*حمیدرضا عرب
طی سالهای اخیر- شاید 10سال گذشته- هیچ نمایشی نظیر آنچه چهارشنبه شب از استقلال دیدیم در کارنامه بازیهای این تیم ثبت نشده است. وجه تمایز این بازی با تمام بازیهایی که درسالهای اخیر دیدیم همین مهم است. استقلال بیش از 10 موقعیت گل در یک بازی به دست آورد آن هم در شبی که 2 عنصراصلی خط میانیاش را در اختیار نداشت. دلیل این همه تفاوت چیست؟ چرا استقلال قادر است در شرایطی که ستونهای اصلی خط میانیاش را در اختیار ندارد این تعداد موقعیت گل ایجاد کند؟ به گواه آمار چنانچه موقعیتهای استقلال تبدیل به گل میشد شاید در همان نیمه اول آبیها به آنچه میخواستند میرسیدند اما فقدان تمرکز کافی و البته از خودگذشتگی در برخی دقایق موجب شد استقلال از این همه موقعیت گلی که به چنگ آورده فقط 2 گل بزند.
حال منظور از اشاره به تعداد موقعیتهای گل استقلال در این میدان تاکید به ضعفهای تمام کنندگی و عدم تمرکز کافی نیست. دلیل اصلی پرداختن به این موضوع تعداد موقعیتهایی است که استقلال در غیاب مردان همیشه ثابتش به دست میآورد. وضعیت به وجود آمده میتواند پیامهای زیادی برای امیرقلعهنویی که اول شخص کادر فنی استقلال به حساب میآید صادر کند. شاید مهمترین پیام این باشد که امیر قلعهنویی از این پس از تعداد هافبکهای تخریبیاش در میادین بکاهد چراکه عموما استقلال او با ترکیب آندو، جواد و ساموئل وارد میدان میشود که این 3 نفر بیشتر خصوصیات تخریبی دارند.
البته آندو طی زمانی که در استقلال بوده کوشیده نقش بازیسازی را هم بر عهده بگیرد و براساس آمار به دست آمده در لیگ، نکونام نیز یکی از بازیکنان موثر استقلال محسوب میشود اما آنچه میتوان از آخرین نمایش استقلال در لیگ قهرمانان آسیا که منتج به حذف آبیها شد برگرفت این مهم است که شاید نیاز باشد امیر قلعهنویی از این پس بیشتر به نیروهای تهاجمیاش میدان بدهد و یا لااقل در نوع بازی گرفتن از بازیکنانش تغییراتی ایجاد کند. برای مثال در تیم ملی میبینیم که عموما از نکونام بهعنوان یکی از بازیکنانی که بیشتر وظایف هجومی بر عهده دارد استفاده میشود و آندو عقبتر از این بازیکن بازی میکند.
در حالی که در استقلال ترکیب بندی کاملا برعکس است و آندو جلوتر بازی میکند و جواد قدری نزدیک به مدافعان. تغییری که در شکل بازی استقلال مقابل اف سی سئول ایجاد شده بود در حقیقت از همین نقطه نشات میگرفت.
استقلال با یک هافبک دفاعی بازی میکرد. آن روز ساموئل چسبیده به مدافعان کار میکرد و دیگر عناصر خط میانی وظیفه موقعیتسازی برای مهاجمان را داشتند که در اجرای این هدف بسیار هم موفق بودند. البته استقلال درفصل جاری لیگ داخلی موفقیت بیشتری در فاز گلزنی داشته که این نشان میدهد اصولا آبیها در فاز گلزنی موفقتر بودهاند و حتی جدایی جباری نه تنها ضرری به استقلال نزده بلکه منفعتآفرین هم بوده است.
در آخرین نمایش استقلال اما این تغییرات به طور محسوستری هم دیده شد. استقلال که این فصل را در غیاب جباری آغاز کرده و بیش از فصل قبل گل زده در مهمترین بازی لیگ قهرمانان آسیا اگرچه به نتیجه دلخواه نرسید اما در غیاب 2 بازیکن بزرگ دیگرش نیز در فاز هجومی عملکرد بهتری داشت. آنچه امروز میتواند برای قلعهنویی و همکارانش یک نقشه راه تلقی بشود دریافتن نکات اصلی این بازی است.
استقلال دیگر از لیگ قهرمانان آسیا حذف شده اما باید آوردهای از این مسابقات داشته باشد که در ادامه بازیها به کارش آید و چه نکتهای مهمتر از همین بازی آخر که تیم قلعهنویی در روزی که نه آندو را دارد و نه نکونام را (جباری هم نیست) تعداد موقعیتهای بیشتری تصاحب میکند. خود قلعهنویی نیز در به وجود آمدن این شرایط نقش اصلی ایفا کرده است.
قطع به یقین امیر در انتقال تفکرات خود به بازیکنان بهتر از گذشته عمل کرده که برای نمونه سیاوش اکبرپور به یکی از بهترین مردان استقلال بدل میشود و ساموئل بینقصترین بازی ممکن را ارائه میکند. امیر قلعهنویی نیز در این میدان کاملا تغییر کرده بود؛ بهخصوص در نحوه انتقال خواستهها به شاگردانش. آنچه استقلال را در لیگ جاری به دستاورد دیگری نایل میکند در حقیقت نکات برگرفته از این بازی است.
امیر قلعهنویی باید امروز دیگر فهمیده باشد که تیمش نه تنها به جباری متکی نیست بلکه در موقع لزوم میتواند چشم از آندو و نکونام بپوشد و در غیاب این بازیکنان نیز بهترین عملکرد ممکن را در فاز هجومی ارائه کند.
البته با امیر موافقیم که تیمش در این میدان نتوانست عملکرد خوبی در خط دفاع داشته باشد و در سئول نیز با اینکه جواد و آندو هم بودند 2 بار مقابل بازیکنان حریف مغلوب شد.
مسلما برطرف کردن ضعفهای دفاعی استقلال نیاز به کنکاش بیشتر و حتی جذب بازیکنان جدید و شاید نیمکت نشین کردن برخی مهرههای کنونی داشته باشد.