1 - امیر قلعهنویی هیچگاه میانه چندانی با سیاست نداشته است. نه روزگاری که جوان شاهینی الاصل پا گرفته در خانواده پرسپولیس، سر از قلب میدان تیم حریف درآورد و با محاسن بلندش برای استقلال میدانداری کرد و نه سالهای بعد که امید اردشیر با صورتی صاف و تراشیده و ظاهری شیکتر به جمع مربیان پیوست، ندرتا میشد نمونههایی از همزیستی او با عالم سیاست را سراغ گرفت. در شرایطی که بسیاری از ورزشکاران از نردبان سیاست و قدرت بالا رفتند و یا حتی عده زیادی از سیاستمداران، به جاذبههای ورزش گرایش پیدا کردند، کاپیتان سالهای دور استقلال در اغلب موارد به جدایی ورزش از سیاست وفادار ماند، تا حتی رسیدن این «بچه هیاتی» به صدر کادرفنی تیمملی نیز نتواند او را از خط فوتبال محض خارج کند. در عین حال اما، انگار ماههای پرهیاهوی اخیر، رهاورد دیگری برای قلعهنویی داشته و ناخواسته او را وارد ماجراهای سیاسی کرده است.
2 - عصر یکی از روزهای خبر خیز بهار گذشته، علاقهمندان به فوتبال با مطالعه مصاحبه مفصل قلعهنویی با یکی از خبرگزاریها، حسابی شوکه شدند. سرمربی پیشین استقلال که انگار نمیتوانست جدایی از تیم محبوبش را تحمل کند، ناگهان زبان به سخن گشود تا از برخی رفتارهای محمود احمدینژاد انتقاد کند. در روزهای پایانی حضور علیآبادی در ورزش، حکایت دور ماندن کاشانی و دادکان از فوتبال به ماجرای ترک تقریبا اجباری استقلال توسط قلعهنویی افزوده شد تا زبان سرخ امیر، در کار به نقد کشیدن کنشهای مدیریتی رییسجمهور درآید: «من متاسفم که در زمان آقای احمدینژاد، آدمهای محبوب از فوتبال جدا و خانهنشین شدند.» بدون تردید اگر منبع انتشار خبر موثق نبود، نمیشد به همین راحتیها عبور قلعهنویی از خط قرمزهای همیشگیاش را باور کرد، اما خبر صحت داشت و سرمربی سپاهان به نقد عملکرد مدیران ورزشی احمدینژاد پرداخته بود. پس از این مصاحبه جالب توجه که در هیاهوی مربوط به انتخابات، تحتالشعاع قرار گرفت، امیر قلعهنویی دوباره کار خودش را در پیش گرفت تا نوبت به روزهای پرتلاطم کنونی برسد؛ ایامی که در آن مرد کهنهکار آبیها بار دیگر، اما این مرتبه کاملا ناخواسته درگیر سیاست شده است.
3 - «قلعهنویی در قلب من است»؛ واعظآشتیانی پس از به زبان آوردن این جمله عجیب، حتی یک روز هم بر ادعایش وفادار نماند تا درست از همان زمانی که قرار بود امیر و استقلالیها، با صلح و دوستی از هم جدا شوند، استارت جنگ و جدالی پایانناپذیر زده شود. بیانیه پشت بیانیه و مصاحبه پشت مصاحبه؛ این، روایت مدیرعامل و سرمربی تیمی بود که دست در دست یکدیگر به قهرمانی رسیدند، اما حتی یک هفته پس از پایان فصل هم نتوانستند یکدیگر را تحمل کنند. یکطرف، طرف مقابل را به لمپنیسم و ناپاک بودن متهم میکرد و طرف مقابل، روی افتخاراتش مانور میداد و تاثیرپذیری اردوگاه حریف از یک «بچه» را دستاویز حملات تازه قرار میداد. این جدال لفظی کشدار، حتی با شروع فصل و ابراز نگرانی باشگاه سپاهان هم به پایان نرسید تا جایی که حتی همین امروز هم شاهد صفآرایی آنان در مقابل هم باشند؛یکی دیگری را به عقد قرارداد با بازیکنان در «مرغفروشی» متهم میکند و دیگری به تحت سلطه قرار گرفتن طرف مقابل از سوی «مبلفروشان» اشاره میکند. با همه اینها اما، جدل مزبور این روزها به بیراهه سیاست نیز کشیده شده است؛ چه اینکه طرف اصلی امیر قلعهنویی در این مجادله، این روزها یک پست مهم سازمانی نیز به دست آورده و در کسوت قائم مقام دستگاه ورزش، در هیبت یکی از مردان مهم دولت دهم درآمده است...!
4 - «به این دعوا ادامه میدهم، حتی اگر به قیمت خانهنشینیام تمام شود»؛ این هراسی است که به طور طبیعی گریبان قلعهنویی را گرفته است. از بخت بد او مهمترین مخالف این روزهایش، در سیاسیترین دولت پس از انقلاب حائز یک پست مهم و استراتژیک شده و همین موضوع، میتواند آینده کاری او را شدیدا به مخاطره بیندازد. فعلا که امیر در رودربایستی یک دعوای نیمهکاره رها شده و به عبارتی پشت دیوار سیاست باقی مانده است. باید به انتظار نشست و دید که آیا او به قول خودش این مجادله حیثیتی را تا خانهنشینیاش ادامه میدهد یا نه...؟!
منبع : گل