<ul> <li> <div align="justify"><font size="2">مى گویند توپ را که هوا بفرستى، تا نداى جاذبه را لبیک بگوید و باز برگردد به سمت و سوى کره خاکى، هزار چرخ مى خورد. به قول فوتبالى ها، توپ چرخنده است و دروازه بزرگ و قدرت جهش دروازه بان محدود و در نتیجه نمى شود پیش بینى کرد که «چه توپى، چه وقت گل مى شود» حتى وقتى«روبرتو باجو» یا «دیوید بکهام» مى ایستند پشت ضربه ایستگاهى، تو نمى توانى صد درصد ایمان داشته باشى به گل شدن توپ. تو تنها مى توانى «احساس» کنى که توپ گل مى شود یا خیر. شاید روى بد بسته شدن دیوار یا بد ایستادن دروازه بان بتوان درصد گل شدن توپ را بالا دانست اما صد درصدى وجود ندارد. چه بسیار دیوارهاى دفاعى که بد بسته شده بودند اما توپ از آنها عبور نکرده. چه بسیار دروازه بانانى که جایگیرى بدى داشته اند اما توپ به تیر دروازه خورده. اینجا صحبت از یک «منطق نسبى» است. تیمى که خوب بسته نشده و مربى خوبى هم ندارد و بودجه خوبى هم ندارد و بازیکنان خوبى هم ندارد و تماشاگران پر شورى هم ندارد، به هیچ وجه نمى تواند قهرمان شود اما تیمى که بهترین مربى، بازیکن، بودجه و تماشاگر را هم دارد، الزاماً قهرمان نیست. منطق فوتبال نسبى است و این نسبى بودن سخت مى کند کار ما را براى قضاوت کردن در مورد اوضاع استقلال در فصلى که در پیش است. نمى توان قضاوت کرد که چون قلعه نویى رفته، استقلال حتماً نتیجه نمى گیرد و چون روته مولر آمده این تیم حتماً از نظر تاکتیکى به بلوغ مى رسد و چون صمد مرفاوى سرمربى شده، استقلال صاحب بهترین مهاجمان خواهد بود. نمى توان قضاوت کرد که چون حنیف عمران زاده آمده خط دفاعى استقلال بهترین خط دفاع خواهد شد و چون امیرحسین صادقى نیامده یا پیروز قربانى که از این تیم رفت این تیم بدترین خط دفاع را خواهد داشت. نمى توان قضاوت کرد که چون امیر قلعه نویى نیست، سکوها خالى خواهد بود و همان طور که نمى توان قضاوت کرد که تماشاگران به کادرفنى جدید چقدر مهلت مى دهند براى نتیجه نگرفتن. نمى توان قضاوت کرد و پیش بینى کرد و به این نتیجه رسید که استقلال موفق مى شود یا نمى شود. حتى اگر تمام بازیکنان جدایى طلب بروند و تمام بازیکنان علاقه مند بیایند و بودجه تیم مشخص شود و تیم به اردوى خارج از کشور برود و ما بفهمیم که قدرت تیمى استقلال براى آغاز فصل جدید چقدر است هم نمى توان پیش بینى کرد که چه اتفاقى خواهد افتاد. این ماهیت فوتبال است که نسبى است، که مطلق نیست، که دوى به علاوه دو در آن حتماً ۴ نمى شود، که در آن هیچ وقت نمى توان مطمئن بود از چیزى، که در آن نتایج بسیارى از بهترین بازى هاى دنیا، تنها و تنها با فاکتورى عوض شده که در معادلات به حساب نیامده بود. فاکتورى به نام «شانس»!<br> •••<br> <strong>سؤال اول</strong><br> داستان کمیته فنى چیست که فصل قبل قلعه نویى زیر بار آن نرفت و امسال صمد مرفاوى با پذیرش تشکیل این کمیته هدایت استقلال را در دست گرفت؟<br> قرار است این کمیته فنى چه کارى انجام بدهد که بدون حضور قلعه نویى امکان پذیر است و با حضور او خیر؟ آیا قرار است کمیته فنى تبدیل شود به گروهى که وظیفه شان حساب پس گرفتن از سرمربى است، یعنى مربى ناچار است براى هر حرکتى به این گروه حساب پس بدهد که اگر اینگونه است پس چرا رئیس کمیته فنى در مصاحبه اى تأکید کرده است که این کمیته هیچ قدرت اجرایى خاصى ندارد و تنها یک کمیته مشورتى است؟ از سوى دیگر آیا این کمیته قرار است تنها نقش مشورتى را برعهده بگیرد که اگر اینگونه است پس چرا اسم این کمیته به «کمیته مشاوران» یا «شوراى مشاوران فنى» تغییر پیدا نمى کند؟ اگر قرار است اعضاى این کمیته بازوان فکرى«صمد مرفاوى» باشند، چرا انتخاب آنها برعهده «واعظى» بوده نه مرفاوى؟ از سوى دیگر اگر استقلال فصل قبل بدون این کمیته فنى قهرمان لیگ شد یعنى اگر رسیدن به قهرمانى بدون این کمیته امکان پذیر بوده، پس اصلاً چه اصرارى هست به تشکیل آن؟ اگر قرار است این کمیته ضربه گیر جدایى امیر قلعه نویى باشد، پس چه اصرارى بود که در زمان خود قلعه نویى این کمیته تشکیل شود؟ حدود و شمول این کمیته کجاست؟ آیا این کمیته بر امر نقل و انتقالات نظارت یا مشورت دارد که اگر اینگونه است چرا اول چند بازیکن جذب شدند و بعد این کمیته تشکیل یافت؟ آیا این کمیته بر جذب اعضاى کادر فنى نظارت یا مشورت دارد که اگر اینگونه است پس چرا ابتدا کادرفنى مشخص شد و بعد این کمیته تشکیل یافت؟ آیا این کمیته فنى قرار است مشاور مدیر عامل در مسائل فنى باشد که اگر اینگونه باشد پس چرا ابتدا سرمربى و اعضاى کادرفنى و اکثر نفرات جدید مشخص و جذب شدند و بعد این کمیته تشکیل شد؟ بین استقلالى که کمیته فنى نداشت و قهرمان لیگ شد با استقلالى که کمیته فنى دارد و باید مدافع عنوان قهرمانى باشد چه تفاوت هایى وجود دارد که تأسیس این کمیته را توجیه مى کند؟ اساساً ایجاد چه تفاوت هایى در استقلال مدافع عنوان قهرمانى، موردنظر مدیر عامل باشگاه بوده که راه رسیدن به این تفاوت ها را در تشکیل کمیته فنى دیده؟ و چرا کمیته فنى در این مدت در تصمیم گیرى ها هیچ نقشى نداشته که ما دریابیم انتظارات مدیرعامل از آن چه بوده؟<br> •••<br> <strong>سؤال دوم</strong><br> دلیل انتخاب صمد مرفاوى به عنوان سرمربى چه بوده است؟ اگر صمد مرفاوى از روز اول، انتخاب نخست مدیرعامل باشگاه استقلال بوده، پس چرا در اعلام رسمى این انتخاب یک تأخیر یک هفته اى صورت گرفت؟ آیا مى توانیم این تأخیر را حمل بر این بدانیم که صمد مرفاوى انتخاب اول مدیر عامل باشگاه نبوده است و صرفاً به دلیل به نتیجه نرسیدن با گزینه هاى دیگر، تیم به صمد مرفاوى تحویل داده شده؟ اصولاً و اساساً دلایل انتخاب صمد مرفاوى چه بوده و قرار است چه زمانى اعلام شود؟ صمد مرفاوى کدام ویژگى ها را دارد که او را شایسته سرمربیگرى در تیم بدون قلعه نویى مى کند؟ سابقه قبلى صمد مرفاوى در استقلال- که به چهارمى این تیم ختم شد- در این انتخاب بى تأثیر بوده و یا مؤثر؟ آیا «واعظى» به تحلیل اتفاقاتى که به چهارمى استقلال منجر شد، دست زده تا نقش سرمربى منتخب خود در این ناکامى را بسنجد و کاملاً آگاهانه و مطمئن سکان هدایت تیم را به دستان او بسپارد؟ صمد مرفاوى قرار است در استقلال این فصل چه کارى انجام دهد که فصل قبل در تیم امیر قلعه نویى یا ۲ فصل قبل در تیم خود انجام نداد؟ آیا «واعظى» اعتقاد دارد که صمد مرفاوى در این ۲ فصل- که یکى به چهارمى در لیگ و دومى به حذف بدون پیروزى در آسیا انجامید- عامل خاصى را براى رسیدن به موفقیت در اختیار نداشته که حالا در زمان مدیریت او در اختیار خواهد داشت و تیم را در ۳ جام به سمت قهرمانى پیش خواهد برد؟ صمد مرفاوى که پیش از این نتوانست به عنوان سرمربى، استقلال را به عنوانى بهتر از چهارمى برساند، حالا چه چیز بهتر و بیشتر از ۲ سال قبل دارد که مدیر عامل استقلال را به کسب نتایج خوب و جام هاى درخشان، مطمئن ساخته؟آیا حضور غلامحسین مظلومى یا روته مولر و سیامک رحیم پور به معناى تکمیل تمام ضعف ها و کمبودهاى فنى و فوتبالى صمد مرفاوى و حتمى شدن قهرمانى در لیگ برتر است؟<br> •••<br> <strong>سؤال سوم</strong><br> وضعیت «روته مولر» در استقلال چگونه است؟ روته مولر در استقلال بالاخره چکاره است؟ آیا او همان طور که باشگاه مى گوید «مشاور فنى» است که اگر اینگونه است پس چرا حقوق او از سرمربى تیم بیشتر است؟ و اساساً در کدام باشگاه مشاور فنى حقوقى بیشتر از سرمربى دارد؟ آیا «روته مولر» آنطور که در رسانه ها درج شده، دستیار صمد مرفاوى است که اگر اینگونه است پس آن حکم مشاور فنى چیست؟ و اصولاً و اساساً در کدام باشگاه و در کجاى دنیا دستیار حقوق بیشترى از سرمربى دریافت مى کند؟ نقش «روته مولر» در استقلال چیست که انتخاب صمد بى او قابل هضم نبود چنانکه خبر انتخاب صمد را آنقدر نگه داشتند تا با «مولر» به توافق برسند!مولر در استقلال چکاره است؟ تمرین دهنده است؟ ترکیب چین است؟ آنالیزور است؟ مشاور است؟ او در استقلال چه وظیفه اى را دارد؟ آیا واعظى سرنوشت صمد مرفاوى با دستیار خارجى دیگرى به نام «تئودور یونگ» را مطالعه کرده؟ آیا قرار است مولر هم مثل یونگ فقط نقش دکور را روى نیمکت ایفا کند؟ وقتى مرفاوى به حرف یونگ عمل نکرد و کار این ۲ به جدایى رسید، مرد هلندى از این شکایت داشت که مرفاوى هیچ وقت به توصیه هاى او عمل نمى کرد. آیا قرار است همین اتفاق در مورد مرفاوى و مولر هم تکرار شود؟از سوى دیگر اصلاً دلیل جذب روته مولر چه بود؟ اگر دلیل حضور او علم بالاى این مرد آلمانى است، پس چرا او در کمیته فنى حضور ندارد؟ آیا باید باور کنیم که برترین تئوریسین فوتبال آلمان و مدرس برجسته فیفا که وظیفه نوسازى علم مربیان ایران بر عهده اوست، در کمیته فنى استقلال حضور ندارد؟از سوى دیگر، وقتى روته مولر به عنوان مدرس وظیفه بالا بردن علم کسى مثل امیر قلعه نویى را در کلاس هاى مربیگرى بر عهده داشته، چطور قرار است زیردست دستیار او کار کند؟!<br> •••<br> در مورد نقل و انتقالات حرفى نداریم. استقلال هنوز تیمش را کامل نبسته و نمى توان در مورد تیمى که کاملاً بسته نشده، قضاوت کرد.پاسخ به همین سؤالات خوشحالمان مى کند .<br> </font></div> </li></ul>