پرسپولیس این روزها با دشوارى هاى گوناگونى روبرو است که بسیارى از آنها ساخته دست اندرکاران باشگاه و تیم است. پرسپولیس مى توانست و مى تواند بسیارى از این مشکلات را تجربه نکند اما به نظر مى رسد مسئولان باشگاه به یک بن بست رسیده باشند. گذشته از آنچه در داخل تیم و در جریان تعامل بین تیم و باشگاه مى گذرد، اعضاى هیأت مدیره پرسپولیس هنوز نتوانسته اند مشکلات بین خود را حل کنند و هر روز صف بندى هاى تازه اى صورت مى گیرد. آنچه در این مجموعه شاهد هستیم با بسیارى از باورها در تضاد و چنان حاد است که تکذیب آن نیاز به یک روحیه عمیق دارد که البته کم مشاهده نمى شود. در این بین، باور وجود تضاد چنان در جسم و روح بعضى از اعضا رخنه کرده که از هیچ دستاویزى براى به در کردن رقیب از میدان ابا ندارند و شاید مشکل از همین جا ناشى مى شود که مدیران پرسپولیس همتایان خود را نه همکار بلکه رقیب مى بینند. در چنین شرایطى بدیهى است که کارکردن بسیار دشوار مى شود و البته در این بین اعضایى نیز هستند که بین هم خبر مى برند و مى آورند تا با درگیر کردن دیگر اعضا به اهداف خود برسند و جالب اینکه از عشق ورزى به هواداران هم سخن مى گویند. براى چنین ادعاهایى مستندات غیرقابل انکارى وجود دارد که مى تواند در اختیار معاونان دولت که با مسأله پرسپولیس درگیر هستند، قرار بگیرد. البته به شرط آنکه اعضاى هیأت مدیره حداقل مقابل مسئولان ارشد خود صداقت را در پیش بگیرند، گو اینکه حداقل پاره اى اتفاقات در جلسات هیأت مدیره در جریان رودررو کردن ها اتفاق افتاده اند. در این میان بار دیگر باید تأکید کنیم سر نخ اصلى همه این مشکلات انتخاب ناصواب چهره ها و چینش غلط ترکیب هیأت مدیره بوده که بدون در نظر گرفتن ظرفیت ها و نگرش افراد صورت گرفته است. امروز بعد از یک وقفه چند هفته اى بار دیگر شاهد تقابل جدى داریوش مصطفوى و مجید فرخزادى هستیم. هر یک از این ۲ دیگرى را متهم به زیاده خواهى مى کند. مصطفوى هیچ گاه نتوانسته از این فکر خلاصى یابد که فرخزادى از کاندیداهاى مدیرعاملى بوده و اعتقاد دارد او همچنان به دنبال این پست است و در مقابل، فرخزادى ضمن رد این ادعا و تأکید بر اینکه به خاطر مصلحت هاى سیاسى، قبل از اینکه مصطفوى مدیرعامل شود از پذیرش این مسئولیت امتناع کرده و دلیلى ندارد که به دنبال آن باشد، مدعى است که بزرگترین مشکل موجود با وى، سختگیرى هاى نظارتى است که اعتقاد دارد باید باشد تا حیف و میلى صورت نگیرد. بدیهى به نظر مى رسد که با وجود چنین نگرش هایى، همسوسازى این چهره ها میسر نخواهد شد و هر روز بیش از آنچه هرس شود بر شاخ و برگ اختلاف ها افزوده مى گردد. البته این بار به نظر مى رسد دوئل ۲ عضو هیأت مدیره یک قربانى داشته باشد، هر چند که ورود على سعید لو و چنانچه شنیده مى شود شخص رئیس جمهور به موضوع، آرامش و ثبات نسبى به اوضاع بخشید اما تردیدى نیست که تمام بحث هاى دیگر اعم از موضع گیرى هاى یک جانبه یا وجود جاسوس در سطوح بالاى مدیریتى که از سوى بعضى از اعضاى هیأت مدیره مطرح شده و مى شود، بهانه هایى براى زدن حرف هاى دیگر است. حرف هایى که به بخشى از آنها اشاره داشتیم و البته جالب اینکه هر دوى آنها مى گویند نفر دیگر به غلط فکر مى کند و هر یک مى خواهد آن یکى را از کار برکنار کند! در اینجا البته ذکر یک نکته ضرورى است؛ آنچه امروز بین اعضاى هیأت مدیره از متهم کردن به خبرپراکنى تا تهدید به طرح شکایت در محاکم قضایى مطرح مى شود، هر چند در تاریخ پرطرفدار ترین باشگاه کشور بى سابقه بوده و به عنوان بدعتى تلخ از دوران ریاست محمد على آبادى بر این باشگاه بر جاى خواهد ماند اما نباید این حقیقت را هم انکار کرد که آنچه امروز در بعد فنى و در تیم مى گذرد را نباید به طور مستقیم متأثر از این فرایند دانست و مسئولیت را از شانه کادر فنى ساقط کرد، هر چند اگر این جدل هاى مدیریتى نبود، قراردادهایى بسته نمى شدکه بعضى ها هر چه بخواهند انجام دهند و نتوان به آنها گفت بالاى چشمتان ابرو است. اگر این درگیرى ها نبود و هیأت مدیره به راستى با هم هماهنگ بودند، بعضى ها با هر روز غش کردن در آغوش یک عضو بر کم کارى هاى خود سرپوش نمى گذاشتند.