فوتبال بار دیگر زبان همدلی بین اقشار جامعه شد تا زیباییهایش نمود بیشتری پیدا کند.
اگرچه این بار در سایه سوگ کاپیتان فقید پرسپولیس که بازیکنی اخلاق مدارو
الگو بود ،این اتفاق رخ داد تا شاهد گردهمایی بزرگ خانواده فوتبال باشیم،
اما این ورزش محبوب نشان داد تا با وجود همه خبرهای غیرواقعی پیرامون آن،
فوتبال باز هم میتواند عاملی باشد تا دوستیها و مردانگیها رخنمون شود.
این بار رنگها کسی را رنگ نکرد. این بار کسی گرفتار رنگی نشد. این بار نه
آبی رنگ آسمان بود و نه قرمز رنگ خون. این بار فقط یک چیز خود را نشان
میداد، رنگ واقعی اخلاق، کرامت و انسانیت. هنگامی که انسانیت و مهربانی و
همدلی بر رنگهای دستساخته ما چیره شود، تردید نباید کرد که زندگی
زیباترین عرصه هستی برای همه ما خواهد شد.
این بار زمین ورزشی آزادی محل یکدلی و مهر و در عین حال درد توأمان شد. این
درد را نمیشد تحمل کرد، مگر همه بار آن را به دوش میکشیدند. در زمین سبز
ورزشگاه آزادی همه دیدند که گستره زمین چقدر اندوهناک بود. سکوها چقدر
غمگین بودند و سکونشینان چه همدلانه با چشم مشترک اشک مشترک میریختند.
اشکها اگر چه یادآور اندوه و ماتماند، اما بارش اشکهای مشترک نشان
میدهد که دلهایی با دردهایی مشترک گردهم آمدهاند تا روزی دیگر و برگی
غمگین ولی ویژه را در دفتر ورزش به یادگار بگذارند.
ورزشگاه آزادی در روزی که «نوروزی» روز همه را به داغ رفتنش سیاه کرده بود،
روزی دیگری را به چشم دید. روزی که شاهد بود فرزندان این خاکبوم همه از
یک پیکره و یک جاناند و آن جان ایران، جان ورزش و جان فوتبال است.
فوتبال عرصه زندگی است و آدمهایی که در این عرصه بازیگرانند، بیش از همه
پیشقراول آنند تا به مردمی که به آن عشق میورزند بگویند که فوتبال فقط
عرصه آورد و هماوردی نیست، عرصه دوستی، آزادگی و مهربانی است.
فوتبال میتواند بگوید در حالی که وارد زمین میشوی میتوانی رد و ردای
آدمی و انسانیت را به تن داشته باشی و با توپی که زمان در آن گذر میکند و
بازی مردانهای را به نمایش بگذاری. آن روز توپ زمین آزادی نچرخید تا
دروازهای را بلرزاند تا شاید دلی بلرزد. آن روز دلها بود که در ورزشگاه
آزادی میتپید تا مردی از دیار بازیگران زمین فوتبال را به سوی آرامش ابدی
هدایت کند.
آن روز همه در پرتو یکرنگی، همدلی مردم فهیم و قدرشناس و علاقهمندان به
فوتبال، رنگهای قرمز و آبی را کنار گذاشتند تا در میدان دوستی دست به دست
هم دهند و شاهد صحنههای بیبدیل در مستطیل سبز باشند، صحنههایی بهدور از
زشتیها و پلشتیها.
این بار از دل شعارها مفهوم دیگری شنیده میشد که بیشتر گوشنواز بود تا آزاردهنده.
موج دوستی این بار به دامن رسانهها نیز سرایت کرده بود و در یک اقدام
مشترک حتی رسانههای رقیب صفحه نخست خود را بهطور کامل عزادار مردی از
تبار فوتبال کرده بودند.
البته این اولین بار نیست که فوتبال ابزاری میشود تا مردم دلها را بههم
نزدیک کنند. در ادوار گذشته نیز بارها فوتبال شاهد این گونه رخدادهای
تاثیرگذار در جامعه بوده است. اگر ما یادمان برود، تاریخ به یاد دارد روزی
که استرالیا در زمین خود زمینگیر یاران دیروز هادی نوروزی شده بود، ایران
یکپارچه تن شد و دل شد و اشک شوق شد و باز چشم و دل مشترک. فوتبال
میتواند در شادیها و غمها دستهای ما را بگیرد و دلهای ما را به هم
نزدیک کند.
اگر بگذاریم فوتبال نفس بکشد ذاتش عاری از هرگونه سیاهی وآلودگی است و
میتواند با توجه بیشتر بستر مناسبی باشد تا نسل جوان ما از این طریق به
خود باوری برسند و در مسیر رشد و شکوفایی قرار بگیرند.
سازمان لیگ فوتبال ایران وظیفه خود میداند از همه مسئولان، ورزشکاران،
اصحاب رسانه و تماشاگرانی که در خلق صحنههای ماندگار این مراسم حضوری پر
شوری داشتند، صمیمانه سپاسگزاری کند.