محمدرضا خلعتبری بیشتر از همیشه به تیم سرخپوش پایتخت نزدیک شده است. نام او در هر تیمی وزنهای سنگین برای پیشبرد اهداف هر سرمربی با هر تفکری محسوب میشود. بیشک هر یک از مربیان تیمهای حاضر در لیگ دوازدهم از حضور چنین مهاجمی در تیم خود با آغوش باز استقبال میکنند. حضور او حتی در تیمی که سرمربی مشخصی ندارد و بر اساس «شایسته سالاری» بسته میشود میتواند در فصل پیشرو به سرمربی آینده کمک شایانی کند اما واقعگرایانه باید با جذب چنین بازیکنی در تیمی که تقریبا ترکیب خود را پیدا کرده است
مواجه شد.
پرسپولیس این روزها با انتقادهای تند و بیپردهای روبرو است که پاسخ تمام آنها را با فرافکنی داده است. انتقادهایی که اکثر آنها به مسائل مالی ختم میشود. پس از جذب مهاجمانی همچون محمد قاضی و کریم انصاریفرد و تمدید قرارداد مهاجم ملیپوش پرسپولیس-غلامرضا رضایی- به راستی محمدرضا خلعتبری در کجای تفکرات مربی ناشناس پرسپولیس91 جای خواهد داشت؟
یعنی پرسپولیس قصد دارد با چهار مهاجم به مصاف حریفان خود در لیگ دوازدهم برود؟ این موضوع اساسا با آنچه از پرسپولیس در لیگهای گذشته دیدهایم در تناقض است. پرسپولیسی که فصلهای گذشته را با سیستمهای دفاعی ناموفق پشتسر گذاشته و همواره در ضدحملات و نه حملات برنامهریزی شده به بردهای کم گل خود دست یافته است حالا به یکباره انقلابی در سیستم خود ایجاد میکند و با هجوم برای جذب مهاجمان طراز اول ترافیکی سنگین در خط مقدم ارتش خود تشکیل میدهد. شاید اگر نام سرمربی آینده پرسپولیس را میدانستیم، میتوانستیم این موضوع را آسان آنالیز کنیم.
اما باز این سوال پیش میآید که کدام سرمربی در لیگ «بازیکن سالار» ایران میتواند چهار مهاجم را به گونهای به کار گیرد که به تمام اهداف خود دست یابد؟ مطمئنا داشتن خلعتبری در کنار کریم انصاریفرد و محمد قاضی و همچنین غلامرضا رضایی میتواند کهکشانی را تشکیل دهد که همه چشمها را خیره کند اما این کهکشان در صورت راضی نبودن هر یک از این مهاجمان که ادعای فیکس بودن دارند میتواند به سیاهچالهای عظیم بدل شود. سیاهچالهای که میتواند تیم میلیاردی پرسپولیس را به کام نابودی بکشاند.
سوال آخری هم وجود دارد: «آیا پرسپولیس مشکلاتش در خط میانی را مرتفع کرده؟!» شاید رویانیان که به واقع تیمی کامل را برای پرسپولیس میبندد، به این قضیه دقت نکرده باشد که امسال باید با بازیکنی مثل سامان آقازمانی به جنگ هافبک وسطهای حریفانش برود!