اولیایی ، گفت: استقلال مثل مریض سرطانی است که
بعضی از دوستان به خاطر به بهانه اینکه سرش درد میکند به سرش دستمال
میبندند.
کاهش تعداد هواداران استقلال
بلاتکلیفیهای اخیر در باشگاه استقلال باعث شده به هواداران استقلال لطمه
بخورد و میبینید که تعداد هوادارها نزول کردهاند. همیشه باشگاههای عربی
باآنهمه سرمایه و امکانات فقط به خاطر حضور تماشاگر از اینکه با ایران
بازی کنند، ترس داشتند و همیشه به همین خاطر فکر میکردند که از ما عقبتر
هستند. اما من ناراحت هستم که ما داریم این سرمایه را از دست میدهیم.
استقلال فاکتورهای موفقیت را ندارد
ابزار موفقیت در فوتبال 5،6 فاکتور است. بهطور مثال اعتبارات لازم، امنیت
شغلی، جایگاه اجتماعی! هیچکدام از این فاکتورها در استقلال نیست. هر وز به
این در سر چهارراه چوب حراج بر این باشگاه بزرگ میزنند. وزارت ورزش آن را
به اقتصاد و دارایی واگذار میکند و متاسفانه مدیران آن بهغلط عنوان
میکنند درصورتیکه باشگاه در مزایده فروش نرود، آن را منحل میکنیم. دیگر
با این شرایط چه روحیه و انگیزه برای بازیکنان و کادر فنی باقی میماند!
نجف نژاد برای تبلیغات مجلس رییس هیات مدیره شد
امیر قلعهنویی و کادر فنی امتحان خودشان را در تراکتور و سپاهان و همچنین
با استقلال پس دادهاند. آقای افشارزاده هم که از مدیران دیرینه فوتبال
هست، اما این امکانات لازم هست اما کافی نیست. استقلال بازار مکاره نیست که
هیات مدیره هر روز یک تصمیم جدید میگیرد. وزیر 150 نماینده گفت که چرا
بهغلط پستهای ورزشی گرفتهاند. آقای مقداد نجف نژاد چه کمکی در 4 دیدار
استقلال میتواند به این گروه انجام دهد؟! آیا میتواند سرمایهای به تیم
تزریق کند. انتخاب او بهعنوان رییس هیات مدیره چه کمکی به استقلال میکند؟
بهجز اینکه بخواهند در مجلس و با حضور وزیر از خودشان دفاع کنند و در
انتخابات مجلس هم از این طریق برای خودشان رای جمع کنند.
اعضای هیات مدیره و درآمدزایی 5 میلیاردی
اعضای هیات مدیره استقلال در این فصل با این عنوان انتخاب شدند که بتوانند
نفری 5 میلیارد یا در مجموع 5 میلیارد درآمدزایی کنند. بعدازآن هم میبینیم
که وفق به انجام این کار نشدند و یکییکی آنها را کنار گذاشتند. این نشان
میدهد که انتخابات درست نبود. بعد هم بازیکنان مشکل مالی پیدا کردند و
درنتیجه کار امیر قلعهنویی برای اداره تیم سخت شد.
150 میلیارد حق پخش چه شد؟
این امیر قلعهنویی بود که باوجود مشکلاتی که در این فصل بود توانست تیم را
اداره کند. شما ببینید رقیب دیرینه استقلال یعنی پرسپولیس که شرایط مشابه
ای دارد چند بار مربی عوض کرد و مربیانی مثل دایی و درخشان نتوانستند در
این گرداب بمانند. تجارب گذشته باشگاهداری در این دو تیم نشان میدهد که
مشکلات دو باشگاه با معجزه حل نمیشود. باید قانون مکتوب و بسترسازی مناسب
برای واگذاری صورت بگیرد و دست از شعار دادن برداریم که 150 میلیارد حق پخش
میگیریم و در پایان فصل مشخص شود که یک ریال پرداختنشده است.
در ایران هر کس در مورد هر چیزی صحبت میکند
اینکه عدهای از پیشکسوتان معتقدند امیر قلعهنویی به خاطر پرداختن به
حاشیه نتوانسته نتیجه بگیرد باید در جواب آنها بگویم که مشکل از ساخت را
باشگاههای ما است که هسته مرکزی ندارد و فقط نام ورزش حرفهای را یدک
میکشد. متاسفانه قانون طرح جامع باشگاهداری مجلس که از 7 سال پیش مدون
شده است، در حال حاضر در مرکز پژوهشهای مجلس خاک میخورد. ما قانون و
ساختار درست باشگاه نداریم و اینطور میشود که هر کس در مورد هر موضوعی
صحبت میکند. پیشکسوت حق دارد در مورد مسائل فنی حرف بزند اما نباید در
مورد امور باشگاه حرف بزند یا مدیر ستادی حق دارد در مورد مسائل مدیریتی
صحبت کند اما نه مسائل فنی. اینطور میشود که همه مسائل لوث میشود و
میبینیم که درحالیکه طبق برنامه 5 ساله نباید در این فصل پولی به
باشگاههای حرفهای تزریق شود اما وزارت نفت، نیروی انتظامی، وزارت صنایع
به تیم داری میپردازند و فقط استقلال و پرسپولیس دچار مشکل میشوند.
شرایط قلعهنویی مثل کی روش است
امیر قلعه شرایطی مثل کی روش دارد، کی روش مربی حرفهای است که در هر جای
دنیا که بوده امکانات حرفهای در اختیارش بوده و مجبور است برای تیم داری
گاهی اوقات به حاشیه بپردازد و زیرمجموعه جابجا کند. اما وقتی که اجزا سر
جایش نیست، هیچ نتیجهای نمیدهد. به عقیده من امیر قلعه در شرایطی بسیار
سخت مقاومت کرده و توانسته تیم را با تجاربی که داشته هدایت کند که واقعا
کار هر کسی نیست.