* شما برای اولین بار در بازی ایران و کویت در اردوی تیم ملی حاضر بودید، این تجربه چگونه بود؟
ابتدا کمی مضطرب بودم زیرا وارد فوتبال جدیدی می شدم اما خیلی سریع خودم را با شرایط جدید وقف دادم و در کل تجربه اول خیلی لذت بخش بود و حتی دلم نمی خواست به خانه برگردم.
*با بقیه بازیکنان چگونه ارتباط برقرار می کردید؟
بیشتر با زبان انگلیسی صحبت می کردیم اما اشکان دژاگه در برخی موارد صحبت ها را به زبان آلمانی برای من ترجمه می کرد.
*بعد از شکست سه بر صفر تیم شما مقابل هرتا برلین سرمربی تیم شما را در بازی مقابل زان هاور روی نیمکت ذخیره ها نشاند، آیا این موضوع به دلیل ضعف فنی شما بود؟
این موضوع را باید از سرمربی تیم پرسید، من نمی توانم در این خصوص نظری دهم زیرا این حق مربی است که هر بازیکنی را بازی دهد. من 28 بازی برای تیمم انجام دادم و از این موضوع نیز خیلی خوشحال هستم، هیچگاه کوتاه نمی آیم و بیشتر تلاش می کنم.
*آیا حضور در اردوی تیم ملی باعث افت کیفیت فنی شما شد؟
نه! اتفاقا برعکس پس از آن با اعتماد به نفس بیشتری به تیم برگشتم و فکر میکنم حضور در اردوی تیم ملی به من کمک کرد.
*نشریه کیکر در روزهای گذشته خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه تیم شما برای فصل آینده بوندس لیگا قصد دارد دروازه بان جدیدی را جذب کند؛ آیا از این موضوع ناراحت نیستید؟
من معمولا روزنامه ها را نمی خوانم و از این موضوع نیز ناراحت نیستم؛ این حق هر باشگاهی است که بازیکنان مورد نظر خود را جذب کند.
*آیا تیم ملی ایران به جام جهانی صعود می کند؟
تمام سعیمان را می کنیم که این اتفاق رخ دهد و می توانیم ما به جام جهانی برویم.
*سال آینده شما حضور در بوندس لیگا و احتمالا جام جهانی را در پیش دارید، آیا شما فکر می کردید به چنین موفقیت هایی دست پیدا کنید؟
نه! البته هرکسی می تواند به چنین موفقیت هایی برسد من هم فقط باید تلاش کنم به موفقیت های بیشتری برسم.
علی پروین پیشکسوت محبوب تیم پرسپولیس پس از مدتها پاسخگوی سوالات فردوسی پور بود.
*چرا نود نمی آیید؟
میام اولین برنامه تلویزیونی که میروم برنامه نود است.
*شما برای حضور در مراسم ای اف سی به مالزی دعوت شده اید اما می گویند شما از هواپیما می ترسید و به آنجا نمی روید.
میروم - همه از هواپیما می ترسند و فکر کنم این موضوع طبیعی باشد؛ از مرگ نمی ترسم اما از هواپیما می ترسم. اما این کار ای اف سی قشنگ است.
*خب آقای پروین از خودتان تعریف کنید و اینکه چه شد که فوتبالیست شدید؟
از زمین خاکی های عارف شروع کردم بعد از 5-6 ماه در زمینی در میدان خراسان تمرین کردم سپس به کیان رفتم و بعد از 5-6 ماه به پیکان رفتم و 20 هزار تومان گرفتم. پس از آن پدرم گفت که این پول را از کجا آوردی؟ بعد از یکسال به پرسپولیس رفتم و پس از آن علی پروین شکل گرفت. دو بار مرد سال شدم و یکبار پیکان گرفتم و یک تویوتا گرفتم.
*پدرتان با بازی کردن شما مخالفتی نداشت؟
پدرم کله پزی داشت در بازار و من هم علاقه زیادی به کله پاچه داشتم! پدرم مخالف فوتبالیست شدنم بود اما برادر بزرگترم خیلی به من کمک کرد . من باید لباس های تیم را میشستم البته بیشتر مادرم که خدا رحمتش کند این کار را می کرد خلاصه به هر زحمتی که شد فوتبالیست شدم.
*شما در زمانی بازی می کردید که فوتبال مثل الان نبود اما اگر الان بازی می کردید فکر می کردید که در چه باشگاهی باید بازی می کردید؟بارسلون یا رئال مادرید؟
در آن زمان کریستال پالاس 500 هزار تومن به من می داد. اما الان نمی دونم چی می شد. البته من فقط بازی های بارسلونا را نگاه می کنم و بعد از باخت هفته گذشته چند روزی است که خیلی ناراحت هستم.
*بالاخره شما سلطان هستید یا علی جباری یا کس دیگر؟
سلطان شما هستی آقای جباری! ما با تیم ملی رفتیم فرانسه شب آمدند در هتل ما و گفتند شما چگونه می خواهید پلاتینی را مهار کنید گفتم پلاتینی باید بیاید مرا مهار کند! دو یک باختیم اما گل را در دقیقه 89 خوردیم. اما الان اینگونه نیست من زمانیکه فوتبال بازی می کردم یک ماه به یک ماه ریشهایم را می زدم موهایم نیز همیشه همینگونه بوده است و به گفته خانمها خیلی هم خوشتیپ هستم!
پروین: مادرم خدا بیامرز می گفت من علی را با آبگوشت علی پروین کردم!
*به خاطر همین در سالهای آخر که شما بازی می کردید مقداری افزایش وزن داشتید و استقلالی ها نیز به شما یک لقب داده بودند!
علی دنبه!
پروین: سال 57 انقلاب شد و سال 59 محراب را از تیم کنار گذاشتند من هم به مربیگری علاقه نداشتم و به همراه محمد مایلی و دادکان رفتیم سراغ عسگر زاده و او نیامد و به اصرار مایلی سرمربی پرسپولیس شدم با این همه بازیکن بزرگ. من هم مربی بودم و هم بازیکن، بدون امکانات توانستیم آن تیم را جمع کنیم.
پروین: در پکن قهرمان شدیم و به غفوری فرد گفتم کره ای ها و ژاپنی ها با جمبو جت می روند و ما با موتور گازی! عربها مقابل ما فرصت عرض اندام نداشتند ولی الان باید از یمن و بحرین بترسیم. تمام گل ها ما با سانتر بود و هرچه سانتر می کردند بهزادی و کلانی با سر می کردند تو گل. الان هم وقتی قلعه نویی در اواخر بازی به مشکل می خورد عمران زاده را ده دقیقه آخر بازی می گذارد فوروارد که کار بسیار درستی است. فوتبال همین است ما در بازی با سپاهان انصاریان را بیست دقیقه اول گذاستیم فوروارد و گل زد.
پروین: من نمی دانم مربی بارسلون چی به این ها می گوید . ما در پرسپولیس اینگونه بودیم داور سوت را می زد ما سه بر صفر جلو بودیم. تنها حریف ما استقلال بود که در بازی با آنها به رهبری فرد گفتم نیکبخت مال توست و در طول نود دقیقه نگذاشت یک توپ به پای نیکبخت بخورد.
* شما مدرک مربیگری دارید؟ اصلا به داشتن مدرک مربیگری و رفتن به کلاس های مربیگری اعتقاد دارید؟
من با پنجاه مربی خارجی و صد مربی داخلی کار کردم تجربه بهترین چیز است. بدترین چیز برای فوتبال بی خوابی است که الان به لطف برنامه شما همه دو و سه می خوابند.
* در آن زمان شما بازیکنان را چگونه کنترل می کردید؟
بازیکنای ما محمد دادکان و مایلی بودند که نیاز به کنترل نداشتند و یکسری الواط که نمی شود در مورد آنها صحبت کرد.
* شما یکبار گفته بودید که 80 درصد تیم آماده است و سی درصد باقیمانده را نیز آماده می کنید!
اینها در می رود از زبان آدم مثل سردار که گفته بود از سه تا بازی 12 امتیاز می گیریم.
*ارش فرزین که داماد شما است به عنوان مترجم راینر زوبل در تیم پرسپولیس کار می کرد اما در ترجمه ها واقعیت منعکس نمی شد.
به خاطر اینکه آرش زبان بلد بود آوردیمش خب هر کسی که می آید 50 نفر را با خودش می آورد اما من فقط یک نفر را آوردم.
در کشور ما هرکسی را می آورید دستیار می خواهد زیرآب شما را بزند
شما نگاه کنید اگر روی اصول باشد درست است اما شما نگاه کنید ببینید این کمیته فنی پرسپولیس چند وقت است که تشکیل نشده است. وقتی که زوبل آمد قرار بود زیر نظر من کار کند شما ببینید ما یک نفر را از آلمان آوردیم (اشمیت) رفتیم در یک میهمانی ....
شما ببینید ما چه مربیانی را می آوریم مربی تراکتور را ببینید چه حرکاتی می کند باز این کی روش یک کارنامه ای دارد
تا وقتی بازی تمام می شود همه میکروفن ها را می آورند جلوی دهان ما آدم یه وقت یه چیزی می گوید.
معدنچی که چه پسر خوبیه ما هرچی که می شد می انداختیم تقصیر معدنچی!
تنها کسی بود که من باهاش مشکلی نداشتم! حالا یه گل زده فوتبال دیگه گل میزنی و گل می خوری دیگه!پ
یک اخطار در کل عمرم گرفته ام و آنرا از محمد صالحی گرفتم آن هم به خاطر اینکه صدای سوت داور را نشنیدم.
الان 25 سال است که 80 کیلو هستم. در زمان بازی هم 65 کیلو بودم ولی اواخر دوران بازی مقداری چاق شدم که آن هم به خاطر خوردن آبگوشت زیادی بود./ش