روابط عمومى باشگاه استقلال تهران درخصوص برخى مسائل اخیر در هفته گذشته بیانیه اى را صادر کرد. متن کامل این بیانیه به این شرح است:
«۱- متأسفانه در هفته هاى گذشته باشگاه سپاهان شتاب زده و از روى احساسات اطلاعیه اى صادر کرد، بدون آن که توجهى به نکات عمیق مصاحبه مفصل مدیرعامل استقلال با ایسنا در ۱۰ تیر ۱۳۸۸ داشته باشد. همانطور که واعظى آشتیانى در مصاحبه خود اعلام کرده بود بعضى از عوامل در مجموعه سپاهان با برخى از بازیکنان ما تماس هاى مشکوک و تحریک آمیز گرفتند و از آنها خواستند... وى در پى این مسأله در تماسى تلفنى با رئیس هیأت مدیره باشگاه سپاهان در نهایت صداقت و صراحت موضوع را طرح و از وى خواست در مقابل چنین رفتارهاى غیر متعارفى واکنش نشان دهند. در غیر این صورت باشگاه سپاهان مستقیماً از این بابت متضرر خواهد شد. مدیرعامل استقلال به جهت صداقتى که در گفتار خود دارد حتى خواهان ضبط صداى خود از سوى رئیس هیأت مدیره سپاهان شد تا تردیدى در طرح چنین سخنى نباشد. چه شایسته بود در مقابل چنین رفتارى آگاهانه، باشگاه سپاهان نیز بدون عجله و فارغ از تحریک پذیرى در تماسى تلفنى با مدیرعامل استقلال گلایه هاى خود را مطرح تا اگر ابهامى وجود داشت برطرف مى شد. از سویى دیگر مدیریت باشگاه سپاهان نسبت به مصاحبه مدیرعامل باشگاه استقلال مبنى بر اینکه بحران مدیریت در مجموعه سپاهان وجود دارد، از خود واکنش نشان داده و در کمیته انضباطى فدراسیون اقامه دعوى مى کند! و از سوى دیگر خود مدیرعامل باشگاه سپاهان متوسل به مصاحبه علیه مدیریت باشگاه استقلال مى شود! و ادعا مى کند بحران مدیریت در استقلال است! اکنون جاى سؤال دارد موضوع شکایت باشگاه سپاهان با پاسخ مدیریت سپاهان به استقلال چه معنا دارد؟ آیا همین تضاد نشان از بحران و شتابزدگى مدیریتى در سپاهان نیست؟ آیا بهتر نبود مدیریت سپاهان بعد از شکایت علیه مدیریت استقلال مصاحبه نمى کرد و حرفهاى حقوقى خود را در کمیته انضباطى مى زد؟! متأسفانه بعضى از دوستان به قصد به رخ کشیدن مدیریت نوین مسایلى را مطرح مى کنند که با مدیریت نوین به هیچ عنوان سازگارى ندارد. به هر تقدیر امید است صداقت در مدیریت باشگاه سپاهان به گونه اى باشد که در آینده نه چندان دور به بى صداقتى و به تعبیرى عدم «صداقت کلامى» متهم نشوند!
مدیران محترم توجه داشته باشند جذب یک مربى، بازیکن و ... به منزله این نیست که استرس، حساسیت و یا حاشیه هاى این دسته افراد کن لم یکن تلقى شود و باشگاه مورد نظر در آرامش به سر ببرد. چون این دسته افراد همواره تنش، تحریک پذیرى و استرس را با خود دارند، از این رو غیرمنطقى خواهد بود که مجموعه باشگاه افرادى از این دست را جذب نماید و انتظار شرایطى متضاد را داشته باشد.
۲- همانطور که بارها مدیرعامل باشگاه استقلال در مصاحبه هاى متعدد رادیو تلویزیونى و مطبوعاتى خود عنوان نموده ایشان صرفاً به جهت خدمت به مجموعه استقلال آمده است و از این بابت هیچ منفعتى نداشته و نخواهد داشت. از اینکه گفته شود: واعظى آشتیانى قبل از اینکه به استقلال بیاید حتى یک نفر ایشان را نمى شناخت! جهت آگاهى این دسته افراد و روشن شدن افکار عمومى لازم به یادآورى است که اگر مدیرعامل استقلال براى بعضى از استقلالى ها ناشناخته بوده اما در عرصه هاى دیگر اجتماعى و بخش قابل توجهى از ورزش چهره شناخته شده اى بوده است. لذا ایشان نیازى به شهرت ندارند چرا که در دوران عمر مدیریت خود در مناصب بزرگ در کشور خدمت کرده اند و براى رسیدن به جایگاه هاى بزرگ طبیعى است که دیگران باید تلاش کنند نه ایشان! اما نکته جالب توجه مبنى بر ورزشى بودن یا سیاسى بودن بعضى از افراد از جمله مدیرعامل استقلال دوستان را به تاریخ ۳ دهه انقلاب دعوت مى کنیم که در اوایل دهه اول انقلاب (حدود ۲۹ سال پیش و زمانى که بعضى ها دوران ورزشى خود را سپرى مى کردند و برخى در شرف آشنا شدن با واژه فوتبال بودند) به شهادت مصطفى داودى رئیس و سازمان تربیت بدنى در دولت شهید رجایى که واعظى آشتیانى فقط ۲۱ سال داشت در سازمان تربیت بدنى و آموزش و پرورش مسؤلیت ورزشى داشت و نیز حضور موثر ایشان در مدت ۴ سال در مسؤلیت فدراسیون دوچرخه سوارى به هیچ فرد ورزشى پوشیده نیست و اکنون عملکرد ۱۰ ماهه ایشان مورد قضاوت مردم خواهد بود. حال، هرچه شهرت و افتخار است متعلق به افرادى باشد که سعى مى کنند همواره با صحبت هاى تحریک آمیز خود به دنبال زنده نگه داشتن خود باشند و چه شایسته است کسانى که در لباس کارشناس قرار گرفته اند همچون بسیارى از کارشناسان محترم، دل سوز و آگاه ، صبورانه و منطقى و به دور از احساسات اظهار نظر کنند. و اما؛ مدتى است عده اى تلاش مى کنند با استفاده از واژه سیاسى به مدیران به اصطلاح سیاسى در ورزش حمله کنند و تمامى چالش هاى ورزش از جمله فوتبال را به آنها مرتبط دهند. این عده که همواره تلاش مى کنند از نردبان سیاست بالا روند و به قولى سرى توى سرها پیدا کنند، آنها نمى دانند نردبانى که انتخاب کرده اند پوچ و خیالى است. اگر سیاست و سیاستمداران حضورشان در ورزش خوب نیست، چرا بعضى از همین به اصطلاح ورزشى ها براى رفتن به شوراى شهر، مجلس شوراى اسلامى و رئیس جمهورى شدن از هیچ تلاشى دریغ نمى کنند؟! این عده امر بر آنها مشتبه شده که چون در ورزش معروف هستند، پس مى توانند به جایگاه هاى بالاى سیاسى دست پیدا کنند هر چند که شایستگى افراد در هر عرصه اى بر کسى پوشیده نیست. اما چماق تخریب به دست گرفتن و کوبیدن بر طبل تو خالى نتیجه اى در بر نخواهد داشت.
۳- باشگاه استقلال همواره براى تمامى رسانه ها و روزنامه ها احترام متقابل را یک اصل مى داند و از ورود به عرصه نقد منطقى و منصفانه حمایت مى کند اما در مقابل افرادى که به دنبال حاشیه سازى، دروغ پراکنى و سفسطه گرى هستند طبیعتاً باشگاه استقلال رابطه صمیمانه اى با آنها نخواهد داشت. آنچه در ۲ هفته اخیر و به ویژه پس از مصاحبه مفصل مدیرعامل استقلال با ایسنا کمتر به چشم آمد توجه به مباحث کلان مدیریتى و مسائل مربوط به چگونگى بروز مفاسد در فوتبال است که به این وجه از صحبت هاى واعظى آشتیانى کمتر توجه شد و نکات عمیق و چالشى آن در لابه لاى هیاهو و حاشیه پردازى برخى رسانه هاى ورزشى مهجور ماند. هر چند مردم علاقمند به ورزش از جمله فوتبال بهترین قضاوت ها را خواهند داشت و باشگاه استقلال همواره به پشتوانه مردمى خود افتخار مى کند.»