تمام شد. فرهاد مجیدی از فوتبال خداحافظی کرد و رفت. حالا دیگر دوستان
مسئول در استقلال بهانهای برای عدم کسب نتیجه ندارند. که بیایند فرهاد را
علم کنند. که بگویند این بازیکن در اردوگاه دشمن چادر زده و عشق استقلال
ندارد. و هر چه فرهاد استقلالی بودنش را داد بزند، باز اینها در
گوشهایشان پنبه بگذارند و خلاص!
اما حالا که مجیدی از دست استقلال رفته باید نیم نگاهی به اظهارات دکتر
فتحاللهزاده طی همین چند روز اخیر بیاندازیم. آقای دکتر پیش از خداحافظی
فرهاد از فوتبال و در حالیکه شایعات مذاکره پرسپولیس با وی مطرح شده بود،
گفته بود:««من الان می فهمم که امیر قلعهنویی درست میگفت. استقلال را به
اندازه کافی میکوبند ولی مجیدی هم با حرفهایی که زد نشان داد در اردوگاه
دشمن است! من میخواستم مجیدی را بیاورم ولی قطعا دیگر این کار را
نمیکنم.»
آقای فتحاللهزاده با بیان این جمله سعی داشت تا توپ دعواها را در زمین
مجیدی بیاندازد و به هواداران بگوید که مجیدی عشق به استقلال ندارد و با
پرسپولیس وارد مذاکره شده است. حال آنکه فرهاد طی صحبتی که با رویانیان
داشت، بارها و بارها از استقلالی بودنش گفته بود. براساس گفته رویانیان،
مجیدی تعصبش را با تکرار و تأکید بر این جمله همراه کرده بود تا حجت بر
رویانیان تمام شود؛«من یک استقلالیام.»
اما حالا که فرهاد مجیدی از دنیای فوتبال خداحافظی کرده، باز دوباره
آقای دکتر فتحاللهزاده رنگ عوض کردهاند و گفتهاند؛«بهعنوان مدیرعامل
استقلال در تلاش بودم که خداحافظی فرهاد مجیدی از فوتبال اتفاق نیافتد و در
نیمفصل فرهاد مجیدی به کمک استقلال بیاید، حتی با وی در این خصوص مذاکره
نیز کردم اما مسائل و اختلافاتی که بین مجیدی و قلعهنویی پیش آمد و
صحبتهایی رد و بدل شد که منجر به نیامدنش شد.»
مجیدی رفت. به قول خودش علیرغم میل قلبی. اگر بعضیها اجازه میدادند،
او میتوانست در نیم فصل به استقلال بیاید و کمکاری بسیاری از مهاجمان به
اصطلاح جوان استقلال را جبران کند، تا دیگر شاهد ضعف خط حمله تیم نباشیم.
تا دیگر حنیف عمرانزاده مدافع، مجبور نشود به حکم بعضیها در نوک پیکان
استقلال بازی کند.
با این همه نباید فتحاللهزاده را مقصر دانست چرا که وی در لابهلای
صحبتهایش بحث حضور مجیدی در استقلال را پیش کشیده. پیدا کردن مقصر اصلی در
این شرایط کار دشواری نیست، شاید کوچکترین و کم سن و سالترین هوادار
استقلال هم بتواند این مسئله را حل کند...