هر چند نقش مسعود مرادی در ثبت سومین پیروزی این فصل استقلال کاملا انکارناپذیر بود و این داور «خوب سابق »مطابق معمول ردپایی در ثبت نتیجه یک مسابقه حساس از خود برجای گذاشت ولی در عینحال بیانصافی است اگر از شایستگی تیم استقلال برای برد مقابل سایپا بیتفاوت رد شویم چون به واقع آبیپوشان برخلاف چهار بازی قبلی خود یک نمایش برتر و سزاوارانه ارایه کردند و اگر بعد از وقتهای تلف شده برای پیروزی محتاج لطف داور مسابقه شدند، صرفا به خاطر بیدقتی مهاجمان خود در زدن ضربات آخر و تا حدودی هم بدشانسی بود.
البته استقلال از همان شروع بازی این برتری را نداشت ولی وقتی تغییر اجباری به علت مصدومیت روانخواه رخ داد و جانواریو وارد میدان شد، آبیها توانستند به صورت طبیعی حاکم میدان شوند. نه اینکه هافبک برزیلی بازی فوقالعادهای به نمایش گذاشته باشد چون این بازیکن پس از سپری کردن دوران نقاهت برای نخستینبار وارد ترکیب استقلال میشد و هیچ کس انتظار یک نمایش استثنایی و بینقص از او را نداشت ولی همین شبحی که نام جانواریو را یدک میکشید با حضورش در میدان باعث شد تا غلط چیدمانی ترکیب استقلال پس از چهار هفته تصحیح شود، چرا که تا قبل از آمدن جانواریو در تمام بازیهای قبلی خسرو حیدری متمایل به مرکز زمین بازی میکرد و بخش عمدهای از کارایی خود یعنی ارسالهای خطرناک و موقعیتساز از سمت راست را انجام داده بود ولی چند دقیقه بعد از ورود جانواریو، خسرو به منطقه اصلی قدرتنمایی خود یعنی لبخط طولی در سمت راست زمین منتقل شد و هر دو گل استقلال هم روی ارسالهای شماره دو کلیدیاش به ثمر رسید. در عینحال خسرو حیدری با ارسالهای تماشایی دیگر خود هم چندین فرصت ایدهآل نصیب مهاجمان تیمش کرد که همه آنها با ضربات بیدقت عنایتی، مجیدی، اکبرپور و بیگزاده هدر رفت.
این هنوز شبح یا به عبارتی دیگر قاب عکس جانواریو بود که در میانه میدان استقلال ظاهر شد و تا رسیدن به آن فرم ایدهآل و ایفای نقش واقعی خود فاصله بعیدی دارد ولی ایکاش مرفاوی به این نکته پی برده باشد که نباید برای پر کردن خلأ یک نفر،جمیع نفرات دیگر تیم را آواره کرده و نقاط قوت تیم را نابود کرد. به طور مشخص کلاس فوتبال نفراتی چون جانواریو و جباری در پست هافبک طراح و تهاجمی با بقیه نفرات استقلال تفاوتهای عدیدهای دارد و هرگز نمیتوان منکر حضور موثر یک نفر در پست اختصاصیاش شد ولی نمایش دوشنبه شب جانواریو موردی نبود که انجام آن از عهده بازیکنانی چون مجیدی، کاظمی یا روانخواه برنیاید و در بازیهای قبلی میشد از تواناییهای حیدری در پست تخصصیاش بهره برد.
به هرحال مرفاوی همچنان مثل دوره گذشته سرمربیگری خود در استقلال روی نوار خوش شانسی گام برمیدارد که از اشتباه فاحش خود در چیدمان نفرات تیمش طی بازیهای گذشته لطمه و صدمه آن چنانی بر استقلال تحمیل نشد و این تیم همچنان با استاندارد یک قهرمان در بعد کسب نتیجه و تساوی در بیرون از خانه به کار خود ادامه میدهد ولی او نباید فراموش کند که استراتژی استقلال در بازیهای گذشتهاش (غیر از بازی با سایپا) هیچ نشانی از شناسنامه آبی نداشت و ادامه این روند در صورتی که با خوش شانسی ثانیههای پایانی همراه نباشد ممکن است شعارهای دقیقه 88 بازی با سایپا را پرصداتر و رساتر کند!. استقلال با پیشینهای مشخص در طول تاریخ همواره به یک تیم تهاجمی مشهور بود و خیل عظیم طرفداران خود را هم به همین خاطر کسب و حفظ کرده است. فوتبال محتاطانه و نتیجهگرا هرگز با استقلال و پرسپولیس سنخیتی نداشته و در مقاطعی که این دو تیم به این سمت حرکت کردهاند به طور آشکاری حجم عمدهای از سکونشینان طرفدار خود را از دست دادهاند. استقلال در لیگ ششم تا چهار هفته به پایان رقابتها صدرنشین جدول ردهبندی بود ولی خود مرفاوی که آن موقع هم سرمربی این تیم بود، حداقل در محکمه وجدان خویش میتواند شهادت دهد که تماشاگران استقلال بابت سبک بازی این تیم تا چه حد کاهش یافته بودند. استقلال و پرسپولیس در هر حالتی باید با شناسنامه واقعی خود در میدان ظاهر شوند تا رضایت هوادارانشان را به دست آورند، کاری که استقلال مقابل سایپا انجام داد و حالا طرفداران این تیم امیدوارند که این نمایش قابل قبول تداوم داشته باشد.