آنهایی که سینه سپر میکردند که شلوغترین کاروان تاریخ ایران را به المپیک فرستادیم وقتی با سینههای خالی از مدال ورزشکارانمان روبهرو شدند هم خم به ابرو نیاوردند. نمودارهایی که نشان میداد در این دوره بیشتر از هر دورهای شرکت کننده به المپیک صادر کردهایم بعد از حذف و باخت پیدرپی ایرانیها کاربرد چندانی نداشت. اینها هم باعث نشد آقایان از خواب خرگوشی بیدار شوند دل بسته بودند به فوتبال. کمیته بررسی علل و عوامل شکست تشکیل دادند و در آن همه تقصیرها را به گردن کشتی انداختند. غافل از اینکه ورزش اول ایران به خاک و خون کشیده شده حتی جرات نکردند رییس فدراسیونی که به قول خودشان عامل تار و مار شدن ورزش ایران در المپیک بود را برکنار کنند. آقایان در این یک سال یک بار از خودشان نپرسیدند غیر از کشتیگیران بقیه چرا باختند. احسان حدادی که نفر سوم رنکینگ جهانی بود چرا حتی به فینال نرسید و بیست و یکم شد.
وزنهبردارانمان چرا در غیاب رضازاده نتوانستند از آبروی ایران دفاع کنند؟ شناگرمان چرا تن به آب نزد و بوکسورمان چرا کیسه بوکس حریفان شد؟ در این مدت چه کاری برای پیشرفت ورزش انجام شد؟ کاری که در المپیک بعدی عبور دوچرخهسواران از خط پایان را جشن نگیریم و به جودوکارها بابت باخت آبرومندانه به حریفان ژاپنی تبریک نگوییم. آقایان تمام ورزش را رها کردند به این خیال که فوتبال به جامجهانی میرسد و سرپوشی بر تمام این ضعفها گذارده میشود .آنقدر این قضیه برایشان مهم بود که در فاصله چند ساعت مانده به انتخاب قطبی به عنوان سرمربی تیم ملی به این بحث تخصصی ورود کردند و علی دایی را به جای او منصوب کردند. البته این انتصاب هم برایشان فایدهای نداشت و پس از باخت خانگی به عربستان مجبور شدند عذر او را بخواهند. بالاخره پس از مایلیکهن با صدور بیانیههای عجیب و غریب دوباره نام قطبی از قوطی بیرون آمد، اما دیگر دیر شده بود. او هم نتوانست باشیرین کاری هایش این بیمار نیمه جان را به حیات برگرداند.
شاید این پایان راه مدیریت بیگانگان با ورزش در ورزش ایران باشد. دیگر نزد مردم کوچه و بازار عذرخواهی تاج و کفاشیان و قطبی محلی از اعراب ندارد و طرفداران غیر حرفهای فوتبال هم تقریبا فهمیدهاند راه برونرفت نه فقط فوتبال که ورزش مملکت از این شرایط بحرانی چیست. از رفتار مدیران غیرورزشی چند سال اخیر میتوان حدس زد که نباید منتظر استعفای مسوولان ورزش باشیم. به هر حال باید پذیرفت که نرسیدن ایران به جامجهانی بیشتر مایه خوشحالی است تا ناراحتی شاید فرجی شود و وضع ورزش مملکت تا دیر نشده بهتر شود!