پایگاه اطلاع رسانی ، خبری و تحلیلی استقلال تهران - WWW. ESTEGHLAL TEHRAN FC . COM - محمد مایلى کهن به اظهارات حسین رضازاده عضو هیات مدیره باشگاه سایپا پاسخ داد. محمد مایلى کهن سرمربى تیم فوتبال سایپا این چنین پاسخ رضازاده را داده است:یادش بخیر، جادوانه ورزش ایران زنده یاد آقا تختى که راز جاودانگى اش نه رنگ و تعداد مدال هایش، بلکه دفاع او از حق و حقیقت و در نهایت گرفتن حق مظلوم از ظالم بود. چه بسا ورزشکارانى که در طول دوران آمدند و رفتند و حتى بیشتر از «آقا تختى» مدال گرفتند اما، خیلى زود فراموش شدند. روزگار غریبى است که چنان در چنبره ى تعارفات چاپلوسانه گیر افتاده ایم که هر حرفى خارج از تعارف و تمجید را حتى اگر در دفاع از حقیقت باشد، بد اخلاقى مى نامیم. اگرچه این روزها همه ژست حرفه اى گرى مى گیریم اما، متاسفانه در عمل طور دیگرى رفتار مى کنیم.چند وقت پیش یکى از اعضاى هیات مدیره محترم باشگاه سایپا، در حالى که تخصصى در مسایل فنى نداشتند وارد مباحث فنى تیم و کادرفنى شده و مطالب شان را به جاى اینکه در جلسه هیات مدیره مطرح نمایند، رسانه اى نمودند. على رغم اینکه بیش از ۱۰ روز از این صحبت ها و مصاحبه گذشت هیچ واکنشى از سوى شما آقاى رضازاده! نشان داده نشد اما، چگونه است که بلافاصله پس از اینکه بنده ناچارا ناگزیر به پاسخ آن صحبت ها شدم، در کمتر از ۲۴ ساعت عکس العمل شما را مشاهده نموده و شما آقاى رضازاده! به عنوان قهرمان این مملکت حرف هاى بنده را غیر حرفه اى، غیراخلاقى و کم لطفى دانستید.
آیا این بدان معنا نیست که شما یک طرفه به قاضى رفته باشید و صرفا از آن عضو هیات مدیره دفاع نموده باشید؟آقاى رضازاده! از نظر من کار غیر حرفه اى یعنى ورود به مسایل فنى بدون تخصص لازم، کار غیر اخلاقى یعنى رسانه اى نمودن مسایل داخلى خانواده باشگاه، از همه مهمتر دروغ گفتن به مردم است. اینک خودتان قضاوت کنید که آیا صحبت هاى من غیر حرفه اى و غیر اخلاقى بوده یا صحبت هاى دوست شفیق و صمیمى و به عبارتى مدیر برنامه هاى شما؟!
آقاى رضازاده! در جایى دیگر عنوان کرده بودید که مایلى کهن محبت هاى هیات مدیره را نادیده گرفته است. اى کاش واضح تر در این زمینه صحبت مى کردید زیرا شاید این شائبه به وجود آید که محبت هاى هیات مدیره یعنى گرفتن امتیازهاى شخصى از باشگاه یا گروه خودروسازى سایپا (مانند گرفتن ماکسیما، مگان، زانتیا و یا امتیاز نمایندگى محصولات سایپا و ...) در حالى که همگان مى دانند بنده هیچ گاه به دنبال گرفتن ذره اى امتیاز شخصى نبوده و نیستم و همواره در هر کجا که مشغول به کار بوده ام نهایت تلاش خود را در جهت کاهش هزینه ها به کار گرفته و نیتى به جز ارایه خدمت صادقانه نداشته و ندارم.
آقاى رضازاده! در جاى دیگرى عنوان کرده اید که در هر کجا و در هر زمان از من حمایت کرده اید. مى توانید براى این صحبت خود شواهدى ارایه دهید؟ ضمن اینکه قابل ذکر است زمانى که تیم مشکلى نداشته باشد و خوب هم نتیجه بگیرد به حمایت خاصى نیازى نیست بلکه مدیریت حرفه اى ورزش به هنگام عدم نتیجه گیرى باید خود را بروز دهد و از تیم حمایت کند.
آقاى رضازاده! شاید من جزو معدود فوتبالى هایى باشم که با تمام وجودم نه تنها با فوتبال بلکه با اکثر رشته هاى ورزشى عجین شده باشد و اگر علاقه ام نسبت به رشته هاى ورزشى دیگر بیشتر از فوتبال نباشد، کمتر هم نیست. از این رو یادم نمى رود که اعجوبه وزنه بردارى جهان آقاى محمد نصیرى در المپیک ۱۹۶۸ مکزیک در مبارزه اى سخت و نفس گیر توانست بر
«ایمر فولدى» مجارستانى غلبه کند چگونه اشک شوق از چشمانم جارى شد و پس از آن که در همان المپیک «واسلى الکسیف» توانست مدال طلا را در فوق سنگین براى شوروى سابق به ارمغان آورد، چقدر غبطه خوردم و از خداوند بزرگ تمنا کردم که روزى هم ما در این وزن قهرمان شویم. بعدها با رشادت و با حضور باصلابت شما در المپیک هاى سیدنى و آتن و با فریاد یا ابوالفضل شما من هم یاابوالفضل گفتم و بار دیگر اشک شوق ریختم، با این تفاوت که زمانى که براى قهرمانى نصیرى عزیز گریستم نوجوانى ۱۴ ساله بودم اما، در المپیک آتن به مردى ۵۴ ساله تغییر یافته بودم.
آقاى رضازاده! با توجه به اینکه فرزندان من هم سن و سال شما هستند و عمر حضور من در ورزش قهرمانى بیش از سن فرزندانم است پس به خودم حق مى دهم که نکاتى را به شما یادآورى کنم. این روزها متاسفانه، بى عدالتى در ورزش ما در اکثر سطوح ورزش ریشه دوانده است و عنوان کردن زشتى ها و پلشتى ها در کنار واقعیت ها و ایستادن در مقابل آنها بسیار سخت و طاقت فرسا گردیده است. در چنین روزهایى که براى گفتن حرف حق به نداشتن حرفه اى گرى و بى اخلاقى متهم مى شوى، طرفدار حق و حقیقت بودن واقعا سخت و جان فرساست. اما، سعى کن همچون جهان پهلوان تختى همیشه از حق و حقیقت دفاع کنى و جانب عدالت را پیشه و یا اینکه اگر این امر برایت سخت است حداقل سکوت نمایى تا با این کار نگذارى خاطرات خوش ما با تو به تلخى گراید و یا رویاهایمان شکسته شود.
در نهایت حسین عزیز اگر نوشم نه اى، نیشم نباشى.