حالا از شانس بود یا طبق برنامه ریزى و یا حتى تأثیر قدرت مدیریتى فرانک ریکارد، کسى دقیقاً نمى داند اما مرد هلندى که سال ۲۰۰۳ سکان هدایت بارسلونا را به دست گرفت یکى از بهترین و قدرتمندترین خطوط حمله را طى دهه گذشته در نوکمپ به وجود آورد. حضور ستارگانى چون دکو، لودویک ژولى، رونالدینیو و ساموئل اتوئو تحت نظر ریکارد برند جدیدى از فوتبال تهاجمى را ارائه دادند که قلب همه هواداران سراسر جهان را تسخیر کرد. رونالدینیو که همین هفته به طور رسمى به میلان پیوست. مرکز و قلب تپنده خط حمله تیم رؤیایى ریکارد به شمار مى رفت البته سایر بازیکنان نیز نقش خود را به خوبى به انجام رساندند که در نهایت جام طلایى لیگ قهرمانان سال ۲۰۰۶ را نصیبشان کرد اما پس از لمس آن جام بود که ستارگان سرنوشت ساز مرد هلندى یکى یکى رفتند.
لودویک گیلى اولین کسى بود که آبى و انارى ها را به سوى رم براى یافتن چالشى جدید و دستیابى به جامى جدید ترک کرد اما شهر گلادیاتورها براى مرد فرانسوى چیزى به همراه نداشت و در نهایت دیدیم که به وطن بازگشت تا در پارى سن ژرمن سال هاى آخر عمر فوتبالى خود را به پایان برساند.
گرچه به هر حال او آخرین عنصر سرنوشت ساز خط حمله بود و ماندن او مصادف با نیمکت نشین شدنش مى شد چرا که حضور امسال لیونل مسى به هر حال جاى او را تنگ مى کرد اما مسى نتوانست جایگزین خوبى براى گیلى شود و مصدومیت هاى پى در پى وى نیز مشکلات را دوچندان کرد و پس از آن نیز ریکارد نتوانست براى پست مرد فرانسوى شخص مناسبى را بیابد و همین شاید یکى از دلایل بى شمار ناکامى هاى فصل بعد آن تیم بود و فصل گذشته همه دیدیم که ستارگان و شاید به بیان بهتر غول هاى کاتالان چیزى بیش از سایه اى از قدرت هاى گذشته شان نبودند. رونالدینیو و دکو درگیر مصدومیت بودند از طرفى اتوئو و مسى در کنار تازه وارد جدید، تیه رى آنرى با وجود عملکردهاى درخشانشان تنها چیزى که نصیب تیم کردند عدم تعادل و سردرگمى بود. باوجود آنکه فصل گذشته بدون دریافت هیچ جامى براى آبى و انارى ها سپرى شد اما به هر حال ریکارد تیم را از وضعیت نا به هنجار فصل گذشته اش بیرون کشیده بود و کسى چه مى داند شاید اگر یک فصل دیگر فرصت داشت، دوران اوج دوباره تکرار مى شد و اکنون پپ گواردیولا مربى جدید بارسلونا است و در همین بینابین که سعى مى کند پایه هاى قدرت خود را مستحکم کند و گزینه هاى مورد علاقه اش را خریدارى کند اما در همین حین بسیارى از ستارگان نیز نوکمپ را به امید یافتن موقعیت هاى بهتر ترک مى کنند. در میان تمام این پیچیدگى ها و گرفتارى ها هنوز تکلیف یک بازیکن معلوم نیست. در ابتداى شروع نقل و انتقال ها و آمد و رفت هاى بازیکنان تکلیف یک موضوع را روشن کردند و با جرأت تمام اعلام کردند فصل جدید را بدون ۳ ستاره خط حمله دوران رؤیایى بارسا یعنى رونالدینیو، دکو و اتوئو شروع خواهند کرد! سیستم جدید با مسى کارها را راه خواهد انداخت بازیکنى که روز به روز بهتر و مؤثرتر مى شود. اکنون دکو به چلسى پیوسته است و رونالدینیو با پیراهن میلان و لبخندى به پهناى صورت براى هواداران قرمز و مشکى ها روپایى مى زند. همان لبخندى که او را با پیراهن بارسا مشهور کرد. در حال حاضر تنها انواع و اقسام علامت سؤال هاى بزرگ و کوچک اطراف اتوئو به چشم مى خورد که ناشى از نامعلوم بودن سرنوشت آینده حرفه اى این ستاره است. در واقع موضوع ،ضعف چند بازى اخیر وى نبوده و بیشتر سؤالات به نگرش و طرز تفکر او بر مى گردد. ستاره کامرونى گهگاهى خود را درگیر جنجال هایى مى کند مثلاً رفتارش که در بازى مقابل رقیب دیرینه رئال مادرید موجب اخراج وى شد و براى حریف پیروزى ۴ بر یک را به ارمغان آورد به طرز عجیبى براى همه سؤال برانگیز بود. البته همیشه داستان هایى از رفتار خشونت آمیز اتوئو در رختکن به گوش مى رسید اما آنقدرها حاد و مضر براى تیم نبود. او از دکو و رونالدینیو جوانتر است و هنوز در آمادگى بدنى خیلى خوبى بسر مى برد با این حال آبى و انارى ها دیگر او را نمى خواهند. پس از عزیمت رونالدینیو به ایتالیا سرنوشت آخرین عضو رانده شده از نوکمپ اکنون صدر اخبار ورزشى این کشور است. خصوصاً که باشگاه اینتر اصلى ترین رقیب میلان در سرى A ،پیشنهاد خرید ستاره کامرونى را داده است. در کنار آبى و مشکى پوشان، لیورپول، چلسى و البته کوروچى باشگاه ازبکستانى خواهان جذب وى شده اند اما معلوم نیست او در نهایت کدام مقصد را انتخاب مى کند. در همین حال اخبار علاقه مندى سران بارسا به ستارگانى چون فرناندو تورس، کارلوس ته وز، دیمیتار برباتوف و دیدیه دروگبا به بلندترین صداى ممکن به گوش مى رسد. بنابراین سؤال دیگرى به تمام سؤالات بى جواب اضافه مى شود. چه کسى بهترین جایگزین براى اتوئو بود؟ آیا قدرت و انعطاف دروگبا با تکنیک مشابه اتوئو در مقایسه با و تورس مى تواند کارها را یکسره کند. شاید هم دیمیتار برباتوف که ترکیبى از هر ۲ توانایى را دارد گزینه بهترى باشد. اگر این فاکتورها مدنظر هستند شاید زلاتان ابراهیموویچ انتخاب خیلى بهترى باشد.مسأله بارسا خیلى پیچیده است. اصلاً باید گفت علامت سؤال ها همینطور در نوکمپ غوطه مى خورند. آیا گواردیولا مى تواند جاى ریکارد را بگیرد و خطوطى به استحکام و اثربخشى او در زمین پیاده کند؟ آیا جانشینى هاى مؤثرى براى اتوئو، دکو و رونالدینیو پیدا مى شود؟ و... کسى چه مى داند؟ تنها زمان است که همه چیز را روشن مى کند.