جای سوال است چرا هوادارانی که در ورزشگاه نام علی دایی را صدا می‌کردند، در بازی راه آهن - پرسپولیس به حمایت از او نپرداختند؟ مگر ایشان نمی‌گوید من هوادار دارم، چرا در روزهایی که بازی‌های تیمش و پرسپولیس همزمان نیست، چند هزار نفر از هواداران ایشان به ورزشگاه نمی‌روند تا از تیم جدیدش حمایت کنند؟! هوادارانی که ایشان را دوست دارند باید در بازی‌های تیم جدیدشان به ورزشگاه بیایند. پنج هزار نفر بیایند، سه هزار نفر بیایند، دو هزار نفر بیایند، چرا تعداد تماشاگران تیم جدید ایشان به 500 نفر هم نمی‌رسد؟!
محمد مایلی کهن قسمت عمده‌ای از گفت‌وگوی مفصل خود با «مهر» را به حمله علیه علی دایی اختصاص داد و مطالبی در این خصوص مطرح کرد که جالب توجه به نظر می‌رسد. حرف‌های حاجی مایلی را در زیر بخوانید:
متاسفانه در کشور ما آدم‌هایی که بیش از اندازه دروغ می‌گویند، کم حافظه می‌شوند. از طرفی خیلی از مردم ما ساده هستند و ممکن است جذب این دروغ‌ها شوند. این آقای پول پرستی بعد از داستان تیم ملی 9 ماه خانه نشین بود و جرات نمی‌کرد از خانه بیرون بیاید. چه کسی ایشان را از خانه بیرون آورد؟ مگر همین سرپرست موقت که ایشان می‌گوید، تیم پرسپولیس را به او نسپرد؟ روز اولی که ایشان مسوولیت تیم فوتبال پرسپولیس را برعهده گرفت، عنوان کرد که نمی‌خواسته در این تیم کار کند و به واسطه علاقه به آقای کاشانی و دوستی 20 ساله با ایشان و فقط به خاطر ایشان آمده، نه به خاطر پرسپولیس و مردم. بعد در مقطعی شایعه شده بود که قرار است آقای کاشانی برود که ایشان بازهم تاکید کرد که اگر کاشانی برود من هم می‌روم. همه این حرف‌هایی که می‌زنم مستند است. ماه‌ها بعد از این اظهارنظرها کار به جایی رسید که ایشان هر روز به مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس اهانت می‌کرد و بدترین الفاظ را به کار می‌برد. ایشان در هر جلسه می‌گوید دیگر در مورد پرسپولیس حرف نمی‌زنم و اظهارنظر نمی‌کنم اما هفته بعد بدتر انتقاد می‌کند. متاسفانه هم فدراسیون و هم سازمان لیگ در خواب زمستانی به سر می‌برند و جرات نمی‌کنند با ایشان برخورد کنند.
آیا جلسه‌ای بوده است که آقای پول پرستی به مدیرعامل و سرمربی پرسپولیس نتاخته باشد؟ ایشان علی رغم اینکه می‌گوید به پرسپولیس کاری ندارم کمتر جلسه‌ای بوده که در مورد این باشگاه حرفی نزده باشد. اینکه ایشان چنین رویه‌ای را در پیش گرفته به این دلیل است که امتیاز بزرگی را از دست داده است چون طمعش بیش از حد است! یکی از مشکلات ایشان با آقای کاشانی این بود که می‌خواست در فصل گذشته جنس‌های «بنجل» خود را به باشگاه پرسپولیس بدهد و پول‌های هنگفتی بگیرد یا اینکه فک و فامیل خود را به‌عنوان دستیار بیاورد، کما اینکه در باشگاه راه آهن تمام این کارها را کرده است. شما ببینید پارسال لباس‌های تیم راه آهن از کجا و با چه کیفیتی تامین شده و امروز با چه شرایط و کیفیتی در اختیار این تیم قرار گرفته است. ببینید در تیم راه آهن کدام فک و فامیل خود را به‌عنوان دستیار آورده است. ایشان بیش از اندازه حرص و طمع دارد. تا آنجایی که من می‌دانم آقای کاشانی زیر بار خواسته‌های ایشان نرفته و همین مساله مایه کدورتش شده است.
آن چند بازی آخر جام حذفی از بابت بردهای پرسپولیس ایشان چقدر پاداش گرفته است؟ اگر قرار بود که کاری کنند ایشان نتیجه نگیرد، پس نباید پاداشی در نظر می‌گرفتند. در ضمن ایشان نباید پاداش می‌گرفته چرا که در قراردادش بوده که اگر تیم در جام حذفی قهرمان شود، پاداش نگیرد و پاداش پیروزی‌ها برای بازیکنان بوده است اما ایشان با قلدری هم آن پاداش را می‌گرفته و هم پاداش بعد از قهرمانی را طلب کرده است.
پول چیز خوبی است و کسی از آن بدش نمی‌آید اما وقتی حرص بیش از اندازه باشد، کار به اینجا می‌رسد. این آقای پول پرستی زمانی که در پرسپولیس نیست به هیچ عنوان دلش نمی‌خواهد این تیم نتیجه بگیرد و همه تلاش خود را کرده و می‌کند که این امر اتفاق بیفتد. این آقا که می‌گوید پرسپولیسی است به هیچ عنوان پرسپولیسی نیست و آقای پول پرستی است!
مگر ایشان برای اولین بار بوده که جلوی پرسپولیس قرار گرفته است؟ ایشان پیش از این هم مقابل پرسپولیس قرار گرفته بود، زمانی که در سایپا بود. فیلم و مستنداتش هست که چه اهانتی به پرسپولیس و هوادارانش کرد. آن زمان پرسپولیس، پرسپولیس نبود اما امروز پرسپولیس است؟!
آقای زادمهر آدم قابل احترام، دوست داشتنی و البته پیشکسوت باشگاه پرسپولیس است. حالا اگر یک نفر در کمیته فنی به شما رای منفی داد، باید به او توهین کنید؟! اگر قرار باشد آقای زادمهر گفتنی‌های زمانی که سرپرست تیم فوتبال سایپا بوده و آقای پول پرستی سرمربی بوده است را بگوید که وامصیبتا می‌شود. ایشان همیشه در مقابل مردم بوده است و برایش مهم نبوده که دیر آمدنش مانع از پرواز یک هواپیما شود و ... اینها را زادمهر بهتر می‌داند و می‌تواند درخصوص آن اظهارنظر کند.
از مهمترین و بدترین ضعف‌های ایشان، پول پرستی و کینه‌توزی‌اش است. ایشان می‌خواهد روغن چراخ ریخته را نذر امام زاده کند، شاهد این موضوع اختلاف نظرش با فدراسیون فوتبال بود که عنوان می‌کرد، «اگر پولم را از فدراسیون فوتبال بگیرم مقابل در فدراسیون یک یتیم خانه می‌سازم!» ایشان مگر فقط به دکتر زادمهر توهین کرده است؟ این آقا در زمانی که بازی می‌کرد، اگر مربی فقط برای پنج دقیقه او را از ترکیب بیرون می‌گذاشت، «بلوا» به راه می‌انداخت. شما می‌دانید که هنوز ایشان به‌عنوان بازیکن از تیم ملی خداحافظی نکرده و کنار گذاشته شده است!
شخصیت کریم باقری برای همه مشخص است، نه اینکه کریم ایرادی نداشته باشد اما او از چهره‌های موجه و خوب فوتبال ماست، شما ببینید این آقا با این بچه چطور برخورد کرد و کاری کرد که او در حالی که می‌توانست یکی دو فصل دیگر برای پرسپولیس بازی کند، از فوتبال مظلومانه خداحافظی کند. کریم را شما با آن همه توانایی یک دقیقه بازی می‌دادید، اگر یک مربی دیگر این کار را با شما می‌کرد، چه می‌کردید؟! اطمینان دارم که زمین و زمان را گاز می‌گرفتید و به هم می‌ریختید!
این آقا با علی کریمی، جواد کاظمیان، ایمان مبعلی و ... چه‌ها که نکرد، عامل اصلی اینکه تیم ملی در سال 98 مستقیم به جام جهانی نرفت با آن بضاعت فنی خوب و امکانات اندکی که داشت، همین آقای پول پرستی بود. حالا بماند که چطور مانع از صعود مستقیم تیم ملی به جام جهانی شد.
ایشان ابتدا که به تیم جدیدش آمد می‌خواست منجی این تیم باشد اما امروز تیمش در رتبه نازل جدول قرار گرفته است. دوستان اول که می‌آیند می‌گویند تیم پتانسیل خوبی دارد اما زمانی که تیم می‌بازد، می‌گویند هیچ بازیکنی نداشته‌اند!
متاسفانه اینها با هزینه‌هایی که روی دست مالکان باشگاه جدیدشان گذاشته‌اند بعید نیست که آنها را از سرمایه گذاری در ورزش منصرف کنند، کما اینکه زمزمه‌هایی شنیده می‌شود که این دوستان عطای کار در این باشگاه را به لقایش بخشیده‌اند. متاسفانه اینقدر برای آنها هزینه تراشی کرده و خود و اقوامشان را به باشگاه آورده‌اند که این هزینه‌ها یقینا به مالکان باشگاه فشار آورده است.