اصولاً دیالوگ هاى افشین قطبى در پایان هر شکست دارد براى هواداران به فوتبال و پرسپولیس تکرارى مى شود. او وقتى پرسپولیس مى برد همان حرفى را به خورد هواداران مى دهد که پرسپولیس مى بازد. او گویا متوجه این مطلب شده است که مى تواند مردم علاقه مند به فوتبال را با حرف و با امروز و فردا کردن به نوعى فریب بدهد. پرسپولیس بیمار است. پرسپولیس خوب نتیجه نمى گیرد. خط دفاع پرسپولیس از هماهنگى لازم برخوردار نیست. مهاجمان پرسپولیس خوب گل نمى زنند. خارجى هاى پرسپولیس عملکرد موثرى ندارند و دهها مور دیگر که مى طلبد به آنها توجه ویژه مبذول شود. گویا مشکلات پرسپولیس را همه مى بینند، الا افشین قطبى سرمربى و کادرى که به نوعى به او وابستگى و دلبستگى دارند. پرسپولیس تا این جاى کار و پس از گذشت ۱۰ هفته، ۴ پیروزى، ۴ شکست و ۳ تساوى را در کارنامه خود دارد، کارنامه اى که در مقایسه با فصل گذشته نزول بسیارى در آن دیده مى شود. پرسپولیس در لیگ هفتم و در پایان هفته دهم از ۱۰ بازى ۷ پیروزى و ۳ تساوى داشت. در آن روزها پرسپولیس ۲۱ گل زده و ۱۰گل را پذیرفته بود اما امروز چنین وضعیتى براى پرسپولیسى ها وجود ندارد. آنها اگرچه موفق شده اند ۱۸ بار دروازه حریفان خود را باز کنند اما در عوض ۱۵ بار هم دروازه شان را به روى حریفان باز شده دیده اند که این نشان از ضعف تیم کنونى پرسپولیس دارد، تیمى که قطبى وعده داده است آن را قهرمان لیگ کند اما چگونه و چطور این سؤالى است که این روزها اهالى فوتبال و طرفداران پرتعداد پرسپولیس از خود مى پرسند. شاید همان هایى که جدایى قطبى از پرسپولیس را در پایان لیگ هفتم منطقى ترین تصمیم از سوى او مى دانستند، امروز را مى دیدند، امروزى که عملکرد قطبى به نوعى گذشته او را نیز خدشه دار کرده است. قطبى امسال هیچ توجیهى را براى عملکرد خود و تیمش نمى تواند داشته باشد چرا که مدیران پرسپولیس تا به امروز همه خواسته هاى او را عملى کرده و تیم را با بهترین شرایط بسته اند تا از این راه نظرات قطبى را عملى کرده باشند اما همین پرسپولیس در عمل تیم بیمارى نشان داده است. پرسپولیس یا نمى بازد، یا وقتى مى بازد با تعداد گل هاى بسیار این اتفاق برایش مى افتد که این نشان از وجود مشکلات روحى بسیار در نزد بازیکنان این تیم دارد. وضعیت کنونى پرسپولیس نشان دهنده این واقعیت است که با گذشت ۱۰ هفته از بازى هاى لیگ هشتم، قطبى هنوز ترکیب ثابت تیمش را نشناخته است او در هر بازى ترکیب مردان خط دفاعى اش را تغییر مى دهد و در خط حمله تیمش بازیکنان بسیارى را به خدمت مى گیرد. پرسپولیس طى ۲ هفته متوالى به ۲ تیم ابومسلم و فولاد اهواز باخت و بعد از هر بازى هم افشین قطبى به طرفداران خشمگین پرسپولیس قول داد که همین تیم را قهرمان لیگ خواهد کرد اما چگونه هنوز بر هیچ کس مشخص نیست. گویا افشین قطبى یا معناى قهرمانى را نمى داند و یا اینکه نسبت به تیم هاى دیگر بى تفاوت است چرا که اگر مى دانست قطعاً با چنین جسارتى آن را اعلام نمى کرد. گویا هنوز مسئولان پرسپولیس قطبى را توجیه نکرده اند که تنها به تیم اول جدول رده بندى لیگ مى توان کلمه قهرمان را اطلاق کرد. گویا او هنوز نمى داند که به تیم بازنده در لیگ فوتبال ایران امتیاز تعلق نمى گیرد. گویا او هنوز نمى داند که قرار نیست در لیگ فوتبال ایران یک تیم را به واسطه حرف سرمربى اش به مقام قهرمانى رساند و دهها واقعیت دیگرى که قطبى آنها را نپذیرفته و یا اینکه دلش نمى خواهد با واقعیت ها کنار آمده و آنها را بپذیرد. قطبى در آخر اظهارات خود بعد از بازى با فولاد حرف جدیدى را به زبان آورده است. او گفته است که هرگز استعفا نخواهد داد و با این حرف خود به نوعى مدیران پرسپولیس را درمقابل یک مخمصه بزرگ قرار داده است چرا که با توجه به شرایط موجود قطبى قرار نیست که استعفا بدهد و اگر هم بنا باشد، مسئولان پرسپولیس عذر او را بخواهند، باید تا دینار آخر حق و حقوق او را پرداخت نمایند که این مسأله با توجه به قرارداد میلیاردى قطبى به هیچ وجه به صلاح پرسپولیس و مدیران آن نیست. گویا قطبى نمى داند که در این فوتبال پیش از این هم افرادى بوده اند که قول قهرمانى دادند اما در پایان کارشان بدون سر و صدا و کسب موفقیت موردنظر گذاشته و رفته اند و آب هم از آب تکان نخورده است. از شواهد امر چنین بر مى آید که افشین قطبى به واسطه نزدیک به ۲ سال حضورش در ایران با قواعد بازى آشنا شده و مى داند که چگونه مى تواند مردم و مسئولان پرسپولیس را بر سر کار بگذارد او قطعاً مشاورانى هم دارد که او را توجیه کرده اند که هرگز از کلماتى نظیر خسته شده ام، مى روم، استعفا مى دهم،تحمل ندارم و... در فوتبال این کشور استفاده نکند. یقیناً براى قطبى که به قول خودش یک سرمربى بین المللى است، مسائل مالى بیشتر از عرق و علاقه به پرسپولیس اهمیت دارد و این را مى شود در آینده اى نه چندان دور متوجه شد، البته به شرط آنکه پرسپولیس همچنان روى نوار شکست و ناکامى گام بردارد.