بحث آنالیز در فوتبال، بحث مهم و قابل توجهی است به طوری که آنالیز تیم خودی و حریف قبل از هر مسابقه حتمی و لازم به نظر میرسد. در فوتبال سطح اول دنیا این کار توسط یک گروه انجام میشود اما اینجا یک یا نهایت دو نفر به صورتی محدودتر کار آنالیز را انجام میدهند که البته بیشتر این کار مربوط به حریف بعدی میشود. خود مربیان تیم از جمله سرمربی نیز آنالیز تیم خودشان را انجام میدهند و از نتایج و برآیند این آنالیزها در مسابقه بعدیشان استفاده میکنند.
پرسپولیس هم از این قاعده مستثنی نیست اما درباره آنالیز حریفان یک کار نادرست به زعم گروهی از بازیکنان انجام میشود و همین مساله تاثیر منفیاش را در بازیهای تیم میگذارد. ظاهرا این اتفاق در زمان مربیگری دایی هم در تیم دیده میشده و درصدی از آن باختهای متوالی و پرتعداد را میتوان به این عامل ربط داد. یکی از بازیکنان پرسپولیس میگوید: «در زمان مربیگری دایی وقتی تیمی آنالیز میشد، آن تیم میشد بارسلونا و خودمان میشدیم ضعیفترین تیم. اصلا از بازیکنان حریف برای ما یک غول میساختند و اتفاقا در بازیها هم از همان ناحیه ضربه میخوردیم.»همین بازیکن میگوید: «این اتفاق همین امسال هم برای ما رخ داده و معلوم میشود آنالیز حریف و به تصویر کشیدن تواناییهای حریف بیشتر از اینکه پیشگیرنده و هوشیارکننده باشد روی بازیکنان تاثیر روانی منفی میگذارد.» برای اثبات حرفهای این بازیکن میتوان روی چهار مسابقه اخیر پرسپولیس متمرکز شد. حمید استیلی بارها در مصاحبههای روزهای اخیرش به این مساله اشاره کرده که «از جایی ضربه خوردیم که قبل از بازی روی آن تاکید کرده بودیم.» استیلی درست میگوید. او و همکارانش قبل از بازی با شاهین بوشهر روی توانایی ایوان پتروویچ، محسن حمیدی و عباس پورخسروانی به کرات تاکید کرده بودند اما در بازی دو تیم این سه بازیکن نقش اساسی را در پیروزی تیمشان ایفا کردند؛ آنها یا گل زدند یا پاس گل دادند. در مصاف با شهرداری تبریز هم این اتفاق افتاد و بعد از تاکید کادر فنی روی حرکات دقیقی و بائو این دو بازیکن گل زدند و پاس گل دادند. حتی در مقابل تیم ضعیف مس سرچشمه هم تاکید کادر فنی پرسپولیس بر اوتهای دستی خطرناک حریف، تاثیر مخربش را بر تیم و بازیکنان گذاشت و در ثانیه 47 آن مسابقه در حالی که 3-2 نارنجیپوش مس میان 7-6 پرسپولیسی محاصره شده و عملا نمیتوانستند کاری کنند، حقیقی با خروجی نامطمئن، با ممدوتال قاطی کرد و توپ زیرپای برنوویچ افتاد تا سرخها مقابل ضعیفترین تیم لیگ هم شوکه شوند. با این اوصاف به نظر میرسد حمید استیلی و همکارانش درباره آنالیز حریفان راه دیگری را پیش گیرند و با پررنگ کردن نقاط قوت حریف و به رخ کشیدن آنها، تیم خود و بازیکنانشان را در وضعیت ضعف قرار ندهند.
شاید استیلی نداند اما زلاتکو کرانچار و نلو وینگادا که مربیان کوچکی هم نبودند اصلا اعتقادی به نشان دادن فیلم بازیهای حریف و پررنگ کردن نقاط قوت آنها نداشتند. حتی افشین قطبی هم چنین کاری نمیکرد و شاید بهتر باشد او نیز برای بهبود وضعیت روانی بازیکنان قبل از هر مسابقه درباره این نکته راه دیگری پیش گیرد.