فنایی
گفت: دو روز است که تمریناتمان را برای دیدار فینال حذفی شروع کرده ایم و
برنامه مان این است که بتوانیم با قهرمانی سهمیه مستقیم آسیایی بگیریم.
پیشبینی یک فصل سخت برای ذوب وجود داشت
با شرایطی که ذوبآهن در ابتدای فصل داشت این پیشبینی وجود داشت که ما در
ابتدای فصل مشکل داشته باشیم علتش هم برمی گردد به دو سال گذشته که ذوبآهن
خطر سقوط را احساس کرد و حتی در پلی آف هم بود. یعنی مشکلات و استرس های
فصل های گذشته به امسال سرایت کرده. ضمن اینکه بازیکنانمان امسال در
دروازه، دفاع خیلی تغییر کرده بودند. خدا را شکر بچه ها زحمت کشیدند و همه
چیز دست به دست هم داد. شب و روز کار کردیم تا توانستیم مقام چهارم را به
دست بیاوریم، اما این برای ما کافی نیست و ذوبآهن دنبال قهرمانی در ایران و
آسیاست.
هنوز کسی برای فصل آینده با من مذاکره نکرده
هر چند کادرفنی برای فصل آینده ماندنی شده، اما هنوز هیچ کس با من صحبتی
نکرده است. ولی اینکه یک تیم ثبات داشته باشد چه از لحاظ کادرفنی و چه از
لحاظ بازیکنان، خیلی می تواند در نتیجه گرفتن آن موثر باشد. اگر 80 ـ70
درصد بازیکنان ذوب، باقی بمانند و چندین بازیکن هم اضافه شوند من فکر می
کنم ما تیم کاملی خواهیم داشت. ما در ایران منابع انسانی خوبی داریم. اما
متاسفانه توجه به زیر ساختها و تیمهای پایه آنطور که باید انجام نمی شود.
باشگاههای ما باید به سمت خصوصی سازی پیش بروند چون از این طریق پتانسیل
های آنان به بار می نشیند.
از ناسا برنامه تمرینی می گیرم
اگر در مورد تمرینات من به عنوان مربی بدنساز ذوب صحبت می کنید باید بگویم
که یک سری مسایل که راز هست و دوست ندارم آنها رسانه ای شود. شاید برای
بعضی ها خنده دار باشد، ولی من گاهی از ناسا برنامه تمرینی بر می دارم!
اولین مساله در ذوب این است که گل محمدی دست من را برای کار، باز گذاشته
است. یک بازیکن برای آنکه موفق شود باید از لحاظ بدنسازی، تغذیه، تمرین و
مسایل روحی و روانی تحت کنترل مربی باشد. خود من روزی 7،8 ساعت برای تمرین
دروازبانها برنامه ریزی می کنم. باید شرایطی باشد تا مثل باشگاه های حرفه
ای دنیا بازیکنان از 8 صبح تا هشت شب در اختیار باشگاهشان باشند. تا مربی
بر همه کارهای آنها نظارت داشته باشد.
از عملکرد خودم راضی نیستم
در دوره دانش افزایی مربیان که شرکت کرده بودیم همه دیدند که چقدر تمرینات
مربی دروازبانها پیشرفت کرده است. ما درتمرین با چهار دروازبان با چهار
روحیه مختلف طرف هستیم که باید برای هر کدامشان برنامه جداگانه ای تدوین
کنیم. شاید همه بگویند مظاهری و صادقی دروازبانهای خوبی در ذوب هستند، اما
من فکر می کنم این وظیفه کارد فنی است که همه تلاشش را برای بازیکنان بکند
تا خوب باشند و همینطور بازیکنها هم باید بازی کنند و نتیجه بگیرند این
خیلی اتفاق خاصی نیست، من هنوز از عملکرد خودم راضی نیستم و همیشه دنبال
پیشرفت هستم و روزانه ساعتی را برای دیدن سایتهای ورزشی معتبر دنیا اختصاص
می دهم که البته پولی هستند و برای همین هم شاید خیلی ها از انها استفاده
نکنند.
بازیکنان با دستمزد های میلیاردی تنها یک ساعت تمرین می کنند
من فکر می کنم که ایران بهشت بازیکنان و مربی ها است چون در مقابل
دستمزدهای میلیاردی که می گیرند تنها یکساعت در روز برای باشگاه وقت
میگذارند در صورتی که در باشگاههای حرفه ای دنیا بازیکن درست مثل اینکه به
سر کار اداری برود از 8 صبح تا 8 شب در اختیار باشگاه باشد. از مربی
بارسلونا می پرسند که چرا وقتی همه ساعت 9 در باشگاه حاضر می شوند. شما
ساعت 7 به باشگاه می روی. او هم پاسخ می دهد که چون وقتی من 7 سر کار بروم،
دو ساعت بیشتر از بقیه فرصت دارم کار انجام دهم. من حتی برای اینکه تمام
تمرکزم روی کارم باشد، حتی ادامه تحصیلم را به تعویق انداختم.
در تمام رده های تیمملی کار کرده ام
من 6، 7 سال با تمام تیم های رده پایه کار کرده ام به غیر از بزرگسالان به
عقیده من مربیگری سقف ندارد ولی در ایران اتفاقاتی می افتد که مربیان
حاشیه امنیت ندارند یعنی فکر می کنم هیچ شرکت ترابری هم نمی تواند با این
سرعت کار کند. مثلا مربی 3 سال در یک جا کار می کند، شبانه او را برکنار
میکنند و صبح روز بعد می بینید که مربی با تیم دیگری قرارداد می بندد.
در ایران متاسفانه شایسته سالاری وجود ندارد و به ناگهان به مربی ای که دو
سال در خانه نشسته هدایت یک تیم بزرگ را می دهند. هیچ کجای دنیا چنین چیزی
را نمی بینید.
از 80 میلیون ایرانی 80 گلر درنمی آید؟
همانطور که می دانید من با مشکلاتی از پرسپولیس جدا شدم و در سال های آخر
فوتبالم شرایط به نحوی پیش رفت که اصلا دلم نمی خواست برگردم. اما یک روز
با خودم فکر کردم که بتوانم در قالب مربی دروازهبان ها به کشورم کمک کنم.
برای همین با خودم گفتم که باید کارم کنم و ثابت کنم که می شود در ایران
هم پیشرفت کرد. مثلا یک دوره ای بود که می گفتند ما در ایران دروازهبان
نداریم یعنی ما 10 دروازهبان قدبلند نمی توانیم در ایران پیدا کنیم. از
80 میلیون ایرانی80 گلر در نمی آید؟ در تیمملی زیر 14 ساله ها همین کار
را کردیم بعد می بینیم خیلی راحت از کنارت رد میشوند.
باید ناهنجاری های فوتبالیست ها ریشه یابی شود
تا به حال یک بار اتفاق افتاده که به بازیکنان بااستعداد قدیم مثل
کاویانپور وکسانی که الان می بینی با علاقه به استادیوم می آیند و بازی
پرسپولیس را نگاه می کنند، بها داده شود که بتوانند در قالب یک مربی به
تیم کمک کنند. همین طور می شود که مهدویکیا ترجیح می دهد، تیم دانش
آموزی را به صورت آکادمی در آلمان تربیت کند. فکر می کنم باید باشگاه های
ما خصوصی شود وگرنه در 7، 8 سال اینده چیزی از این فوتبال باقی نمی ماند
چون متاسفانه ما در حال حاضر نسلی داریم که زیاد نمی توانیم روی آن حساب
کنیم. همین ناهنجاری ها که شما در فوتبالیست های نامی ایران می بینید،
باید ریشه یابی شود و یک روانشناس در کنار تیم باشد.
شب زنده داری و قلیان بلای جان فوتبال است
اگر بخواهم با صراحت صحبت کنم این شب زنده داری ها، قلیان کشیدن ها به
زندگی حرفه ای یک بازیکن ضربه می زند. چرا باید الان بحث استفاده بازیکنان
از ترامادول مطرح شود؟! چرا باید چنین اتفاقاتی در محیطهای ورزشی بیفتد؟
اصلا این ترامادول چی هست؟ باشگاههای ما فقط به بازیکنان پول می دهند نه
کار حرفهای از آنها می کشند و نه توقع رفتارهای حرفه ای از آنها دارند. من
که می گویم بازیکن باید از هشت صبح تا هشت شب در اختیار باشگاه باشد برای
همین است که بعد از یک ساعت تمرین نرود قلیان بکشد و تفریح کند و فردا هم
بیاید در تمرین و دست مربی از بازی گرفتن از بسته باشد.
فوتبالیست ها عوام فریبی می کنند
من نمی توانم در مورد پرسپولیس حرف بزنم چون در حال حاضر در کنار آنها
نیستم. ولی آنچه مسلم است اینکه پرسپولیس از عدم ثبات مدیریتی در این فصل
ضربه دید. از ابتدای فصل علی دایی را آوردند و در هفته هفتم او را تعویض
کردند و درخشان را در آن شرایط به کادر فنی آوردند. شما شک نکنید که اگر
برانکو هم نتیجه نگیرد او را هم به راحتی آب خوردن بیرون می کنند. متاسفانه
استقلال و پرسپولیس را مدیرهای غیر ورزشی و سیاسی اداره می کنند که من
وقتی روزنامه را ورق می زنم و یا در خبرگزاری ها می بینم حتی بیشتر از
بازیکنان مصاحبه می کنند. مقصر رسانه ها هم هستند. یا همین صفحه های
اجتماعی من می بینم بازیکنی که اخراج می شود در این صفحه ها به اصطلاح
خودمان حرفی می زند که در اذهان عموم برای او دلسوزی می کنند یعنی دراین
دوره عوام فریبی و حواشی بیشتر از اصل و فوتبال است.
به آینده فوتبال ایران امیدوار نیستم
متاسفانه با اتفاقاتی که این روزها در فوتبال می بینم زیاد به آینده آن
امیدوار نیستم. من حداقل 200 بار روی نیمکت تیم ملی نشستم. در کمپ کره
جنوبی که بودم شاید باور نکنید اما روزی 15،14 ساعت کار می کردند. اینکه ما
داریم با بازیکنان کار می کنیم یا اینکه ذوب نتیجه می گیرد، ما کار خاصی
انجام نداده ایم. فوتبال باید اینطور باشد . باید در ایران افکار حرفه ای
داشته باشیم. فوتبال ایران متاسفانه نتیجه گرا شده است، با یک نتیجه مربی
را به عرش می برند و فردا او را به فرش می کشند. به طور مثال امیر قلعه
نویی که این همه افتخارات به دست آورده است را به راحتی می کوبند. من
مطمئنم اگر همین حالا پای درد دل امیر قلعه نویی بنشینی دلش از خیلی جاها
خون است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
پرسپولیس برتری نسبت به الهلال نداشت
به عقیده من پرسپولیس در بازی دیروز مقابل الهلال هیچ برتری فنی نداشت،
تنها فشار هواداران باعث شد که در نتیجه تیم با یک گل برنده زمین باشد.
بعد هم تیم بالا می رود و به مشکل بر می خورد. یکی از دلایلی که فوتبال ما
نسبت به گذشته افت کرده نبود هوادار در استادیوم است. شما ببینید وقتی که
بلیط فروش یرایگان می شود مردم 100 هزار نفر به استادیوم می آیند. پس
مشکلات مالی باعث شده که آنها نتوانند در تمرینات حاضر شوند.
بازیکن حق ندارد پشت مربی حرف بزند
من هیچ وقت پشت سر مربیانم حرف نزده ام. یعنی می امدم پشت سر علی پروین
حرف بزنم! یکبار پشت یک نفر حرف زدم که اسمش را هم نمی آورم، بعد از آن
بارها از او بخاطر کاری که انجام دادم عذرخواهی کنم. مخصوصا حالا که مربی
هستم می دانم که مربی چه زحمتی برای بازیکنان می کشد. بالاخره بازیکنان که
امروز راحت در مرود امیر قلعه نویی صحبت می کنند فردا خودشان مربی می شوند و
آن وقت همینطور بی رحمانه در موردشان قضاوت می شود.من آقای قلعه نویی را
مثال نمی زنم، بازیکن حق ندارد پشت مربی حرف بزند. من را در 28 سالگی از
پرسپولیس کنار گذاشتند. ولی من در آن زمان هیچ صحبتی در مورد آری هان که
مربی تیم بود یا هیچ کس دیگری انجام ندادم. بعد از مصدومیتم از ناحیه باط
هم یکسال در استیل آذین بودم و به این نتیجه رسیدم که دیگر کارایی قبل را
ندارم و برای همین هم فوتبال را کنار گذاشتم و هیچ وقت آویزان فوتبال
نبودم.