مجتبی جباری در قطر پسر سر به راهی شده است. از او هیچ صدایی شنیده
نمیشود. انگار نه انگار که او همان مجتبی جباری پرهیاهوی تیم استقلال است
که به همه بینظمیها و بیانضباطیها و دیرکرد حق و حقوقها اعتراض داشت.
آری این همان مجتبی جباری است که یک فصل و نیم در قطر بازی میکند و انگار
نه انگار که اصلاً او در دنیای فوتبال زندگی میکند. کوچکترین خبری از
جباری نمیشنوید؛ نه خبر خوب نه خبر بد.
او بیوقفه تمرین میکند.
بیوقفه در تمرینات بدنسازی شرکت میکند. بیوقفه در همه بازیهای الاهلی
ظاهر میشود. مهمتر از همه اما جباری اصلاً مصدوم نمیشود. ما فصلی را
سراغ نداریم که جباری در استقلال بازی کرده و مصدوم نشده باشد. زانوی جباری
که همیشه یک پای ثابت مصدومیتها در طول فصل بود. حتی شده که او 6 ماه
تمرین و بازی نکرده باشد. آسیبدیدگی جزو جداییناپذیر فوتبال جباری بود.
جباری
همیشه برای تمرین کردن همراه با سایر بازیکنان، مدرسهاش دیر میشد. او
همیشه برای این مسئله یک بهانه داشت. گاهی وقتها آسیبدیدگی، خیلی وقتها
تسویهحساب باشگاه و بدقولی در پرداختها؛ خلاصه به هر بهانهای بود، در
تمام فصول جباری دیرتر از موعد مقرر تمرین میکرد.
بدنسازی هم که در
دستورکار است. کسی به یاد ندارد که مجتبی در استقلال بنسازی کرده باشد.
اصلاً شاید یکی از علتهای تداوم مصدومیتهای او (منهای زانوی ضعیفش) طی
نکردن درست و اصولی دوران بدنسازی بود.
مجتبی جباری اما چرا در قطر
اینگونه نیست؟ چرا او پسر منظمی است؟ چرا قبل از همه شروع به بدنسازی
میکند؟ در یک سیستم درست و اصولی، در یک لیگ حرفهای، در تیمهایی که نظم و
انضباط و اصول در آنها حرف اول را میزند، این بازیکن است که در استخدام
باشگاه است، نه باشگاه در استخدام بازیکن.
باشگاه بازیکن را مستخدم
خود میداند و در ازای پولی که به او میدهد، کار میخواهد. حالا این لیگ
میخواهد لیگ قطر باشد یا هر لیگ دیگری. بازیکن وقتی در این سیستم قرار
میگیرد، دیگر نمیتواند از دستور سرپیچی کند. بازیکن، یاغی بودن را فراموش
میکند و مثل بچههای خوب تمرین میکند. بدنسازی میکند، بازی میکند و در
این سیستم جا میافتد. بخشی از حرفهای جباری در مورد فوتبال بینظم ایران
درست بود اما فوتبال قطر هم جلوی بسیاری از بینظمیها و خودمحوریهای او
را گرفت.