خبر منتشر شده روی یکی از سایتهای اینترنتی نشان دهنده بالا گرفتن موضوع مطرح شده میان باشگاه استقلال و روزنامه استقلال جوان و در راس آن علی فتحا...زاده بود. پس از چاپ مطلب «در جلسه نماینده محجوب با باشگاه استقلال واعظ سر قرار نیامد.» در روزنامه استقلال جوان، تنها سایت رسمی باشگاه استقلال بلافاصله در قبال آن موضع گرفت و روزنامه حامی تیم را متهم به بهرهبرداری از نیروهای پرسپولیسی کرد و خبر از شکایت احتمالی واعظ علیه آن را منتشر کرد...
خنده بلند فتحا...زاده!
... اما در خبری که روز گذشته در سایتها منتشر شد آمده بود پس از آنکه سایت باشگاه استقلال رسما از احتمال شکایت این باشگاه از روزنامه استقلال جوان خبر داد فتحا...زاده و آشتیانی تلفنی با هم صحبت کردند تا سوءتفاهمات برطرف شود و کسانی که سعی داشتند این دو را رودرروی یکدیگر قرار دهند به بنبست برسند. جالب اینکه فتحا...زاده از شنیدن این خبر بلند خندید. «...عجب! پس ما با هم تلفنی حرف زدیم؟ پس چطور من متوجه نشدم؟!» در ادامه این خبر که بیشتر تخیلی مینمود تا واقعی آمده بود که واعظ در فلان گفتوگو با فتحا...زاده از حضور برخی از خبرنگاران پرسپولیسی در این روزنامه گلایه کرده و گفته آنها قلم خود را به ضرر باشگاه استقلال میچرخانند اما آخر خبر بیشتر از استارت آن فتحا...زاده را خنداند که در آن آمده بود سردبیر استقلال جوان به واعظ قول(!) داده این موضوع را بررسی کند. «قول؟ هرگز چنین مکالمهای انجام نشده که بخواهد در آن قول و قراری رد و بدل شود.»
برداشت تخریبی واعظ!
... اما اصل خبر چه بود؟روزنامه استقلال جوان در صفحه چهارم شماره شنبه این هفته خود به قرار ملاقاتی اشاره کرده بود که برای همکاری استقلال با سیروس محجوب ترتیب داده شده بود و به واسطه عدم حضور واعظ در رستورانی که نماینده محجوب در آن یک ساعت منتظرش مانده بود، قرارها به هم خورده است. در پایان هم گفته شده بود که حالا اصلا مشخص نیست که آیا استقلال تمایل به چنین همکاری دارد یا نه! همین بحث هم باعث مکدر شدن واعظ شده و به سرعت برق و باد یکی از همان بیانیههای معروفش را روی سایت گذاشته بود. او در بیانیهاش انتشار این خبر را حرکتی«مخملین» در جهت تخریب باشگاه استقلال عنوان کرده بود حال اینکه هر چه از سر تا ته این خبر را خواندیم متوجه بخش تخریبی آن نشدیم. چه بسا درک و فهم مطبوعاتی ما هنگام قرائت این خبر در سطحی نبوده که بتوانیم متوجه قسمتهای تخریبی آن شویم. شاید به همین دلیل هم بوده که فتحا...زاده از دبیر اجرایی نشریهاش خواسته تا این مطلب را برای دومینبار (امروز) چاپ کند تا با نظرسنجی از خوانندگان دو آتشه استقلالیاش از آنها بپرسد «هرکس متوجه بخش تخریبی مطلب مذکور شد آن را به اطلاع ما (استقلال جوانیها) هم برساند.» اینجا بود که فتحا...زاده هم به نوعی دچار تردید در نوع برداشتش از مطلب فوق شده و آن را روی میز کارش گذاشته و بارها از سر تا ته آن را مرور میکرد تا ببیند قسمت تخریبی مطلب مذکور کجاست: «کجای این مطلب تخریبی است؟! اینکه خبرنگار خبری را به تحریریه آورده که نه در آن حرفی از عقد قرارداد است نه فسخ آن و یا هر موضوعی که باشگاه را در موضع ضعف قرار میدهد تخریب است؟! کجای این مطلب ایراد دارد که سایت باشگاه آنطور برای ما بیانیه صادر میکند؟! ما که خودمان این کارهایم و همهجور طعنه و تخریب پنهان در متن را میشناسیم که متوجه چیزی نشدیم.» فتحا...زاده در این بخش از صحبتهایش خطاب به واعظ که دست به شکایت و بهرهگیری از کلمه «قانون»اش حرف ندارد گفت: «خیلی خودشو ناراحت نکن.»