرمانی امروز با نوشتهای زیر
پیراهن داوریاش، خداحافظی میکند. نمی دانم این نوشته چیست
ولی قطعا با هواداران و افرادی که به او تهمت زدهاند اتمام
حجت میکند. مثل همان کاری که مظفریزاده کرد و نوشت:
خدانگهدار.»
حاشیههای آقای جنجالی
سال 1383: بازی حساس دو تیم استقلال و سپاهان
علی
سامره، مهاجم آن روز استقلال در موقعیت تک به تک با آرمناک
پطروسیان دروازه بان سپاهان قرار میگیرد اما قبل از اینکه
ضربه را بزند پرچم کمک داور به نشانه آفساید بالا
رفته است. داور هم در سوت خود میدمد.
اما مهاجم استقلال بدون توجه به سوت داور به توپ ضربه ای
میزند و توپ وارد دروازه میشود.
داور
مسابقه به سمت سامره میرود و کارت زرد به او نشان
میدهد، بلافاصله دست در جیب پشتش
میکند و کارت قرمز در هوا میچرخد. این اخطار
دوم مهاجم استقلال بود. حاشیهها شروع شد.
فردای آن روز یک داور تیتر اول همه روزنامههای صبح
بود: محسن قهرمانی
استقلال و سایپا. 1385
هر
دوتیم در کورس قهرمانی بودند و بازی فوق
العاده حساسی بود. سایپا از حریفش جلو افتاده
بود. در یک صحنه ناگهان داور مسابقه بدون
اینکه اتفاق خاصی بیفتد ناگهان بازی را قطع کرد همه متعجب
بودند . باز هم دست آقای داور در جیب
پشتی رفت. باز هم کارت قرمز آقای داور در هوا چرخید .
اینبار سیاوش اکبرپور از زمین اخراج شد. بعدآقای
داور گفت مهاجم استقلال هنگامیکه از کنارش رد میشده
به او توهین کرده. لحظاتی بعد داور مسابقه از وسط
زمین دوان دوان به سمت نیمکت سایپا رفت و دوباره
دست در جیب پشتی برد و کارت قرمزش را به
دروازه بان ذخیره سایپا نشان داد . البته آقای
داور بعدا اعلام کرد که دروازه بان ذخیره
سایپا از روی نیمکت به او توهین کرده . یک نفر پرسید چگونه
میتوان در حضور بیش از 60هزار نفر از وسط زمین صدای یک نفر
روی نیمکت ذخیره را شنید. فردای آن روز آقای داور به
این سوال جواب داد: گوشهای من به کلمات رکیک بسیار حساس است
و حتی از پشت دیوار هم میتواند صحبت دیگران را
بشنود. فردای آن روز همه روزنامهها از گوشهای حساس یک
داور نوشتند؛ آن داور محسن قهرمانی بود.
استقلال و راه آهن. 1385
استقلال
همچنان در کورس قهرمانی بود. آنها باید بعد از
این بازی به مصاف رقیب سنتی خود، پرسپولیس بروند. در آن
بازی بازیکنان راه آهن دو بار در محوطه جریمه استقلال
سرنگون شدند که هر دوبار هم پنالتی بود. اما
داور مسابقه هر دو بار در میان تعجب همگان
دستور به ادامه بازی داد. اما در یک
صحنه کاملا واضح و در حالی که آشکارا مشخص بود در
درون محوطه جریمه راه آهن هیچ اتفاقی نیفتاده داور
مسابقه به سود استقلال اعلام پنالتی کرد.
دقایقی
بعد علی انصاریان که از پرسپولیس به استقلال آمده
بود با دست زدن عمدی به توپ باید از
داور یک اخطار دریافت میکرد اما باز هم آقای
داور از دادن اخطار چشمپوشی کرد. علی انصاریان
قبل از این بازی دو اخطاره بود و اگر این اخطار را
دریافت میکرد بازی در مقابل پرسپولیس را از
دست میداد. استقلال آن بازی را سه بر یک برد اما
جنجالها ادامه داشت. اکبر میثاقیان، سرمربی آن روزهای راه
آهن گفت همشهری مان سرمان را برید.
فردای آن روز مطبوعات
از لطف بیش از حد یک داور به استقلال گفتند.باز هم
تیتر اول روزنامهها یک داور بود.
محسن قهرمانی داور مشهدی همان داوری بود که اکبر میثاقیان از او نام برد.
پرسپولیس - سپاهان .1385
ورزشگاه
آزادی لبریز از تماشاگر است. تیم مصطفی دنیزلی عزمش را جزم
کرده تا با شکست سپاهان قهرمان جام حذفی شود. بازی تا
دقایق پایانی بازی یک بر صفر به سود قرمزپوشان است. تنها
چهار دقیقه به پایان بازی وقت هست همه چیز به نفع مردان قرمز
پایتخت جلو میرود و ناگهان...
مهاجم سپاهان در
محوطه جریمه پرسپولیس سرنگون میشود. داور مسابقه با قاطعیت
در سوت خود میدمد و به طرف نقطه پنالتی
میدود. ان پنالتی گل میشود و بازی به وقت اضافه
میکشد. ناگهان ورق برمیگردد؛ سپاهان با یک نمایش
خیرهکننده سه گل دیگر به پرسپولیس میزند و به فینال
راه پیدا میکند و شاگردان مصطفی دنیزلی
وداع تلخی با جام حذفی میکنند آنهم جلوی چشمان صد
هزار تماشاگر خودی اما فردای آن روز همه از پنالتی مشکوک
سپاهان صحبت میکنند. پرسپولیسیها داور مسابقه را عامل
ناکامیخود میدانند، حال اینکه آقای داور از آن
بازی به عنوان بهترین قضاوت عمرش یاد میکند. فردای
آن روز یک داور تیتر اول روزنامههای کشور شد؛ آن
داور کسی نبود جز محسن قهرمانی.
ملوان – پرسپولیس 1387
هفته
دوم لیگ. بازی پرسپولیس و ملوان تا دقایق پایانی دو
بر یک به سود قرمز پوشان در جریان بود . پرسپولیس
20 دقیقه تا یک برد شیرین فاصله داشت اما همیشه یک
اتفاق همه چیز را برعکس رقم میزند. بازیکن ملوان در محوطه
جریمه به زمین میخورد. همین کافی است تا داور مسابقه
در سوت خود بدمد. او دوان دوان
خود را به محوطه جریمه میرساند و با دست به سمت نقطه
پنالتی اشاره میکند. در آن لحظه چشمان از حدقه
درآمده پرسپولیسیها جالب توجه است. آنها باور
نمیکنند داور مسابقه اعلام پنالتی کرده باشد.
صحنه آهسته گویای همه چیز است. حق با پرسپولیسیهاست. باز هم باید
منتظر یک جنجال دیگر باشیم. روزنامهها تیتر یک فردایشان را
پیدا کردند. باز هم یک داور تیتر یک روزنامه
شد. باز هم محسن قهرمانی داور آن مسابقه بود.
استقلال – ذوب آهن 1387
بازی
استقلال و ذوب آهن تا اواسط نیمه دوم بدون گل مساوی
در جریان است. عیسی اندوی، دروازه بان بلند
قامت ذوبیها توپ ارسالی مهاجمان حریف را در دستانش
میگیرد. لحظاتی اطرافش را مینگرد سپس چند قدم
به جلو حرکت میکند اما همچنان توپ در اختیارش هست. ناگهان
صدای سوت داور همه را میخکوب میکند. داور از
وسط زمین به سمت محوطه جریمه ذوب اهن حرکت میکند . او خطای 6ثانیه
دروازه بان ذوبآهن را گرفته . باز هم یک اتفاق نتیجه بازی را تغییر
میدهد. همان توپ به داخل دروازه استقلال
میرود و دقایقی بعد استقلال یک گل دیگر هم به
ثمر میرساند تا ذوب آهن که در صدر جدول
بود این بازی را ببازد. سرمربی ذوب آهن در پایان بازی
از داور بازی به عنوان یک مخترع نام برد که همیشه قضاوتش
همراه با نکاتی است که مخصوص به اوست. سرمربی ذوب آهن معتقد
بود اگر داور مسابقه خطای 6ثانیه دروازه بان را اعلام
نمیکرد تیمش هرگز گل نمیخورد. به هر حال باز هم یک
داور تیتر یک روزنامهها شد. اینبار هم آن داور
مخترع، نامش محسن قهرمانی بود
مس کرمان – راه آهن 1387
طبق
اعلام کمیته داوران قرار بود محسن ترکی، داور
مشهدی این بازی را قضاوت کند اما هنگامیکه سوت آغاز مسابقه
به صدا درآمد آن داور هیچ شباهتی به محسن ترکی
نداشت.
اینبار نیز یک بازیکن مس در محوطه جریمه سرنگون
شد. اینبار نیز داور مسابقه در سوت خود
دمید. اینبار نیز به سمت نقطه پنالتی رفت . اینبار نیز
تصاویر آهسته نشان دادند که هیچ برخوردی بین
بازیکنان بهوجود نیامده. اینبار نیز در
دقایق پایانی بازی یکی از بازیکنان راه آهن توپی را به سمت
دروازه مس سانتر میکند بازیکن راه آهن در حالی که
هیچ بازیکن حریفی در کنارش حضور نداشت با سر توپ را
درون دروازه مس میفرستد اما داور مسابقه با
سوت خود اجازه هیچگونه شادی را به راه آهنیها
نمیدهد. او خطای بازیکنان راهآهن را گرفته اما تصاویر
آهسته نشان دادند که هیچگونه خطایی صورت نگرفته.
جنجالها و حاشیهها همچنان ادامه داشت.
پرسپولیس – سپاهان 29 شهریور 1392
ماجرای
بازی جنجالی پرسپولیس و سپاهان از آنجایی شروع شد که میثم حسینی،
بازیکن تیم پرسپولیس با خطای شجاع خلیلزاده نقش بر زمین شد و
محسن قهرمانی داور مسابقه به هر دلیلی (سهوی یا
عمدی) او را اخراج کرد و بهنفع سپاهان پنالتی گرفت.
تصمیمیکه نهایتا منجر به باخت پرسپولیس شد و علی دایی را
در کنفرانس مطبوعاتی آنقدر برآشفت تا برای اولین بار از
ماجرای غش کردن داور و کارت به کارت شدن پول صحبت به
میان بیاورد و به این نکته اشاره کند که طبق مدارک و
مستندات موجود، او از قبل میدانسته که قرار است محسن
قهرمانی در این بازی به سمت سپاهان غش کند . پس از طرح این
موضوع و گمانهزنیهای متعدد در رابطه با آن ،
سرانجام با بررسیهای دقیق اما سربسته پیرامون ابعاد این
ماجرا که ماهها هم به طول انجامید نهایتا کمیته انضباطی پس از 4
ماه محسن قهرمانی را نه بهخاطر اشتباهات داوری و غش کردن به
سمت تیم سپاهان بلکه بهدلیل رفتار غیر ورزشی و ایجاد روابط
غیر قانونی با برخی افراد و ارتکاب اقدامات خلاف مقررات
انضباطی و اخلاقی در فوتبال ، به مدت 8ماه از داوری
محروم کرد و نفرات بسیاری نیز در نتیجه رسیدگی به این
پرونده با محرومیت ، تذکر و توبیخ کتبی مواجه شدند.
چرا فقط قهرمانی سیبل شد؟
علی
خسروی، کارشناس فوتبال کشورمان اعتقاد دارد محسن
قهرمانی در ماجرای بازی پرسپولیس و سپاهان سیبل شد. با او به
گفت و گو نشستیم تا درباره این ماجرا توضیحات بیشتری ارائه
کند. گفتوگوی «قانون» با علی خسروی را میخوانید:
فکر میکنید قهرمانی بتواند بازی امروز را اصطلاحا در بیاورد؟
اگر
نیکولا ریتزولی یا حتی کولینا هم در میدان
بودند من نمیتوانستم بگویم میتواند بازی را
در بیاورد یا خیر. چطوری پیش بینی کنم؟
دلیل
اینکه این سوال را پرسیدم این بود که سعید مظفری
زاده در دربی 78 میخواست از داوری
خداحافظی کند و به همین دلیل هم دو بازیکن را
اخراج نکرد. گفته میشد او میخواست بازی را در
بیاورد.
من معتقدم سعید مظفریزاده به نوعی آن
بازی را مدیریت کرد. من به او توصیه میکنم کاملا استراحت
کند و قانونی ترین بازی زندگی اش را قضاوت کند. آنجا
که باید آوانتاژ بدهد، بدهد. آنجا که
باید اخطار بدهد، کوتاهی نکند ولی شما
باید بدانید که بازی بزرگ تراکتورسازی و استقلال بیش
از آنکه به یک داور بزرگ نیاز داشته باشد به یک
مدیر خوب نیاز دارد. خصوصا برای قهرمانی که به نظر من
اشتباه کرده از 4 روز پیش گفته میخواهم خداحافظی کنم.
البته شما در اینستاگرام هم به این موضوع واکنش نشان دادید.
من
وقتی این ماجرا را در اینستاگرام نوشتم که با خودش صحبت
کرده بودم یعنی تا وقتی با خودش صحبت نکردم
مطمئن نبودم که خداحافظی میکند. او میتوانست
بعد از بازی خداحافظی کند یا در بین دو
نیمه به گزارشگر بازی بگوید این آخرین بازی است که او در
میدان حضور دارد. چون در فوتبال ما ادب
ورزشی من ندیدم که از یک داور تقدیر
کنند. فقط یادم است روسای فدراسیونهای قبلی
آنقدر شهامت داشتند که برای محمد فنایی،
حمید خوشخوان، احمد ابهران، محسن زمانی، محمد صالحی،
بهمن بهلولی و محمد ریاحی بازی خداحافظی گذاشتند ولی
در این 10 سال اخیر روسای کمیته داوران ادب
اداری نداشتند که به یک داور اجازه
بدهند با سوت زدن خداحافظی کند و
در کنار زمین خانواده اش حضور داشته باشند.
برای شما هم بازی خداحافظی برگزار نشد؟
در
سال 1387 آقای عنایت به من پیشنهاد داد که در
بازی پرسپولیس و استقلال خداحافظی کنم، یک گل گردن ما
انداختند و دو، سه تا سکه دادند
طوریکه حتی خانواده خودم هم باخبر نشدند.
میخواهم بگویم معرفت و شعور اداری ندارند. قهرمانی
چرا باید از قبل اعلام کند که خداحافظی
میکند؟ او میتوانست در یک بازی در استان
خودش یا در تهران خداحافظی کند. چرا
باید از قبل اعلام کند؟ من جای او بودم اعلام
نمیکردم چون جو بدی علیه او راه افتاده بود، به
خصوص بعضی از کارشناسان که بحث قضاوت او را بد مطرح
کردند و این موضوع را در رسانهها مطرح
کردند که کمیته داوران میخواهد از شر او خلاص
شود. من با کارشناسی که این حرف را زده بود تماس
گرفتم و گفتم کارت اشتباه بوده است. من به قهرمانی نصیحت میکنم که
قانونیترین بازی عمرش را سوت بزند، او داوری است که
در سطح آسیا و ایران بزرگترین بازیها را قضاوت کرده، حتی
دربی را هم سوت زده است در حالیکه خیلی از
داورها عقده قضاوت در دربی را
دارند ولی قهرمانی این عقده را ندارد.
ولی خیلیها میگفتند او محروم شده و پول گرفته بوده است.
آنهایی که این حرف را میزنند یا طرفدار استقلال یا پرسپولیس یا سپاهان هستند.
مشکل این است که هیچوقت به این سوالات پاسخ داده نشد و این در ذهن هواداران باقی ماند.
هروقت
1 + 5 مشخص شد ما هم جواب این سوالات را میدهیم، مگر
مردم جواب اختلاس را گرفتند؟ مگر جواب دزدی بیمه ها را
گرفتند؟ چرا رشوهدهندگان بهکار برگشتند؟ چرا راهآهنیها
برگشتند و کار کردند؟شما میدانید بعضی چیزها
را نمیشود گفت. چرا فقط قهرمانی سیبل شد؟ چون ایشان مشهور
بودند؟ کمیته داوران باید درباره این
ماجرا توضیح بدهد. کمیته داوران ما به جز
چیدمان هیچ چیز دیگری ندارد،؛ نه ارتباط
مردمیدارند، نه روابط عمومی، نه کمیته نظارت، هیچ
چیزی ندارند، اینها را کمیته داوران باید
جواب بدهد.
کمیته داوران که واقعا کارهای عجیبی میکند، حتی جواب تلفن شان را هم نمیدهند.
فقط
جواب تلفن دکتر اسدی و کفاشیان را میدهند،
حتی از وزارت ورزش به من زنگ زدند و گفتند اینها چرا
جواب نمیدهند؟
نکته پایانی؟
اگر
واقعا میخواهد خداحافظی کند اعضای کمیته
داوران به تبریز بروند. رئیس کمیته داوران هر هفته
تبریز است این هفته میرود اهواز، رئیس دپارتمان در این
بازی برود حداقل تا از او تقدیر کنند. بالاخره
یک داور دارد خداحافظی میکند، استان
که میزبان است و نمیتواند، مهمان هم که شرایطش را
ندارد، مردم از مشهد هم نمیروند. چرا
ادعای مذهبی بودن داریم وقتی ستار العیوب نیستیم؟ من
پیشنهاد میکنم همه اعضای کمیته داوران همراه آقای عنایت به
تبریز بروند. حداقل مردمیبودن را یاد
بگیرند.
افشای ناگفتهها از بازگشت قهرمانی
پس
از توضیحات علی خسروی با هوشنگ نصیرزاده هم تماس گرفتیم تا جزییات
بازگشت محسن قهرمانی را از او بپرسیم. نصیرزاده تمام ماجرا را با
حوصله توضیح داد که در ادامه
میخوانید:
تماس گرفتیم تا از خداحافظی محسن قهرمانی بپرسیم.
من اصلا خبر ندارم که ایشان خداحافظی میکند یا خیر.
قرار است در بازی تراکتورسازی – استقلال از میادین خداحافظی کند.
به
هرحال این یک تصمیم شخصی است. این به خودش مربوط است، شاید
به این جمع بندی رسیده که الان باید خداحافظی
کند چون ایشان مدتها تحت فشار روحی بود.
گفته میشود برای همین هم به عنوان قاضی این بازی انتخاب شده است.
بله، من هم همین فکر را میکنم چون این یک بازی بزرگ و حساس است.
فکر نمیکنید فشار این بازی باعث شود او اشتباه کند؟
بعید میدانم چون قهرمانی داور باتجربه ای است و از پس این بازی بر میآید.
هیچکس متوجه نشد قهرمانی چرا محروم شد و چرا برگشت؟
ماجرا
این است که افرادی که ماجرا را نمیدانستند
میگفتند محرومیت کوتاه مدت او کافی نیست. حتی فیفا این
پرونده را خواست، پرونده ترجمه شد و برای او ارسال
شد، بعد از بررسی اعلام شد اگر ماجرا همین است که
نوشتید همین محرومیت کافی است ولی بیرون از فدراسیون فکر
میکردند فدراسیون تخفیف داده است
در حالیکه این گونه نبود. ماجرا این بود که محسن
قهرمانی در رفتارهایش یکسری ملاحظات را رعایت نمیکرد و همان
پرونده ای که بعد از بازی پرسپولیس و سپاهان وجود
داشت نشان میداد ایشان حرفهایی زده که
بعدا به ضرر او تمام شد.
محسن قهرمانی چند ویژگی
داشت: سن، سواد و سلامتی، که همه از ویژگیهای یک
داور خوب است. او قد خوبی هم داشت به طوریکه به او
آسمانخراش گفته میشد. از چهره فتوژنیکی هم برخوردار
بود که روی تصمیماتش تاثیر میگذاشت ولی قهرمانی اهمیت جایگاه
داوری را به شکل خودش متوجه نبود. او دارای
اخلاق کودکانه بود که همین کودکی را هنگام قضاوت هم
تا حدودی بروز میداد. در خوش قلبی او
شکی وجود ندارد، قهرمانی فردی کاملا مهربان و
احساساتی است ولی نمایشهایی که در هنگام داوری از
خود بروز میداد قضاوتهای او را طبیعی
نمیکرد. او آنقدر به داوری علاقه مند
بود که در مدت کوتاهی کیلوهای اضافی بدن
خود را کم کرد، در واقع محسن قهرمانی علی رغم بسیاری
از ویژگیها قربانی برخی رفتارهای خود شد که کنترل
نشده در داخل و بیرون زمین از خود بروز
میداد. اما برخلاف آنچه برخی درباره او فکر
میکنند، ماجرای محسن قهرمانی آن چیزی نیست که او نمیتوانست
مدیریت کند. به عبارت دیگر باید حواشی را
مدیریت میکرد. مشکل محسن قهرمانی گاهی این بود که
تصور میکرد تماشاگران برای دیدن او
آمدهاند درحالیکه آمده بودند
بازی را ببینند و بسیاری از تماشاگران گاهی نام داور را
نمیدانستند.
فکر میکنید رفتن او باعث مشکلی در داوری کشور میشود؟
قهرمانی
سابقه حضور در کلاسهای بینالمللی بسیار و کنفرانسهای آنها و
مسابقات فوتبال آسیا را داشت و اینها تجربه او را بیشتر
کرده بود. از دست دادن او هم برای
داوری فدراسیون سخت بود و هم برای خودش که به
شدت به داوری علاقه مند است اما مجبور شد که
با دنیای داوری خداحافظی کند.